با سلام
دوست گرامی
۱- فرموده‌اید «...ایه وجوب خمس ...اینکه اول لله بیان شده است اکثریت مفسرین مسلمان از جمله علمای شیعه قائلند که جهت تبرک است»
این نظر ، در بین علمای اهل سنت ، طرفداران بسیار دارد ، اما در بین علمای شیعه چنین نیست ! بلکه علمای شیعه این نظر را قبول ندارند !
نتیجه نظر اهل سنت این است که خمس باید به پنج وجه تقسیم شود ! اما نظر شیعه چنین نیست ! شیعه می‌گوید باید به شش بخش تقسیم شود !
۲- فرموده‌اید « انتخاب ابوبکر رض ازاین جهت که فیه خیرا کثیرا است منصوب به حضرت حق است»!
در این سخن چند اشکال وجود دارد :
اول : باید ثابت کنید که در انتخاب ابوبکر خیر کثیر است ؛ که البته خلیفه دوم این مطلب را به صراحت در صحیح بخاری منکر شده و گفته است بیعت ابوبکر «فلتة من فلتات الجاهلیة» بود که «وقی الله شرها» !
یعنی هم جاهلی بود ؛ و هم شر داشت و ... اما خداوند مانع اثر گذاری شر آن شد !
دوم : بر فرض خیر بودن ، آیا هر خیری را می‌توان اینگونه که شما گفته‌اید به حضرت حق نسبت داد ؟
۳- فرموده‌اید ؟« مفهوم حرف بنده این نیست که ابوبکر رض منصوب از طرف خداوند است واحدی از علمای ما چنین ادعایی نکرده اند بلکه انتخاب مردم مورد تایید حضرت حق جل جلاله است»
سخن شما چند وجه قابل توجه دارد :
أ‌. اقرار به اینکه نمی‌توان ادعا کرد خلافت ابوبکر نصب از جانب خداوند است ! (حال اگر این خلافت با خلیفه منصوبه از جهت خداوند تعارض کند کدام مقدم است ؟)
ب‌. ادعا کرده‌اید که انتخاب مردم بود ! کدام مردم ؟ آیا در کتب اهل سنت نیامده است که اکثر عرب با خلافت ابوبکر مخالفت کردند و او نیز در میان آنان شمشیر کشید ؟ آیا در کتب اهل سنت نیامده است که بسیاری از آنان گفتند ما خمس را قبول داریم اما ابوبکر را به خلافت قبول نداریم تا به او خمس دهیم اما ابوبکر به این بهانه آنان را از دم تیغ گذراند ؟ آیا امیرمومنان و فاطمه زهرا و عباس و ... جزو مردم نبودند ؟
ت‌. اصلا آیا خلافت انتخابی است یا انتصابی ؟ شما هنوز ثابت نکرده‌اید که خلافت انتخابی است و بعد می‌گویید مورد رضای حق تعالی بود !
البته ما ثابت کرده‌ایم که خلافت انتصابی است و نه انتخابی :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=۲۱#۲۲
۴- فرموده‌اید علت رضایت خداوند از خلافت ابوبکر دو روایت است « .بدلیل دو روایت صحیحه بلکه متواتره :۱/لاتجتمع امتی علی الخطا’ ۲/الحق مع الجماعه» این سخن شما بیشتر به یک مزاح شبیه است تا دلیل !
روایت دوم که «الحق مع الجماعة» است ، یک سند برای آن نقل نشده و تنها یک منبع آن را بدون سند نقل کرده است ! جدای از اینکه مخالف با نص صریح قرآن است که «اکثرهم لا یعقلون» و...
روایت اول نیز اجماع امت را آورده است ! آیا خلافت ابوبکر و عمر با اجماع امت بود ؟! مخالفت یک نفر از امت رسول خدا (ص) با خلافت ابوبکر و عمر سبب می‌شود که دیگر این روایت نتواند مشروعیت خلافت او را ثابت کند !
۵- فرموده‌اید «.این دو روایت با ضمیمه روایت سر(پدر تو وتو بعد از من به خلافت می رسند) که شما به صدور ان از نبی مکرم اسلام ص اعتراف کردید ازمجموع ادله مذکور خلافت حضرت ابوبکر رض ثابت می شود»! پس در واقع شما ضمنا اعتراف کردید که هیچ دلیل مستقیمی برای خلافت ابوبکر ندارید و باید با ضمیمه کردن چند دلیل که هیچ کدام هم صحیح نیست ، به نحوی کاری کنید که شاید خلافت ابوبکر درست شود ! البته قبلا نیز گفته شد که اهل سنت نمی‌توانند به روایت سر استدلال کنند ! چون به نظر آنان رسول خدا (ص) علم غیب ندارد ! حال چطور برای اقناع خود به چیزی استدلال می‌کنند که خود قبول ندارند !
۶- فرموده‌اید «شما چه دلیلی بر خلیفه الهی ائمه اثنی عشریه دارید»! ما روایات صحیحه از رسول خدا (ص) داریم ! از این بالاتر ؟
۷- فرموده‌اید «لطفا کلی گویی نکنید واز احادیث مجهول ویااخبار احاد مانند حدیث جابر بن عبدالله رض استفاده نکنید» آیا شما تا به حال به صحیح بخاری و مسلم مراجعه کرده و حدیث دوازده خلیفه را در این دو کتاب دیده‌اید که حال از شیعه سند می‌خواهید ؟ آیا شما اصلا حدیث جابر را دیده‌اید ؟ این روایت با چندین سند صحیح از جناب جابر نقل شده است ! و اینکه ائمه خلفاء الله ورسوله هستند ، در نزد شیعه امری اجماعی است و روایات آن نیز متواتر !
یعنی در واقع ما احتیاج به دلیل آوردن برای عدد ائمه نداریم ! شما اهل سنت باید پاسخگو باشید که چرا بر خلاف قول رسول خدا (ص) عدد ائمه و خلفاء را دوازده نمی‌دانید !
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات

نظر شما: * نام: * پست الکترونیکی: * متن نظر : * کد امنیتی:

بازگشت