آیا اهل بیت پیامبر بعد از ایشان باعث فتنه شده بودند؛ لذا حکومت به در خانه آنها رفت؟
آیا خلفاء حرمت اهل بیت را در این ماجرا نگه داشتند؟
آیا مخالفت اهل بیت با ابوبکر، خللی در اجماع ایجاد می‌کند؟
آیا پیامبر با نص خود به عایشه و حفصه ابوبکر و عمر را به عنوان خلیفه تعیین کرد؟
با سلام
دوست گرامی
۱- فرموده‌اید «در اینکه تجمع (نه هجوم)جلوی خانه حضرت علی رض شده چیزی نیست که بنده یا امثال من بتوانند منکر ان شوند زیرا همانگونه که سابقا هم شما متذکر شدید در منابع معتبر ما موجود است»!
اعتراف شما بسیار جالب است ! می‌توانید اعتراف خویش را در کنار سخنان علما و بزرگان و مفتیان اهل سنت در مناظرات قرار دهید و ببینید که آیا واقعا علمای شما یک امر غیر قابل انکار را انکار کرده‌اند ؟!
۲- فرموده‌اید «برای خاموش کردن فتنه اهلبیت بعد از رسول خدا ص ایا راه دیگری وجود داشت»!
ا. آیا به نظر شما اهل بیت و این گروه از صحابه (که شما همه آنها را عادل می‌دانید) فتنه گر بودند ! (چنین اتهامی به صحابه از نظر اهل سنت ، حکم قتل دارد می‌توانید به مقاله مشروعیت لعن از دیدگاه اهل سنت مراجعه کنید و فتاوای علمای اهل سنت در مورد کسی که به اهل بیت جسارت کند را ببینید !)
ب. بر فرض که از مبنای اهل سنت کوتاه بیاییم و بگوییم که چنین تهمتی به اهل بیت اشکال ندارد ! همچنین به صحابه نیز چنین تهمتی اشکال ندارد ! اما چه دلیلی برای حقانیت ابوبکر در این ماجرا دارید ؟ دو گروه از صحابه با یکدیگر درگیر شده‌اند ، که به نظر شیعه اهل بیت بر حقند و به نظر اهل سنت ابوبکر ، این تازه ابتدای مناقشه است و شما پیش فرض را محق بودن ابوبکر گرفته‌اید !
ج . فرموده‌اید «در حالی که انها هیچ وقت حرمت اهلبیت را نشکستند»! شکستن حرمت از این بیشتر ؟ هجوم به خانه آنان شکستن حرمت نیست ؟!
د. به عنوان توجیه خلافت ابوبکر فرموده‌اید «شما ابتدایی ترین مباحث علمی اهل سنت را نمی دانید.چرا؟چون ما اهل سنت معتقدیم ودر علم اصول هم بیان کردیم که مخالفت چند نفر با مجمعین مخل به حجیت اجماع نیست»!
به عکس شما در ابتدایی ترین ادله اهل سنت در مورد خلافت تفکر نکرده‌اید ! زیرا اهل سنت در مورد اجماع دو نظر اصلی دارند که از آنها نظرات بسیاری منشعب می شود :
أ. اجماع کل امت (دلیل این مطلب روایات و آیاتی است مانند «لا تجتمع امتی على الخطا و یا آیه ویتبع غیر سبیل المومنین)
ب. اجماع گروهی از امت و دلیل آن انعقاد خلافت ابوبکر با اجماع گروهی از صحابه است !
به اقرار شما اجماع نوع اول که حاصل نشده است !
اجماع نوع دوم هم که دلیل آن خود صحت خلافت ابوبکر است ، یعنی دور ! در ابتدا باید صحت و مشروعیت خلافت ابوبکر ثابت شود تا حجیت این اجماع ثابت شود ! بنا بر این هیچ کدام از این دو راه برای اهل سنت فایده ندارد !
همچنین ، حتی اگر فرض بگیریم که اجماع حاصل شده باشد ، اما به اقرار شما امیرمومنان و اهل بیت از این اجماع خارج بودند ! شما ادعا کرده‌اید که خروج اهل بیت مضر نیست ، اما نگاهی به کلام علمای خویش کنید (سخنان رسول خدا در مورد حدیث ثقلین و مقام اهل بیت را که چند روز قبل از ماجرای هجوم مطرح شده بود را که لابد قبول ندارید) :
وَلَعْنَةُ اللَّهِ على کل إجْمَاعٍ یَخْرُجُ عنه عَلِیُّ بن أبی طَالِبٍ وَمَنْ بِحَضْرَتِهِ من الصَّحَابَةِ
المحلى ج ۹ ص ۳۴۵ ، اسم المؤلف: علی بن أحمد بن سعید بن حزم الظاهری أبو محمد الوفاة: ۴۵۶ ، دار النشر : دار الآفاق الجدیدة - بیروت ، تحقیق : لجنة إحیاء التراث العربی
۳- فرموده‌اید که رسول خدا (ص) به حفصه و عائشه فرمودند پدران شما بعد از من به خلافت می‌رسند ! این مطلب برای شما فایده ندارد زیرا شما قائل به علم غیب رسول خدا (ص) نیستید ! برای شیعه نیز فایده ندارد ، زیرا شیعه برای روایت اضافاتی دارد که شما نقل نکردید !: اول اینکه این سر رسول خدا بود و عائشه و حفصه نباید آن را افشا می‌کردند و قرآن نیز به خاطر افشای این سر انان را توبیخ کرد !
دوم اینکه : خلافت را به زور نا حق می‌گیرند !
جدای از اینکه حتی اگر این اضافه نیز نبود ، آیا پیشگویی های رسول خدا (ص) و امیرمومنان (ع)در مورد بنی امیه و بنی عباس و مغول و.... و پیش گویی قران در مورد غلبه روم بر فارس و... دلیل مشروعیت انها می‌شود ؟ یا تنها اشاره به تحقق خارجی است ؟ و نظر به مشروعیت ندارد ؟
موفق باشید گروه پاسخ به شبهات | 
