درباره ما

آیا حضرت زهرا حرفی در رابطه با سقط شدن حضرت محسن زده‌اند؟ چگونه برای کودکی که به دنیا نیامده و جنسیت آن مشخص نبوده است اسم گذاری کردند؟ آیا حضرت علی علم غیب داشته است؟ اگر واقعا آن جسارت‌ها به حضرت زهرا صورت گرفته است؛ چگونه همراه همسرش به در خانه انصار یا به بقیع یا مسجد برای خطبه فدکیه می‌رفته است؟ آیا در روایات آمده است که پیامبر در گوش حضرت محسن اذان گفته است؟ آیا حضرت محسن در کودکی بیمار شده و از دنیا رفته است؟
کد سؤال: ۴۳۱۸۵امامت و ائمه (علیهم السلام) »حضرت زهرا (س)
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت عامه »امامت عامه مفاهیم و کلیات »جایگاه علمی امامان علیه‌السلام
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع)
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع) »فرزندان
تعداد بازدید: ۷۵
آیا حضرت زهرا حرفی در رابطه با سقط شدن حضرت محسن زده‌اند؟ چگونه برای کودکی که به دنیا نیامده و جنسیت آن مشخص نبوده است اسم گذاری کردند؟ آیا حضرت علی علم غیب داشته است؟ اگر واقعا آن جسارت‌ها به حضرت زهرا صورت گرفته است؛ چگونه همراه همسرش به در خانه انصار یا به بقیع یا مسجد برای خطبه فدکیه می‌رفته است؟ آیا در روایات آمده است که پیامبر در گوش حضرت محسن اذان گفته است؟ آیا حضرت محسن در کودکی بیمار شده و از دنیا رفته است؟

با سلام

دوست گرامی

این حرفها را ما حمل بر بی اطلاعی شما از منابع می کنیم؛ چون اگر مقداری از منابع خودتان اطلاع داشتید این حرفها را نمی زنید و این حرفهای شما در حقیقت نشان از سطحی نگری شماست و هر چقدر هم تلاش بکنید با طرح این شبهات بی اهمیت، نمی توانید اصل جریان هجوم به خانه حضرت زهرا علیهاالسلام و شهادت ایشان را که مانند آفتاب روش است، زیر سوال ببرید. همان پیامبری که به دخترش خبر داد که اولین کسی است که به او ملحق می شود، همان پیامبر نیز از سقط شدن محسن علیه السلام نیز به فاطمه علیها السلام خبر داده است همچنانکه جوینی این جریان را چنین نقل می کند :

جوینی « استاد ذهبی » از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم این گونه روایت می کند :

روزی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نشسته بود ، حسن بن علی بر او وارد شد ، دیدگان پیامبر که بر حسن افتاد ، اشک آلود شد ، سپس حسین بن علی بر آن حضرت وارد شد ، مجدداً پیامبر گریست . در پی آن دو ، فاطمه و علی علیهما السلام بر پیامبر وارد شدند ، اشک پیامبر با دیدن آن دو نیز جاری شد ، وقتی از پیامبر علت گریه بر فاطمه را پرسیدند ، فرمود:وَ أَنِّی لَمَّا رَأَیْتُهَا ذَکَرْتُ مَا یُصْنَعُ بِهَا بَعْدِی کَأَنِّی بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ فی بَیْتَهَا وَ انْتُهِکَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ‏ إِرْثَهَا وَ کُسِرَ جَنْبُهَا [وَ کُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَ أَسْقَطَتْ جَنِینَهَا وَ هِیَ تُنَادِی یَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِیثُ فَلَا تُغَاثُ ... فَتَکُونُ أَوَّلَ مَنْ یَلْحَقُنِی مِنْ أَهْلِ بَیْتِی فَتَقْدَمُ عَلَیَّ مَحْزُونَةً مَکْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة .فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِکَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَ خَلِّدْ فِی نَارِکَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِکَةُ عِنْدَ ذَلِکَ آمِین

زمانی که فاطمه را دیدم ، به یاد صحنه‌ای افتادم که پس از من برای او رخ خواهد داد ، گویا می‌بینم ذلت وارد خانه او شده ،‌ حرمتش پایمال گشته ، حقش غصب شده ، از ارث خود ممنوع گشته ، پهلوی او شکسته شده و فرزندی را که در رحم دارد ، سقط شده ؛ در حالی که پیوسته فریاد می‌زند : وا محمداه ! ؛ ولی کسی به او پاسخ نمی‌دهد ،‌ کمک می خواهد ؛ اما کسی به فریادش نمی‌رسد او اول کسی است که از خاندانم به من ملحق می‌شود ؛ و در حالی بر من وارد می‌شود که محزون ، گرفتار و غمگین و شهید شده استو من در اینجا می‌گویم : خدایا لعنت کن هر که به او ظلم کرده ، کیفر ده هر که حقش را غصب کرده ، خوار کن هر که خوارش کرده و در دوزخ مخلد کن هر که به پهلویش زده تا فرزندش را سقط کرده و ملائکه آمین گویند .فرائد السمطین ج۲ ، ص ۳۴ و ۳۵همچنین صدوق نیز این چنین نقل کرده است:وَ انْتُهِکَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ‏ إِرْثَهَا وَ کُسِرَ جَنْبُهَا [وَ کُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَ أَسْقَطَتْ جَنِینَهَا وَ هِیَ تُنَادِی یَا مُحَمَّدَاه‏و . امالی صدوق ۱۱۳

پس وقتی حضرت زهرا (ع) از شهادت محسن قبل از شهادت خود خبر داشت غصه چه چیزی را باید می خورد؟! آیا با این وجود جا دارد که حضرت غضه شیردادن و بزرگ شدن کسی را بخورد که اصلا او را خواهند کشت! و ىر قید حیات نخواهد بود!

اما اینکه گفتید چرا حضرت زهرا علیها السلام در هنگام بیان خطبه فدک نامی از فرزند سقط شده نگفتند در انیجا چند نکته را باید در نظر داشت اول اینکه خلیفه اول افرادی را سه بار به منزل امیرالمؤمنین علیه السلام فرستاد و درخواست بیعت کرد.لذا احتمال قوی این است که هر چه اتفاق افتاده در بین بار دوم و بار سوم بوده است لذا احتمال دارد خطبه حضرت قبل از هجوم سوم بوده یعنی هنور حضرت مجروح نشده بودند که برخی شواهد نیز این نطر را تقویت می کند پس هنوز محسن سقط نشده بود که در خصوص آن سخنی بگوید و اگر هم بگوییم بعد از جراحت ایشان بوده باز این جریان انقدر آشکار و عیان بوده که نیازی نبوده بگوید لذا مگر می شود حضرت زهرا (ع) درباره ظلمهایی حرف بزند که مردم ندانند؟! مردم همه را می دانستند و شابد هم حضرت چون برای مردان سخن می گفت لذا از جنین سقط شده چیزی نگفت

اما اینکه خطبه فدک را جعلی دانستید با چه دلیلی این حرف را می زنید اولا : این خطبه نزد شیعه متواتر است ثانیا منابع اهل سنت نیز این خطبه را ذکر کرده اند از جمله: ۱-بلاغات النسأ، تألیف أحمد بن طیفور ۲- السقیفة و فدک، تألیف أحمد بن عبدالعزیز جوهریمقاتل الطالبیین، تألیف أبوالفرج اصفهانی ۳- المناقب، تألیف احمد بن موسی بن مَردُویَه اصفهانی، متوفای ۴۱۰ ه ۴- تذکرة الخواص من الأمّة فی ذکر مناقب الأئمة، تألیف سبط ابن الجوزی

اما در خصوص اینکه گفتید حضرت علی علیه السلام گفته علم غیب یعنی خبر دادن از رحم زن که علمش نزد خداست حال سوال ما از شما این است که چرا اینها وقتی به شیعه می رسد اشکال دارد اما وقتی به شما که می رسد جزء کرامات حساب شده و به آن اشکال نمی گیرید اگر واقعا خبر دادن از بچه درون شکم مادر امکان ندارد چرا پس ابوبکر از بچه درون زنش خبر داد و گفت او دختر است آیا او علم غیب می دانست؟ آیا در آن زمان سونوگرافی وجود داشت که ابوبکر خبر داد

مالک بن انس رهبر فرقه مالکیه، در کتاب «الموطأ» از عایشه همسر رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل کرده‌است که پدرش در هنگام مردن از به وجود آمدن خواهرش (از حبیبه دختر خارجه) که تاهنوز به دنیا نیامده بود، خبر داد و بر اساس آن، به ترکه خودش وصیت کرد. روایت این است:

وَحَدَّثَنِی مَالِکٌ عَنِ بن شِهَابٍ عن عُرْوَةَ بن الزُّبَیْرِ عن عَائِشَةَ زَوْجِ النبی صلى الله علیه وسلم انها قالت: ان أَبَا بَکْرٍ الصِّدِّیقَ کان نَحَلَهَا جَادَّ عِشْرِینَ وَسْقًا من مَالِهِ بِالْغَابَةِ فلما حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ قال: وَالله یا بُنَیَّةُ ما مِنَ الناس أَحَدٌ أَحَبُّ إلی غِنًى بَعْدِی مِنْکِ وَلاَ أَعَزُّ عَلَیَّ فَقْرًا بَعْدِی مِنْکِ وَإِنِّی کنت نَحَلْتُکِ جَادَّ عِشْرِینَ وَسْقًا فَلَوْ کُنْتِ جَدَدْتِیهِ وَاحْتَزْتِیهِ کان لَکِ وَإِنَّمَا هو الْیَوْمَ مَالُ وَارِثٍ وَإِنَّمَا هُمَا أَخَوَاکِ وَأُخْتَاکِ فَاقْتَسِمُوهُ على کِتَابِ الله قالت عَائِشَةُ: فقلت: یا أَبَتِ وَالله لو کان کَذَا وَکَذَا لَتَرَکْتُهُ إنما هِیَ أَسْمَاء فَمَنِ الأُخْرَى؟ فقال أبو بَکْرٍ: ذُو بَطْنِ بِنْتِ خَارِجَةَ أُرَاهَا جَارِیَةً.

ابوبکر بیست اصله (واحد شمارش درخت خرما) از درختان خرمای باغش را به عایشه بخشید، و چون هنگام وفاتش فرا رسید، به او گفت: دخترم! به خدا قسم هیچ چیز بعد از وفاتم از دارایی تو محبوب‌تر و از فقر تو برایم سخت‌تر نیست. بیست اصله درخت خرما از من به تو رسیده‌ است، که اگر از آنها درختان دیگری هم به عمل آوری برای خودت می‌باشد. و امروز تمام اموال من برای وارثان من یعنی دو برادر و دو خواهر توست. آن را بر اساس کتاب خدا تقسیم کنید، عائشه می‌گوید گفتم: پدرم به خدا قسم! اگر ‌چنین است، من یک خواهر بیش‌تر ندارم و آن هم أسماء است، اما دیگری کیست؟ ابوبکر گفت: (حبیبه) بنت خارجه فرزندی در شکم دارد که من آن را دختر می‌بینم.

مالک بن أنس ابوعبدالله الأصبحی (متوفاى۱۷۹، موطأ الإمام مالک، ج۲، ص۷۵۲، ح۱۴۳۸، تحقیق محمد فؤاد عبد الباقی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – مصر

البانی نیز این روایت را تصحیح کرده است .وهذا إسناد صحیح على شرط الشیخین . إرواء الغلیل - (ج ۶ / ص ۶۱)

پس وقتی ابوبکر از غیب خبر می دهد و از فرزندش که دختر است خبر می دهد چطور پیامبر (ص) که نبی است از فرزند خود خبر ندهد؟!

ما معتقد هستیم که علم غیب نزد خداست و اگر اهل بیت علیهم السلام نیز دارای علم غیب هستند بخاطر این است که خدا داده است و الا کسی بطور استقلالی صاحب علم غیب نیست حضرت علی علیه السلام نیز علم غیب استقلالی بدون عنایت خدا را قبول ندارد

اما در خصوص اینکه گفتید حضرت چطور با زخمهایی که داشت بر در خانه انصار می رفت و یا بقیع می رفت اینجا هم می شود چنین پاسخ داد که احتمال دارد این رفتنها و سخنرانی ها قبل از هجوم سوم باشد که اتفاقات بیشتر در این هجوم اتفاق افتاد البته در روایات آمده است که حضرت بر مرکب سوار شده و بر در خانه انصار می رفتند اما رفتن ایشان به بقیع نیز اگر بگویم بعد از هجوم سوم است در نزدیکی بقیع حضرت خانه جداگانه داشت همچنانکه در طبقات ذکر شده است که حضرت زهرا سلام الله علیها دو خانه داشته است که محل زندگی آن بزرگوار بیشتر در خانه دومی بوده که توسط حارثه بن نعمان به پیامبر و حضرت زهرا بخشیده شده بود .طبقات الکبری، ترجمه، ج ۸، ص ۲۰) و

درباره اینکه حضرت محسن در زمان پیامبر (ص) متولد شده بود باید بگوییم روایاتی که در این خصوص ذکر شده است از منابع اهل سنت است که مرسلند و توانایی مقابله با روایاتی که تولد ابشان را بعد از پیامبر (ص) می داند، ندارند

همچنین علمای زیادی از اهل سنت تصریح کرده اند که محسن سقط شده است المُحْسِنُ کانَ سِقْطًا: و محسن، کودکی سقط شده بود(صَفّوری شافعی: نزهة المجالس، ج۲، ص۱۸۴ و ص۱۹۴).

أنَّ فاطِمَةَ أسْقَطَت بَعْدَ رَسولِ اللهِ ذَکَرًا سَمّاهُ النَّبِیُّ – وَ هُوَ حَمِلَ- مُحْسِنًا: و در روایتی نقل شده است: فاطمه پس از رحلت رسول خدا، فرزند پسری را سقط نمود که پیامبر وی را – در حالی که جنین بود- محسن نام گذاری کرده بود

بنابریان این چیزها در اصل ماجرا یعنی شهادت حضرت فاطمه علیها السلام توسط اهل سقیفه،خللی ایجاد نمی کند

جهت اطلاع بیشتر به این آدرس رجوع کنید


موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت