درباره ما

اگر پیامبر جانشین داشته باشد با خاتمیت قابل جمع است؟ آیا حدیث لکل نبی وارث صحیح است؟ مقصود از این حدیث چیست؟ اگر جانشینی پیامبر الهی باشد، آیا نباید متصل به وحی باشد؛ درحالی که بعد از پیامبر وحی قطع شد؟ حضرت علی که نتوانست از پس ابوبکر و عمر و استاندار شورشی بربیاید چطور می‌خواست جانشین پیامبر شود؟ این چطور خلافتی است که امام حسن آن را به معاویه داد؟
کد سؤال: ۴۳۰۶۸امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت عامه »امامت عامه مفاهیم و کلیات »طریق تعیین امام
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت عامه »امامت عامه در سنت و عقل »حدیث وصایت
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امامت خاصه در روایات »حدیث وصایت
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »حسنین علیهما السلام »امام حسن (ع) »صلح امام حسن (ع)
چند سؤالی
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع) و خلفاء
اعلام و تراجم »معاویه
تاریخ و سیره »جنگ صفین
تعداد بازدید: ۶۱
اگر پیامبر جانشین داشته باشد با خاتمیت قابل جمع است؟ آیا حدیث لکل نبی وارث صحیح است؟ مقصود از این حدیث چیست؟ اگر جانشینی پیامبر الهی باشد، آیا نباید متصل به وحی باشد؛ درحالی که بعد از پیامبر وحی قطع شد؟ حضرت علی که نتوانست از پس ابوبکر و عمر و استاندار شورشی بربیاید چطور می‌خواست جانشین پیامبر شود؟ این چطور خلافتی است که امام حسن آن را به معاویه داد؟

با سلام
دوست گرامی
۱- این نویسنده سنی ، در جواب به روایات «لکل نبی وصی» گفته است «این مثل همون استدلال بهایی هاست ! آنها وقتی که میخواهند خاتم النبین بودن رسول الله را منکر شوند تا برای بهاء الله جا باز کنند، همین را میگویند که چرا حضرت محمد مثل سایر پیامبران نیست ؟ و چرا آخرین است؟»!
ولی غافل از این نکته بوده است که بعضی از مسائل ، عمومی و مربوط به همه انبیاست ، اما بعضی از مسائل خاص است !
به عنوان مثال ، آیا این نکته که پیامبران انسان بودند ، استثنا بردار است ؟! یا اینکه باید پیامبر با خدا در ارتباط باشد ، استنثا بردار است ؟! وصایت نیز امری از همین قبیل است ، به دو دلیل :
أ‌. خود پیامبر فرموده‌اند «لکل نبی وصی» و خود را نیز استثنا نکرده‌اند !
ب‌. وصایت ، یعنی بودن کسی که بعد از پیامبر ، راه او را در میان امت ادامه دهد ، هرچند که خود پیامبر نباشد ! و نبودن چنین کسی ، یعنی اینکه دیگر بعد از پیامبر ، دین احتیاج به حافظ ندارد !
درست است که آمدن ادیان الهی ، با آمدن اسلام تمام شد ، اما آیا خود اسلام نیز تمام شد ؟! یا تا زمانی که اسلام وجود داشته باشد ، نیاز به محافظ دارد ؟!
۲- اشکال کرده است ، که روایت تنها از خوارزمی آمده است و او ضعیف است !
پاسخ این نیز واضح است :
ا. اما خود او قبول دارد که پیامبر نیز وصی داشته است ، ولی وصایت تنها در خانواده بوده است ! و نه به امت ! و خلافت !
ب. روایت ، تنها یک سند ندارد ، و به اقرار علمای اهل سنت ، تعدد سند ، سبب قوت آن و اعتبار آن می‌شود و روایت مذکور نیز چنین است !
۳- گفته است «یعنی طبرانی میگوید مقصود حدیث این است که او بهترین فرد در اهلبیتش است نه بهترین فرد امتش، و این وصیت برای فامیلش است نه برای خلافت! »!
این نظر آقای طبرانی است و ربطی به روایت ندارد ! آنچه ما نقل کرده‌ایم ، روایت است ؛ آیا روایت مقید به اهل شده است ، یا آقای طبرانی از خود این قید را اضافه کرده است ؟!
جدای از اینکه وصی در اهل به چه معنی است ؟! شما اهل سنت که می‌گویید پیامبر مالی به جا نگذاشت تا احتیاج به وصی داشته باشد ! جدای از اینکه اهل پیامبر را چه کسی می‌دانید ؟ عائشه و حفصه را نیز داخل در اهل می‌دانید ؛ آیا علی را بر آنها ولی می‌دانید یا خیر ؟! چون پیامبر او را وصی بر اهل خویش قرار داده است ! و سخن او باید در اهل مورد اطاعت قرار گیرد (چون به نظر شما وصایت ، مالی نبوده است)
۳- فرموده‌اید «چرا رسول الله جانشین انتخاب نکرد:اگر رسول الله جانشین انتخاب میکردند و آن جانشین خطا میکرد مردم میگفتند خطای او حق است، زیرا او منتخب رسول الله است»
أ‌. این جواب زمانی صحیح بود ، که ادعا می‌کردید پیامبر هیچ گاه جانشینی تعیین نکرده است ، حتى در زمان حیات خویش ! اما وقتی مردم دیده‌اند که پیامبر در زمان حیات خویش ، برای یک سفر جانشین تعیین می‌کرده است و او نیز معصوم نیست حتى بر فرض اینکه پیامبر نتواند یک جانشین معصوم تعیین کند ، باز این را می‌دانستند که جانشین حضرت معصوم نخواهد بود !
یعنی تعیین جانشین در زمان حیات رسول خدا ، خود نقض این ادعا است !
ب. اگر جانشین معصوم تعیین می‌کرد چه ؟!
ج . جدای از اینکه آیا شما برای ابوبکر و عمر ، قائل به اشتباه هستید ؟ شما که می‌گویید آن دو نیز هیچ اشتباهی نکردند ؟!
۴- ادعا کرده است که «عملا ما دیدیم که رسول الله جامعه را بی جانشین رها کرد ولکن عملا همان جامعه در بهترین وضع خود قرار گرفت»!
یعنی در واقع این نویسنده سنی گفته است پیامبر کاری غیر عقلایی کرد ، اما مشکلی پیش نیامد ! حالا که مشکلی پیش نیامده کار غیر عقلایی کردن (بدون سرپرست رها کردن) اشکال ندارد !
اینکه مشکلی پیش نیاید ، دلیل بر درست بودن کار نمی‌شود !
شبیه همین سخن را عمر در مورد خلافت ابوبکر گفته است «فتلة من فلتات الجاهلیة وقی الله شرها» انتخاب ابوبکر ، کار اشتباه و لغزشی جاهلی بود ، که خدا شر آن را حفظ کرد !
یعنی در اشتباه بودن آن شکی ندارد ، فقط می‌گوید شر آن حفظ شد و مصیبتی به بار نیاورد ! آیا معقول است که پیامبر کاری انجام دهند که احتمال چنین شری داشته باشد ؟!
۵- گفته است «اگر ما از استدلالیونی چون شما میبودیم میتوانستیم با همین استدلال بگوییم معقول نبود که رسول الله، علی را جانشین اول خود انتخاب میکرد! چرا معقول نبود؟ برای اینکه او از پس عمر و ابوبکر بر نیامد، و برای اینکه بعد از عهده داری امر خلافت نتوانست یک استاندار شورشی را شکست دهد»!
لابد این نویسنده سنی ، وصایت و جانشینی هارون برای موسی را نیز قبول ندارد ! چون هارون از پس سامری بر نیامد ، پس او لیاقت وصایت و خلافت نداشت !
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت