درباره ما

آیا روایت علی مع الحق سند معتبر دارد؟ آیا این حدیث سخن پیامبر است یا ادراج است؟ اگر این حدیث از پیامبر است چرا عده‌ای در جنگ صفین مردد بودند که کدام سمت بروند و بعد از کشته شدن عمار به سپاه امیرالمؤمنین می‌آیند؟ این این حدیث با گفته امیرالمؤمنین که اشخاص ملاک نیستند و حق ملاک دارد که اشخاص با آن سنجیده می‌شوند در تعارض نیست؟
کد سؤال: ۴۳۰۶۵امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امامت خاصه در روایات »حدیث علی مع الحق
تعداد بازدید: ۴۱
آیا روایت علی مع الحق سند معتبر دارد؟ آیا این حدیث سخن پیامبر است یا ادراج است؟ اگر این حدیث از پیامبر است چرا عده‌ای در جنگ صفین مردد بودند که کدام سمت بروند و بعد از کشته شدن عمار به سپاه امیرالمؤمنین می‌آیند؟ این این حدیث با گفته امیرالمؤمنین که اشخاص ملاک نیستند و حق ملاک دارد که اشخاص با آن سنجیده می‌شوند در تعارض نیست؟

باسلام

دوست گرامی

۱. در این مقاله دیدید که ما روایت اول را هم ذکر کرده ایم. مضاف به اینکه مراجع وقتی در یک مورد چند روایت آمده یکی را که تصریح بیشتری دارد آن را ذکر می کنند و یا روایتی که مانند آن در کتب شیعه هم آمده را ذکر می کنند و یا ... به هر دلیلی یکی را انتخاب می کنند حالا چه مشکلی ایجاد می کند بخصوص که می فرمایید به روایت دیگر هم اشاره می کنند. ما مشکل این کار را نفهمیدیدم!؟

۲. هیثمی در مورد سعید به شعیب می گوید من او را نشناختم ولی بقیه رجالش صحیح اند. این روایت را ابن عساکر نقل کرده و در آن سهل بن شعیب آمده است که در متن بررسی شده است لذا با مجهول بودن او مشکلی به روایت وارد نیست. بخصوص که این روایت با تعابیر مختلف و سندهای متفاوت نقل شده است.

۳. در مورد اشکال سوم امکان ندارد این «فقال» به ابی سعید برگردد چون «قال» منظور ابی سعید است و نمی شود آن را به فرزندش باز گرداند چون وی از تابعین است و شاهد ماجرا نبوده تا گزارش دهد. لذا «فقال» منظور رسول الله صلی الله علیه و آله است.

۴. نقل یک روایت بصورت خلاصه و قطعه شده در کتب حدیثی فراوان دیده می شود این عمل سیوطی هم به این صورت بوده است. روایات دیگر در کتاب شیعه و سنی مانند نقل ابن عساکر که این اضافه را دارد دلیل سخن ماست که در متن آمده است.

۵. در مورد صدقه بن ربیع وثاقتش در متن از چند نفر نقل شده و ابن حبان هم او را در ثقات نقل نموده است لذا سخن بی موردی است.

۶. توثیق ابی سعید هم در متن آمده اعتنایی به ادعای بی مورد مستشکل نیست.

۷. اعراب در مورد تعاریفی که در مورد ذی نفع بوده عموما بدبین بوده اند لذا این سخن رسول الله صلی الله علیه و آله در مورد پسر عمو و دامادش را بر نتافتند چنانکه حدیث متواتر غدیر را هم بیشتر انها اعتنا نکردند بلکه فردی در همان جریان آن را با وجود تاکید رسول الله صلی الله علیه و آله بر الهی بودن آن قبول نکرد تا عذاب بر او نازل شد می توانید به تفاسیر ذیل آیه «سال سائل» مراجعه نمایید. این قضیه در مورد عمار صادق نیست لذا ذکر شد.

۸. اشکال آخرش با دلیل قبلی در تضاد است اگر ملاک بودنِ افراد را زیر سوال می برید در حدیث عمار هم که خودتان در دلیل قبلی ذکر کردید و قبول داشتید مساله همین است که افراد ملاک حق قرار گرفته اند.

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات

(۱)
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت