درباره ما

آیا حدیث من فارق علیا فقد فارقنی معتبر است؟
کد سؤال: ۴۳۰۶۳امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع) »فضائل امام علی (ع)
تعداد بازدید: ۴۰
آیا حدیث من فارق علیا فقد فارقنی معتبر است؟

با سلام
دوست گرامی
۱- گفته است :
«پاسخ اهل سنت: اگر امام بخاری او را معتبر میدانست پس چرا در صحیح بخاری از او حدیثی نقل نشده؟»
مگر آقای بخاری هر کسی را که قبول دارد باید از او روایت نقل کند ؟ آقای بخاری می گوید من صد هزار روایت صحیح السند حفظ هستم ، آیا همه آن صدهزار روایت را در صحیح بخاری آورده است ؟!
۲- گفته است « خواننده مکر عالم شیعی را ببیند ؛امام بخاری نظر خودش را ننوشته بلکه نظر شخص دیگری را نقل کرده است.»
ظاهرا نویسنده از سیره آقای بخاری در کتاب تاریخ خود بی خبر است ! بسیاری از اظهار نظرهای بخاری در این کتاب به همین صورت و با نقل نظرات دیگران است . و علمای اهل سنت ، همین نقل قول ها را نظرات آقای بخاری می دانند .
به عنوان مثال آقای بخاری در مورد جابر بن عبد الله بن رئاب در کتاب تاریخ گفته است :
۲۲۰۹ جابر بن عبد الله بن رئاب حدثنی عمرو بن زرارة قال ثنا زیاد قال بن إسحاق حدثنی مولى لزید بن ثابت عن سعید بن جبیر وعکرمة عن عبد الله بن عباس وجابر بن عبد الله أن أبا یاسر بن أخطب مر النبی صلى الله علیه وسلم وهو یتلو ألم ذلک الکتاب وقال سلمة حدثنی بن إسحاق قال حدثنی محمد بن أبی محمد عن عکرمة أو سعید عن بن عباس ألم ذلک الکتاب بطوله وعن بن إسحاق کان ممن نزل فیه القرآن من الأحبار فیما حدثنی الکلبی عن أبی صالح عن بن عباس عن جابر بن عبد الله بن رئاب مر أبو یاسر بن أخطب بالنبی صلى الله علیه وسلم وهو یتلو ألم بطوله فی الحساب وقال علی ما خرجنا من الری حتى رمینا بحدیث سلمة
التاریخ الکبیر ج ۲ ص ۲۰۸ ش ۲۲۰۹ ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل بن إبراهیم أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاة: ۲۵۶ ، دار النشر : دار الفکر ، تحقیق : السید هاشم الندوی
اما به نقل از بخاری چنین گفته اند که :
۱۱۷ وجابر بن عبدالله بن رئاب صحابی قاله البخاری فی التاریخ الکبیر
المعجم فی مشتبه أسامی المحدثین ج ۱ ص ۸۸ ، اسم المؤلف: عبید الله بن عبد الله بن أحمد الهروی أبو الفضل الوفاة: ۴۰۵ ، دار النشر : مکتبة الرشد - الریاض - ۱۴۱۱ ، الطبعة : الأولى ، تحقیق : نظر محمد الفاریابی
بنا بر این ، این نقل روایات رجالی توسط بخاری در تاریخ ، توسط علمای اهل سنت ، به عنوان اظهار نظر خود بخاری به حساب می آید .
۳- گفته است «شیعه به کتاب میزان اعتدال امام ذهبی استناد میکند تا ثابت کند داود ابی عوف آدم خوبی است و نقل قول ذهبی از دیگران را درباره داود مینویسد اما نظر خود ذهبی( نویسنده کتاب ) را نمینویسد درحالیکه ذهبی او را ثقه نمیداند و این حدیثش را منکر مینامد»
وقتی ثابت شد که این شخص راوی مورد اعتمادی است ، ذهبی هر سخنی در مورد او بگوید ارزشی ندارد ؛ وقتی ثقه بودن راوی ثابت شد ، حال ذهبی که چند قرن بعد از او است بگوید من روایات او را قبول ندارم ! این کلام ذهبی نه از جهت عقلی و نه از جهت علمی قابل قبول نیست .
۴- در نقل نظر ذهبی گفته است :« و حدیث منکر حدیثی است که فقط یک نفر راوی (که تازه ثقه هم نیست) آنرا روایت کرده باشد و به همین دلیل بی اعتبار است.»
این نیز از ناآشنایی نویسنده به مبانی رجالی اهل سنت است و برای تضعیف روایت هر سخنی می زند !
شمس الدین سخاوى مى‌نویسد:
وقد یطلق ذلک [منکر الحدیث] على الثقة إذا روى المناکیر عن الضعفاء.
اگر راوى مورد اعتماد‌ روایات منکر از ضعفا نقل کند، واژه «منکر الحدیث» به وی اطلاق می‌شود.
السخاوی، شمس الدین محمد بن عبد الرحمن (متوفای۹۰۲هـ)، فتح المغیث شرح ألفیة الحدیث، ج ۱، ص ۳۷۳، ناشر: دار الکتب العلمیة - لبنان، الطبعة: الأولى، ۱۴۰۳هـ.
۵- در مورد توثیق ابن حبان در مورد معاویه بن ثعلبه گفته است :
«بله ابن حبان او را ثقه می داند اما او انسانی گمنام است و جز ابن حبان هیچکس ذکر خیری از او نمیکند و دیدیم آلبانی او را مورد اطمینان نمیشناسد،پس قبول حدیث از او آسان نیست!»
که پاسخ این سخن نیز مشخص است ! آیا برای توثیق یک نفر ، هزاران نفر باید او را توثیق کنند؟ یا ابن حبان عالم رجالی اهل سنت هست و او را توثیق کرده است یا خیر ؛ اگر رجالی است و او را توثیق کرده است ، دیگر رد کردن توثیق او برای چه ؟
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت