درباره ما

آیا روایت جدا شونده از اهل بیت جزء حزب ابلیس است درست است؟ آیا عباس حضرت علی را کاذب و خائن و... می‌دانست؟ آیا رفتن امام برای داوری پیش عمر مراجعه به طاغوت نیست؟ آیا قضاوت داود با عصمت سازگار است؟
کد سؤال: ۴۳۰۳۳نبوت »عصمت انبیا
چند سؤالی
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع) و خلفاء
عمومی »بررسی روایات
تعداد بازدید: ۳۵
آیا روایت جدا شونده از اهل بیت جزء حزب ابلیس است درست است؟ آیا عباس حضرت علی را کاذب و خائن و... می‌دانست؟ آیا رفتن امام برای داوری پیش عمر مراجعه به طاغوت نیست؟ آیا قضاوت داود با عصمت سازگار است؟

باسلام
دوست گرامی
در مورد سؤال اول لطفاً قطعی و با ارائه سند نظر دهید سخن ذهبی در این مورد هیچ ارزشی ندارد شما به عقل خودتان مراجعه کنید و ببینید وقتی رسول الله صلی الله و علیه و آله بفرماید که: «من بین شما دو چیز گرانبها باقی می گذارم کتاب خدا و اهل بیتم اگر به این دو تمسک بورزید گمراه نمی شوید.» این روایت متواتر و قطعی است حال شما بفرمایید جدایی از اهل بیت چیزی جز آنچه در روایت حاکم آمده خواهد بود یا نه؟ حال حاکم راست می گوید یا ذهبی؟ دلیل ذهبی برای رد آن چیست؟ در ثانی ما این روایت را به عنوان مؤید آورده ایم و روایت مورد احتجاج ما روایت دیگری است.
اما سؤال دوم را اهل سنت باید جواب دهند که همه صحابه را پاک می دانند چگونه اینطور به همدیگر توهین می کنند ما ملتزم به آنچه در کتب آنها آمده نیستیم ولی آنها باید ملتزم باشند بخصوص که هرآنچه در آن آمده را صحیح می دانند.
جواب سؤال سوم هم همان جواب قبلی است در ثانی مراجعه به طاغوت برای گرفتن حق اشکالی ندارد و همچنین طبق ظاهر روایت، عباس ایشان را برای قضاوت برده که در این صورت هم اشکال ندارد چون ایشان مراجعه نکرده اند بلکه طرف دعوا بوده اند و به در خواست او رفته اند که در حقیقت عباس مراجعه کرده است نه حضرت علی علیه السلام.
اما جواب سؤال چهارم اینکه این جریان در سوره ص آیات ۲۱ به بعد آمده است: افرادى به عنوان دادخواهى، از محراب داود بالا رفتند و نزد او حاضر شدند؛ او نخست وحشت کرد، و بعد از آن به شکایت شاکى گوش فرا داد که یکى از آن دو ۹۹ گوسفند ماده داشته و دیگرى فقط یک گوسفند، صاحب نود و نه گوسفند از برادرش تقاضا داشته که آن یکى را هم به او واگذار کند، «داود» علیه السلام حق را به شاکى داد، و این تقاضا را ظلم و تعدى خواند، سپس از کار خود پشیمان گشت، و از خداوند تقاضاى عفو کرد، و خدا او را بخشید.
«بسیارى از مفسران معتقدند: آن دو نفر شاکى که وارد بر داود شدند از فرشتگان خدا بودند که خداوند آنان را براى آزمایش داود فرستاد.
خصوصیات داستان مانند بالا رفتن آنها از محراب، و وارد شدن بر داود، به طور غیر عادى، و ترس و وحشت او، و همچنین توجه به این که، این ماجرا یک آزمایش الهى است، همه اینها نشان مى‏دهد که این ماجرا به صورت «تَمَثُّل» از فرشتگان در قیافه مردانى از نوع انسان بوده است.
(منظور از تمثّل این است که واقعاً در وجود خارجى چنین افرادى به سراغ داود نیامدند بلکه در قوه ادراک داود چنین منعکس شد).
بنابراین، حکمى که او در این دعوا صادر کرد، حکمى در ظرف «تمثّل» بوده درست مثل آن که آنها را در خواب دیده باشد، همان گونه که انسان در وقایع عالم خواب تکلیفى ندارد، در ظرف «تمثّل» نیز تکلیفى نیست، تکلیف در عالم مشهود یعنى جهان ماده است، و اگر خطائى از او سر زده، در همین ظرف‏ «تمثل» بوده، و چیزى نیست که با مقام عصمت ناسازگار باشد، همانند خطاى «آدم» در «بهشت» پیش از آن که هبوط به زمین کند، که محل تکلیف و تشریع است، و به این ترتیب استغفار او استغفار از یک گناه واقعى نیست»
برای توضیحات بیشتر به کتب تفاسیر ذیل این آیات مراجعه کنید.
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
(۱)
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت