آیا تفاوت ندارد که سنت را از چه کسی بگیری؟
آیا جواز لعن، عزاداری، زیارت قبور، مهدویت، اصل دین بودن امامت در قرآن وجود دارد؟
با سلام دوست گرامی اما در مقدمه : بسیاری از اعضای گروه پاسخ به شبهات حتی برای کار در سایت و خدمت به مذهب اهل بیت حقوق نمیگیرند ؛ چه رسد به حقوق گرفتن از ارگان و یا موسسه و دولتی خاص ؛ جدای از اینکه این موسسه به هیچ ارگان و ادارهای وابسته نیست ! و اما بعد ۱. ا. گفتهاید «خود شما از این جمله چیزی می فهمید "سخن از فلان کتاب نیست ؛ سخن از صحیح بخاری و صحیح مسلم است ! اگر اهل سنت هستید ، اجماع اهل سنت بر صحیح بودن تمام روایات این دو کتاب است» این بدان معنی است که در صحیح بخاری و مسلم که کل اهل سنت اجماع بر قبول روایات آن دارند ، لعن شدن صحابه رسول خدا (ص) توسط صحابه رسول خدا (ص) آمده است ! ب. در ادامه هم گفتهایم «جدای از اینکه در خود قرآن لعن شخص به صورت مشخص در میان مسلمانان نیز آمده است » و بعد شما گفتهاید «خوب که چی نتیجه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟» یعنی آیا قران برای شما مهم نیست ؟ مگر شما ادعای اثبات دین از قرآن نداشتید ؟ ایا در قرآن دستور به لعن داده شده است ؟ یا خیر؟ ایا لعن مسلمان در قران به صورت مشخص آمده است یا خیر؟ آیا لعن کفار به صورت مشخص در قرآن آمده است یا خیر؟ ؟ به این معنی است که لعن امری خلاف عقل نیست ؛ لعن امری نیست که به سبب آن شخص یا جهنمی شود یا سودی نبرد ؛ بلکه در قرآن در بسیاری موارد دستور به لعن داده شده است ؛ چیزی که شما منکر آن بودید . ۲. فرمودهاید «بنده نگفتم به هر کسی صحابی بود احترام بگذار گفتم در حالت کلی به آنها باید احترام بگذاریم. منظور بنده این است که باید به یاران پیغمبر احترم گذاشت حال ممکن است در بین آنها کسب نیز به ظاهر اسلام آورده باشد که ما نمی دانیم ولی این دلیل نمی شود که شما بیایی و باز هم می گویم خودت را جای خدا بگذاری و قضاوت کنی» ما نیز خود را به جای خداوند نمیگذاریم ؛ ما صحابه را سه گروه میدانیم : ا. گروهی که بر دینی که رسول خدا (ص) آورد پا برجا بودند و ما آنها را مدح میکنیم ب. گروهی که وضعیت آنها مشخص نیست ، و ما در مورد آنها سکوت میکنیم و به حرمت رسول خدا (ص) با آنها کاری نداریم و حتی صحبت رسول خدا (ص) را برای آنها افتخاری بزرگ میدانیم ج. گروهی که ثابت شده است کارهای ناشایست انجام دادهاند ؛ و به دستور خداوند وقتی برای ما ثابت شد آنها کار ناشایست کردهاند از آنها ابراز بیزاری میکنیم ؛ و واقعیت امر آنها به دست خداست . آیا اگر کسی گناهی مرتکب شد که حد دارد ، باید بگوییم او شاید بهشتی بمیرد پس او را حد نزنید ؟ نباید خود را به جای خدا بگذارید ؟! اما آیاتی که آوردید : ا. در آن لفظ «آمنوا» آمده است و قید ایمان ، برای بسیاری از صحابه به نص آیه قران ثابت نیست «لا تقولوا آمنا بل قولوا اسلمنا ولما یدخل الایمان فی قلوبکم» ب. در آیه دوم این قیود آمده است «فقراء – مهاجرین – ابتغاء فضل الله – نصرت خداوند و رسولش» اگر کسی این خصوصیات را داشت قطعا ممدوح است ؛ اما خود شما بگویید آیا عموم صحابه اینگونه بودند ؟ ج. آیه سوم که به صورت مفصل پاسخ داده شده است بنا بر این طبق آیه قرآن «لا تقولوا امنا بل قولوا اسلمنا» نمیتوانید این آیات را مدح عمومی برای صحابه بدانید ! آیا شما میخواهید «نومن ببعض ونکفر ببعض» باشید ؟ ۳. گفته اید «اینقدر اگر اگر نکنید. مطلب بالا را کامل نخواندی. قبلا هم گفتم سنت عملی را از هر کدام از این افراد بگیرید(نماز، روزه و ....) یکی است مهم اعتقادات است که از قران می گیریم. من خود از شما بهتر می دانم که گفته پیامبر از طریق احادیث منتقل می شود» آیا خداوند در مورد مسائل شرعی حکم دارد یا خیر؟ آیا خداوند فرموده است «ومن لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الفاسقون» و... اگر دارد پس چرا میگویید « سنت عملی را از هر کدام از این افراد بگیرید(نماز، روزه و ....) یکی است مهم اعتقادات است»!!! آیا نباید حکم درست الهی را به دست بیاوریم ؟! آیا خداوند در قرآن مسائل شرعی (و نه عقائدی) را حدود الله میداند یا خیر؟ «تلک حدود الله ومن یتعد حدود الله فاولئک هم الظالمون» اگر واقعا تابع قرآن هستید ، باید در مسائل غیر اعتقادی نیز به دنبال حکم واقعی الهی و حدود درست الهی باشید ؛ تا جهنمی نشوید ! نه اینکه من در مسائل احکام از هر کسی خواستم تبعیت کنم !!! ۴. گفتهاید «شما نمی توانی نسبت به کسی که مطمئن نیستی که آیا واقعا جهنمی است یا نه لعنت بفرستی مگر اینکه مطمئن باشی» خوب اگر چنین کنیم چه میشود ؟ (ما که برای شما لعن اشخاص را در قرآن ثابت کردیم و شما نمیخواهید قبول کنید) بر فرض ما لعنت اشخاص کردیم ؛ آیا جهنمی میشویم ؟ آیا یقین دارید این حرام است ؟اگر عملی حرام است ، پس صحابه مرتکب حرام شدهاند و دیگر عدالت صحابه معنی ندارد ، و اگر عملی جایز است ، پس چرا از آن نهی میکنید ؟ ۵. گفتهاید «منظورتان از روش بحث درست چیست. وقتی من حدیث جعلی شما را قبول ندارم و شما هم حدیث من را قبول ندارید. چه باید کرد؟؟؟» راه حل مشخص است ؛ درست است که ما روایات شما را قبول نداریم ولی شما که قبول دارید ؛ پس ما میتوانیم بر ضد شما به آن استدلال کنیم ؛ همانطور که وقتی بر ضد مسیحی میخواهیم استدلال کنیم ، به کتاب او استدلال میکنیم با اینکه این کتاب را قبول نداریم . البته می گویید حدیث جعلی ما را ! ما در این جوابیه روایات اهل سنت را آوردیم و علمای اهل سنت هم آن را صحیح میدانند ! ۶. گفتهاید «و علاوه بر آن این مساله یعنی عزاداری که قسمت مهمی از مذهب شما است و یک مساله عقیدتی است حتما باید برای آن آیه در قران باشد و اگر غیر این باشد خرافه ای بیش نیست»!!! عزاداری یک مساله فقهی است و نه عقیدتی ! ظاهرا شما هنوز فرق بین مسائل فقهی و عقیدتی را نمیدانید ! البته از شما سوال داریم که اهل سنت خلافت ابوبکر و عمر را جزو مسائل عقیدتی میدانند ! آیا در مورد خلافت آنها در قرآن چیزی آمده است ؟ ۷. روش شما این است که وقتی در مسائلی که قبلا مطرح کردهاید عجز در پاسخگویی پیدا کنید ، مسائل جدیدی را مطرح می کنید ! که جواب آنها نیز ساده است ؛ اما برای اینکه بحث به صورت علمی ادامه پیدا کند فعلا جواب مسائل قبلی را بدهید ! ۸. گفتهاید «مشکلی نیست شما هم مثل یعقوب اگر فرزندت گم شد انقد گریه کن تا کور شوی ولی حق نداری بدعتی وارد دین کنی گریه کردن یعقوب به خودش ربط دارد و بدعت تو چی؟ عربده کشی تو چی؟ خود زنی توچی؟ به هزاران انسانی که بعد از تو می آیند ربط دارد. تو اصلا خود را نزن ولی به خاطر همین بدعت باید جواب پس دهی»!!! ا. گریه یعقوب که در قرآن آمده است ربطی به هزاران نفر بعد از او نداشت ؛ اما عزاداری ما ربط دارد ؟!!! ب. گریه کردن یعقوب تا نابینا شد ، در فراق عزیز بود ، ما نیز در فراق عزیز چنین میکنیم ؛ حسین عزیز ما است ؛ و دشمن شما و خلفای شما ؛ و به همین علت برای شما عزیز نیست ؛ اگر عزیز بود شما نیز در فراق او صبر ازدست میدادید ! البته جالب است که شما گریه کردن تا کور شدن را جایز میدانید ولی صدا به ناله بلند کردن را خیر ! ۹. فرمودهاید « چه جالب فتوای جدید ""اگر شیعه یا سنی نباشی پس حتما قران را قبول نداری "" بگم سر در ساختمانها بنویسند» خیر لازم نیست ؛ این مطلب در همه قرآن ها موجود است ! زیرا باید به سنت رسول خدا عمل کرد و این سنت منحصر است یا در روایات شیعه و یا در روایات اهل سنت ؛ سنت را یا شیعه نقل کرده و یا سنی ؛ و اگر قبول نداشته باشید سنت را قبول ندارید و اگر سنت را قبول نداشته باشید ، قرآن را قبول ندارید ! موفق باشید گروه پاسخ به شبهات |