درباره ما

آیا پیامبر در ساختن جامعه از نظر فرهنگی و اخلاقی موفق بود تا بتوانند خلیفه خوبی انتخاب کنند؟ چرا تا پیامبر زنده بود کسی با امامت امیرالمؤمنین مخالفتی نکرد؟ چرا صحابه با امامت امیرالمؤمنین مخالف بودند؟ چرا حضرت علی در مورد معاویه رعایت مصلحت نکرد تا در زمان مناسب او را برکنار کند؟ چرا در جنگ جمل امیرالمؤمنین خود را ملاک حق باطل معرفی نمی‌کند (علی مع الحق) و می‌گوید حق و باطل ملاک دارد؟
کد سؤال: ۴۳۰۰۶نبوت »حضرت محمد (ص) »اصحاب و مسلمانان
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع)
تاریخ و سیره »جنگ صفین
اعلام و تراجم »معاویه
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع) »فضائل امام علی (ع)
تاریخ و سیره »جنگ جمل
چند سؤالی
تعداد بازدید: ۶۹
آیا پیامبر در ساختن جامعه از نظر فرهنگی و اخلاقی موفق بود تا بتوانند خلیفه خوبی انتخاب کنند؟ چرا تا پیامبر زنده بود کسی با امامت امیرالمؤمنین مخالفتی نکرد؟ چرا صحابه با امامت امیرالمؤمنین مخالف بودند؟ چرا حضرت علی در مورد معاویه رعایت مصلحت نکرد تا در زمان مناسب او را برکنار کند؟ چرا در جنگ جمل امیرالمؤمنین خود را ملاک حق باطل معرفی نمی‌کند (علی مع الحق) و می‌گوید حق و باطل ملاک دارد؟

باسلام
دوست گرامی
نظر شیعه این است که هرکجا بین حضرت علی علیه السلام و دیگران اختلافی پیش آید حق با حضرت علی علیه السلام است و استنادشان هم به آیات و روایات فراوانی است که یکی از آنها همین روایت است که به حد تواتر رسیده است چنانکه فخر رازی در این مورد می گوید:
«فقد ثبت بالتواتر ومن اقتدى فی دینه بعلى بن أبی طالب فقد اهتدى والدلیل علیه قوله علیه السلام: اللهم أدر الحق مع علی حیث دار» ؛ هرکس در دینش به على بن أبى طالب علیه السلام اقتدا کند، به راستى که هدایت شده است. دلیل بر این مطلب این سخن رسول خدا صلى الله علیه وآله است که فرمود: خدایا حق را بر مدار على بگردان، هر جا که او باشد.
((الرازی الشافعی، فخر الدین محمد بن عمر التمیمی (متوفاى۶۰۴هـ)، التفسیر الکبیر أو مفاتیح الغیب، ج۱، ص۱۶۸، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، ۱۴۲۱هـ - ۲۰۰۰م.))
اما فرمودید: آیا پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم جامعه عرب را در زمان رحلت خود از نظر فرهنگی و اخلاقی ساخته بود یا نه؟
پاسخ اینکه:
پیامبر صلی الله و علیه و آله تا حد توان خود تلاش کرد ولی ایشان هیچ گاه نمی تواند کسی را که خودش نمی خواهد را هدایت کند قرآن در این مورد می فرماید:
«وَ ما أَکْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنینَ» (سوره یوسف، آیه ۱۰۳) و در آیه دیگری افرادی را خطاب قرار می دهد که اینها اسلام آورده اند ولی مومن نشده اند:
«قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی‏ قُلُوبِکُمْ وَ إِنْ تُطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمالِکُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ» (سوره حجرات، آیه ۱۴)
دوست گرامی آیا رسول الله صلی الله و علیه و آله سیزده سال در مکه توانست اقوام خود را هدایت کند؟ مگر ایشان به تصریح آیات قرآن مامور به انذار اقوام و عشیره خود نبودند؟ «و انذر عشیرتک الاقربین»
رسول خدا صلی الله و علیه و آله مامور بود احکام دین را به مردم برساند که این کار را به احسن وجه انجام داد و چون او پیامبر خاتم بود لازم بود مرجعی را برای مردم بعد از خود قرار دهد تا در امور جدید و مستحدثه احکام را تفسیر کند و احکام آنها را برای مردم بیان کند که این کار را در غدیر خم انجام داد لذا خداوند فرمود: امروز دین شما کامل شد. «الیوم اکملت لکم دینکم ...»
فرمودید: چرا از جامعه بد، انتظار داری دست به انتخاب خوب بزند؟ و گناه فرد منتخب چیست؟
پاسخ اینکه:
ما از جامعه انتظار انتخاب نداریم؟ انتخاب وصی با خداست و او هم این کار را کرده است ولی این مردم بد نگذاشتند حق به حقدار برسد لذاست که به آن افراد غاصب می گوییم. مگر خداوند نفرموده است: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک ...؟ مفسران شما مانند سیوطی آلوسی و... در تفاسیر خود از ابن مسعود نقل کرده اند که ما در زمان رسول الله صلی الله و علیه و آله این آیه را اینطور قرائت می کردیم:
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک ان علیا مولی المومنین. ((تفاسیر اهل سنت ذیل آیه ۶۷ سوره مائده))
فرمودید: چگونه انتظار داری اسلام، دینی انسان ساز باشد وقتی پیامبرش به زنده بودنش نتوانست مردم و حتی نزدیکان خود را هدایت کند!
پاسخ اینکه:
دین مشکل ندارد بلکه این مردمند که مشکل دارند کما اینکه رسول الله صلی الله علیه و آله در مکه نتوانست نزدیکان خود را هدایت کند چون آنها نخواستند و حضرت نوح علیه السلام نتوانست حتی فرزند و زنش را هدایت کنند چون خودشان نخواستند همچنین لوط و... انسانها مختار و هر کدام دارای اراده جداگانه اند در ثانی سخن شما با سنت امتحان خداوند در تضاد است.
فرمودید: چرا حضرت علی در مورد معاویه بنا بر توصیه ابن عباس رعایت مصلحت نکرد تا در زمان مناسب او را برکنار کند؟
پاسخ اینکه:
هم رسول الله صلی الله و علیه و هم امام علی علیه السلام در مقابل دشمن و ظالم مشخص که عداوت خود را ظاهر کرده برخورد داشته اند لذا پیامبر با نزدیکان خود و قریشیان برخورد داشت در مقابل نیز هر دو آنها با افرادی که به ظاهر پایبند به ظاهر اسلام بودند برخوردی نداشتند مانند رسول الله با برخی از منافقان اصحابشان و امام علی علیه السلام با خوارج و...
برخورد امام علی علیه السلام با معاویه بخاطر سرپیچی او از دستور ایشان بود که او را از فرمانداری شام برداشته و دیگری را گذاشته بودند ولی او تمکین نمی کرد اگر در این جا ایشان با او کنار می آمدند یعنی به حکومت ظالمانه او ولو برای چند وقت رضایت داده اند و ایشان آن را نمی پذیرفتند و از طرفی توان مبارزه با او را هم داشتند اگر عده ای از سپاهیان ایشان گول نمی خوردند اثری از امویان نمی ماند برخلاف دوران امام حسن علیه السلام که جانشان در خطر بود.
فرمودید: چرا شیعه بر خلاف عقیده خود حضرت علی ایشان را ملاک حق معرفی می کنند؟
پاسخ اینکه:
شناخت حق و باطل راههای دارد در آن‏جا که حق به روشنى شناخته مى ‏شود شخصیت افراد را با معیار آن باید شناخت، آنها که با حق هماهنگ‏ترند درستکار، و آنها که ناهماهنگ‏ترند بدکارانند، در این‏جا اشخاص را با معیار حق مى ‏شناسیم و آن‏جا که افراد به خوبى شناخته شده ‏اند و طریق حق مخفى وناشناخته است باید حق و باطل را به وسیله آنها از هم تشخیص دهیم، مثلًا هنگامى که عمّار یاسر و ابو جهل را در مقابل هم مى ‏بینیم به خوبى مى‏ دانیم روش عمّار روش حق است و روش‏هاى ابو جهل‏ ها روش‏هاى باطلى است.
گاه، هم شناختن اشخاص مشکل مى ‏شود و هم شناختن حق، در این‏جا به دوستان و هواداران آن افراد نگاه مى ‏کنیم اگر فرضاً در شخصیت معاویه شک کردیم و دیدیم اطرافیان او جمعى منافق، دنیاپرستانى همچون عمروعاص و مطرودان عصر پیامبر صلى الله علیه و آله و بازماندگان دوران جاهلیتند به خوبى مى ‏توان او را شناخت.
کوتاه سخن این که شناخت حق و باطل طرق مختلفى دارد که در هر مورد باید از طریق مناسب آن استفاده کرد در جریان امام علی در جنگ جمل نیز اینگونه بود فردی که سوال کرد یا حدیث را نشنیده بود و یا فرد منحرفی بوده و... به هر حال ایشان به او فرمودند برای تو که اشخاص مشتبه شده اند باید از طریق نشانه ها وارد شوی ولی کسی که سخن رسول الله صلی الله و علیه و آله را شنیده و اعتقاد دارد شخص را ملاک قرار می دهد.
در ثانی مگر خود شما در روایات خود همین روایت را نیاورده اید پس این اشکال بر خود شما هم وارد است بخصوص که شما در مورد عمار و عمر هم در کتیب صحیح خود روایت آورده اید که ملاک حق را اشخاص دانسته اید مانند: الحق بعدی مع عمر حیث کان (البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل (متوفاى۲۵۶هـ)، التاریخ الکبیر، ج۷، ص۱۱۴، ح۵۰۲، تحقیق: السید هاشم الندوی، ناشر: دار الفکر.)
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
(۱)
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت