درباره ما

ایا معاویه پسر یزید مسلمان بوده یا نه؟ اگر جواب مثبت است چرا در زیارت عاشورا بیان می شود که خدا لعنت کند خاندان بنی امیه به تمام؟
کد سؤال: ۴۲۹۸۱اعلام و تراجم »معاویه
اعلام و تراجم
عقاید شیعه و پاسخ به شبهات آن
تعداد بازدید: ۳۵
ایا معاویه پسر یزید مسلمان بوده یا نه؟ اگر جواب مثبت است چرا در زیارت عاشورا بیان می شود که خدا لعنت کند خاندان بنی امیه به تمام؟

با سلام

دوست گرامی

نکته ای که باید به آن دقت کرد این است که اقدام معاویه بن یزید در کناره گیری از خلافت، کاری شایسته بوده اما این اقدام موجب نمی شود که یقین پیدا کنیم که معاویة بن یزید با رعایت تمام شرایط توبه (از جمله جبران ظلم های انجام شده) مورد رحمت الهی واقع شده باشد و مشمول لعن الهی نباشد. غصب خلافت هرچند، گناه بزرگی است که بی تردید بخشوده شدن آن نیز شرایطی دارد. چنان که در مورد عمر بن عبدالعزیز در روایتی از امام صادق علیه السلام، وارد شده است که پس از مرگش، اهل آسمان او را لعنت می کنند چرا که بر مسندی نشسته بود که نسبت به آن حقی نداشت هر چند وی نسبت به سایر خلفا، اقدامات شایسته و فراوانی انجام داد همچنین اگر معاویه بن یزید خلافت اجداد خود را غصبی می دانست چرا در پس دادن آن به اهل بیت کوتاهی کرد که این کوتاهی منجر به خلافت رسیدن آل مروان شد ( البته در صورتی که بپذیریم او در این خصوص کورتاهی کرده است) از طرف دیگر هم ما بصورت قطع نمی توانیم بگوییم که معاویه مشمول رحمت الهی قرار نگرفته باشد که در هر صورت تنها خداوند از سرنوشت وی آگاه است.

حال بر فرض نیز بپذیریم که معاویه بن یزید مستحق لعن الهی نیست و لعن در زیارت عاشورا نباید شامل او شود، با بررسی در این که مراد از بنی امیه در این عبارات چه کسانی هستند مسئله حل خواهد شد .

در خصوص لعن بنی امیه در زیارت عاشورا باید بگوییم:

اولا:اگر در فقرات قبل و بعد عبارت «لَعَنَ اللَّهُ بَنِی أُمَیَّةَ قَاطِبَة» در زیارت عاشورا دقت شود، به روشنی متوجه می شود که فضای زیارت، لعن و نفرین آن گروهی است که غاصبانه بر تخت خلافت تکیه زدند و اهل بیت را مورد ظلم قرار داده اند و از هر وسیله ای برای دشمنی با اهل بیت(ع) بهره می گرفتند. بنا بر این مراد از بنی امیه در این فقره ن آنهایی هست که بغض و دشمنی اهل بیت(ع) را در دل می پروراندند. با این حساب خروج امثال معاویة ابن یزید از تحت واژه «بنی امیه» تخصّص خواهد بود نه تخصیص. یعنی از ابتدا بنی امیه در این عبارت شامل صالحان از بنی امیه نیست تا بخواهد با تخصیص خارج شود.که میرزا ابوالفضل تهرانی در شرح زیارت عاشورای خود این وجه را می پذیرد

ثانیا:در سنت قرآن و سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام، آنچه افراد را به هم منسوب مى کند، ارتباطهاى ایمانى و روحى است که پایدار بوده و در دنیا و آخرت پایدار است. این مطلب در قرآن بارها مورد تأکید قرار گرفته است از جمله خداوند به حضرت نوح وعده مى دهد که اهل و خانواده او را از عذاب نجات خواهد داد و وقتى عذاب فرا مى رسد فرزند او غرق مى گردد. حضرت نوح به خداوند عرض مى کند: «انّ ابنى من أهلى؛ فرزند از اهل من است» و خداوند فرمود: «انّه لیس من أهلک؛ او از اهل تو نیست.»

همچنین از زبان حضرت ابراهیم علیه السلام چنین آمده است:«فمن تبعنى فانّه منّى؛ هر کس مرا پیروى کند از من است».

یا در خصوص سلمان که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند : سلمان منا اهل البیت که پیامبر بخاطر پیروی و تبعیت سلمان،

او را از اهل بیت دانسته اند درحالی که هیچ نسبت قومی با پیامبر نداشت

یکی از افراد خاندان بنی امیه که عاقبت به خیر و شیعه شد، سعد بن عبدالملک بن عبدالعزیز بن مروان است؛ از این رو امام باقر(ع) نام او را "سعد الخیر" نهاده است.یک روز سعد الخیر، گریه‌کنان و لرزان خدمت امام باقر(ع) رسید؛ حضرت علّت گریه و اضطرابش را پرسید، سعد عرض کرد: چگونه نگریم؟ در حالی که من جزو همان خاندان و درخت لعن و نفرین شده‌ای هستم که در قرآن بیان شده‌است! امام(ع) برای دلجویی از صحابی پرهیزکارش فرمود: "لستَ منهم، أنت أمویّ منّا اهل‌البیت؛ تو از آن خاندان و درخت ملعون نیستی، بلکه تو با وجود اموی بودن، جزو ما خاندان می‌باشی".

سپس حضرت برای تفهیم و توضیح، به او فرمود: مگر نشنیده‌ای کلام خدای عزّوجل را که از قول ابراهیم(ع) نقل می‌کند:

(فَمَنْ تَبِعَنی فَإِنّهُ مِنّی)؛ "پس هرکس مرا پیروی کند، حقیقتاً او از من است

بنابراین مراد از بنی امیه در زیارت عاشورا انتساب خونی به این خاندان نیست، بلکه مراد تمام افرادی است که پیرو راه معاویه و یزید در دشمنی و مخالفت با اهل بیت ع بوده اند، پس اگر کسی از لحاظ خونی از آنها باشد ولی مخالف ایشان باشد دیگر از بنی امیه نیست همچنانکه خالد بن سعید بن العاص، أمامة بنت أبی العاص همسر حضرت علی علیه السلام از طایفه بنی امیه بودند ولی از شیعیان به حساب می آمدند

اینکه شخصی صرفا به خاطر انتساب به طایفه خاصی (از لحاظ نسبی) ، مورد لعن قرار بگیرد ، مخالف عقل و وحی است. عکس این مطلب نیز درست است ، به این معنی که مثلا ابولهب با اینکه از بنی هاشم است و عموی پیامبر ، در قران کریم و روایات مورد مذمت و لعن قرار گرفته است

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت