درباره ما

شما می‌گویید اهل بیت از علم غیب برای تغییر دادن نظام تکوین استفاده نمی‌کند؛ پس کشته شدن نوجوانی به دست حضرت حضر را چگونه توجیه می‌کنید؛ در حالی که می‌گویند چون در آینده آدم بدی می‌شد کشته شد؟
کد سؤال: ۴۲۸۹۱نبوت »حضرت خضر
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت عامه »امامت عامه مفاهیم و کلیات »جایگاه علمی امامان علیه‌السلام
تعداد بازدید: ۱۸
شما می‌گویید اهل بیت از علم غیب برای تغییر دادن نظام تکوین استفاده نمی‌کند؛ پس کشته شدن نوجوانی به دست حضرت حضر را چگونه توجیه می‌کنید؛ در حالی که می‌گویند چون در آینده آدم بدی می‌شد کشته شد؟

باسلام
دوست گرامی؛ در این مورد نظر شما را به سخنان آیت الله مکارم شیرازی در مورد این آیات جلب می کنم:
ایشان می فرمایند: ما دو نظام(تکوین و تشریع) داریم و خداوند حاکم بر هر دو نظام است، هیچ مانعى ندارد: خداوند گروهى را مأمور پیاده کردن نظام تشریع کند، و گروهى از فرشتگان یا بعضى از انسان‏ها (همچون خضر) را مأمور پیاده کردن نظام تکوین نماید (دقت کنید).
از نظر نظام تکوین الهى، هیچ مانعى ندارد که خداوند حتى کودک نابالغى را گرفتار حادثه‏ اى کند و در آن حادثه، جان بسپارد؛ چرا که وجودش در آینده ممکن است خطرات بزرگى به بار آورد، همان گونه که گاهى ماندن این اشخاص داراى مصالحى مانند آزمایش و امتحان و امثال اینها است.
و نیز هیچ مانعى ندارد خداوند شخصى را امروز به بیمارى سختى گرفتار کند به طورى که نتواند از خانه بیرون برود؛ چرا که مى‏ داند اگر از خانه بیرون رود حادثه خطرناکى پیش خواهد آمد، و او را لایق مى ‏داند که از آن خطر برهاند.
و به تعبیر دیگر، گروهى از مأموران خدا در این عالم، مأمور به باطنند. و گروهى مأمور به ظاهر، آنها که مأمور به باطنند، ضوابط، اصول و برنامه‏ هائى مخصوص به خود دارند، همان گونه که مأموران به ظاهر براى خود اصول و ضوابط خاصى دارند.
درست است که خط کلّى این دو برنامه، هر دو انسان را به سمت کمال مى ‏برد، و از این نظر هماهنگ اند، ولى گاهى در جزئیات از هم جدا مى ‏شوند.
البته، بدون شک در هیچ یک از دو خط، هیچ کس نمى‏ تواند خودسرانه اقدامى کند، بلکه، باید از طرف مالک و حاکم حقیقى مجاز باشد، لذا «خضر» با صراحت این حقیقت را بیان کرده گفت: ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِی: «من هرگز پیش خود این کار را انجام ندادم». بلکه درست طبق یک برنامه الهى، ضابطه و خطى که به من داده شده است، گام برمى ‏دارم.
و به این ترتیب، تضاد بر طرف خواهد شد.
و این که: مى ‏بینیم موسى‏ علیه السلام تاب تحمل کارهاى خضر را نداشت به خاطر همین بود که خط مأموریت او از خط مأموریت خضر جدا بود، لذا، هر بار مشاهده مى ‏کرد گامش بر خلاف ظواهر قانون شرع است، فریاد اعتراضش بلند مى ‏شد، ولى خضر با خونسردى به راه خود ادامه مى ‏داد، و چون این دو رهبر بزرگ الهى به خاطر مأموریت‏هاى متفاوت نمى ‏توانستند براى همیشه با هم زندگى کنند «هذا فِراقُ بَیْنِی وَ بَیْنِکَ» را گفت. (تفسیر نمونه ذیل آیات مربوطه)
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
(۱)
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت