باسلام

دوست گرامی؛ کتاب الغارات سند مشخصی ندارد محقق این کتاب در مقدمه کتاب می گوید: «نظر به آنکه نسخه مخطوط کتاب «الغارات» که متعلّق به نگارنده و أساس طبع کتاب حاضر است مشوّش و مندمج و درهم و برهم و غیر مصحّح بود از این روى در صدد بر آمدم که نسخه دیگرى را از آن بدست آورم تا در تصحیح کتاب از آن نیز کمک گرفته و از هر دو استفاده کنم متأسّفانه تیر این آرزو بهدف مقصود نرسید.» وی در ادامه تلاشهای خود را برای یافتن آن توضیح داده و در پایان می گوید: «کتاب «الغارات ثقفی» از بین رفته است و نسخه مخطوطى از آن در هیچ یک از کتابخانه‏ هاى جهان طبق فهارسى که در دست است وجود ندارد و نصوصى که از آن کتاب نقل شده است همانا قسمتهایى است که عالم متبحّر و ثقه ناقد ابن أبى الحدید در شرح معروف خود بکتاب نهج البلاغة نقل نموده است و بس». نسخه ای که ایشان از آن استفاده کرده هم به تصریح خودش «کاتب آن تصریح کرده که نسخه أصل که مأخذ استنساخ وى بوده است مشوّش و درهم و برهم بوده از این روى نتوانسته مطالب کتاب را درست مرتّب کند در یکجا گفته: «در اینجا سقطى هست» و در جاى دیگر گفته: «محتمل است که در اینجا سقطى باشد».»

اما در مورد این روایتی که آورده اید اولاً شیخ طوسی همین روایت را از صاحب کتاب الغارات به این صورت نقل کرده است: « ثم امسح رأسک ورجلیک . . فإنی رأیت رسول الله یصنع ذلک» (الأمالی ( مصنفات الشیخ المفید ۱۳ ) : ۲۶۷ .) لذا این از تصحیفات عامه است و الا بر فرض که شیعه باشد باید متعرض نقدی یا اظهار نظری در مورد این روایت می شد که نشده است. مضاف به اینکه وی در نظر عامه جزو روات ضعیف و غالی می باشد.

اما در مورد روایت وسائل این روایت هم ضعیف و راویان آن چنانکه خود صاحب وسائل اشاره نموده عامی و زیدی اند مضاف به اینکه روایات مسح متواتر اند و این روایت توانایی مقابله با آنها را ندارد.

اما در مورد آیه متاسفانه در ترجمه آن تحریف کرده اید تا نظر خود را از آن در بیاورید در این آیه خداوند می فرماید: ...سر و پاهای خود را مسح بکشید.

اما در مورد روایت حضرت امیر علیه السلام و سخن سدی ما چنین روایتی ندیدیم مضاف به اینکه چه با جر خوانده شود و یا با نصب به هر صورت ارجل بر رووس عطف شده حال یا اعراب ظاهر آن را گرفته و یا اعراب محل آن را که علمای شما در کتب خود به این حقیقت اشاره کرده اند. در این مورد به بخش «فقه مقارن » مقاله «وضو از منظر فریقین » مراجعه نمایید.

اما در مورد دلیل عقلیتان گویا به کتب خود مراجعه نکرده اید و الا اگر صحیح بخاری و دیگر صحاح سته را مطالعه می کردید می دیدید که چه روایاتی در این کتابها بر جواز مسح بر کفش در وضو آمده است مثلاً در کتاب بخاری و مسلم بابی تحت عنوان «بَاب الْمَسْحِ على الْخُفَّیْنِ » وجود دارد که جمعا پانزده روایت در آن بر جواز مسح بر کفش وارد شده است و همچنین در دیگر کتب. که این روایات در حد تواتر است حال آیا مسح بر کفش با دلیل عقلی شما سازگاری دارد؟ لطفا به کتب حدیثی و فقهی خود مراجعه نمایید یقین بدانید این دلیل عقلی را کنار خواهید گذاشت.

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات

(۱)