با سلام
دوست گرامی
۱- گفته‌اید که استناد به تنها بخشی از روایات اهل سنت ، تناقض است ! قبلا نیز پاسخ شما را داده‌ایم ، اما لطف کنید و بگویید وقتی یک مسلمان برای یک مسیحی به انجیل تمسک می‌کند ، آیا یعنی تمامی مطالب انجیل را قبول دارد ؟ اگر چنین است استدلال به انجیل به معنی قبول تثلیث و ... است ! (بهتر است در ابتدا کمی در مورد روش بحث علمی بین مذاهب تحقیق کنید تا مبادا به شما خرده گرفته شود که بدون دانستن روش بحث ، وارد بحث شده است!)چ
۲- فرموده‌اید در صحیح بخاری و مسلم ،‌روایات ضعیف هم هست !
چنین اعتقادی ، یعنی خروج از مبنای علمی کل اهل سنت !
وقد قال امام الحرمین لو حلف انسان بطلاق امرأته أن ما فی کتابی البخاری ومسلم مما حکما بصحته من قول النبی صلى الله علیه وسلم لما ألزمته الطلاق ولا حنثته لاجماع علماء المسلمین .
صحیح مسلم بشرح النووی ، أبو زکریا یحیى بن شرف بن مری النووی (متوفای۶۷۶ هـ) ج ۱ ، ص ۱۹ ، ناشر : دار إحیاء التراث العربی - بیروت - ۱۳۹۲ ، الطبعة : الطبعة الثانیة .
امام الحرمین (غزالی) گفته است که اگر انسانی قسم بخورد که اگر تمامی مطالبی که بخاری و مسلم آن را صحیح می دانند از کلام رسول خداست ، و اگر چنین نباشد زن خود را طلاق می دهد ، نه باید قسم خود را بشکند و نه باید زن خود را طلاق دهد ؛ زیرا اجماع مسلمانان بر این مطلب است (که تمامی روایات صحیحین کلام رسول خدا است)
ولکن جمهور متون الصحیحین متفق علیها بین أئمة الحدیث تلقوها بالقبول وأجمعوا علیها وهم یعلمون علما قطعیا أن النبى قالها .
قاعدة جلیلة فی التوسل والوسیلة ، ج ۱ ص ۸۷ ، أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس الوفاة: ۷۲۸ ، دار النشر : المکتب الإسلامی - بیروت - ۱۳۹۰ - ۱۹۷۰ ، تحقیق : زهیر الشاویش .
مجموع الفتاوى ج ۱ ص ۲۵۷ .
تمامی آنچه در متن صحیحین آمده است ، ائمه حدیث بر آن ها اتفاق دارند و آن را قبول کرده اند و برآن اجماع دارند و ایشان علم قطعی دارند که رسول خدا (ص) آنها را گفته است .
۳- فرموده‌اید «این دو بزرگوار چون تمامی خلافتشان به ترویج دین و جهاد در راه اسلام گذشت و همواره بر دشمنان غالب شدند»!!!
اگر به نظر شما این خلفا همیشه در جنگ‌ها غالب شدند ، چرا در جنگ خیبر رسول خدا (ص) مجبور شد بعد از ابوبکر و عمر ، حضرت علی علیه السلام را به جنگ با مرحب بفرستد ؟ لابد آنها پیروز شده بودند و حضرت علی برای نوشتن گزارش رفته‌اند !!!
۴- آنچه که راجع به آتش زدن کتابخانه‌ها و... نقل شده است ، اگر دسیسه بود ، توسط بزرگان اهل سنت نقل نمی‌شد ! یعنی بزرگان اهل سنت خود مطالبی را که بر ضد خلفا نقل شده است ، به عنوان معتقدات خود و یا با سندی معتبر نقل کرده‌اند ؟!
۵- فرموده‌اید «تا انجا که مطهری هم در دفاع از عمر صدایش در امد ..» و بعد چنان وانمود کرده‌اید که این مطالب ، نوشته شهید مطهری است !!!!‌بهتر بود ادرسی برای مطالب خود مطرح می‌کردید !!!
۶- فرموده‌اید «اگر ما ملزم به پیروی از احادیث بی چون و چرای بخاری و مسلم هم شویم چیزی عوض نمیشود
چون اولا.... در ان دو کتاب فضیلت ابوبکر و عمر و عثمان بیشتر است از فضایل علی»!
بر عکس نظر شما ، اگر ملتزم شوید ، قضایا فرق می‌کند ، هر کس به مذهب شما نگاه کند ، مذهب شما را پر از تعارضات می‌بینید ، از یک سو حق خلافت با علی است ، و از سوی دیگر ابوبکر و عمر به جای علی خلیفه شده‌اند ! از یک سو ابوبکر و عمر مبغوض رسول خدا (ص) هستند ، و از سوی دیگر محبوب اهل سنت !
مثل این است که بگویید قبول کردن تمامی روایات کتابی که می‌گوید دو دو تا می‌شود ۵ تا ، اشکالی ندارد ! چون در جای دیگر این کتاب گفته است ، دو دو تا ۴ تا ! یا در جای دیگر گفته است ، شاید هم بیشتر !!!! یکی از آنها درست است ، اما چون دو دو تا ۵ تابیشتر آمده است ، ما آن را قبول می‌کنیم !!!
۷- گفته‌اید که حضرت علی در روایات اهل سنت ذم شده است ! بهتر است این روایت را که در کتب اهل سنت آمده است ببینید :
ولقد عاتب الله أصحاب محمد فی القرآن وما ذکر علیا إلا بخیر
فضائل الصحابة لابن حنبل ج ۲ ص ۶۵۴، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشیبانی الوفاة: ۲۴۱ ، دار النشر : مؤسسة الرسالة - بیروت - ۱۴۰۳ - ۱۹۸۳ ، الطبعة : الأولى ، تحقیق : د. وصی الله محمد عباس
همچنین گفته‌اید که فضائل ابوبکر و عمر بیشتر نقل شده است :
قال أحمد وإسماعیل القاضی والنسائی وأبو علی النیسابوری لم یرد فی حق أحد من الصحابة بالأسانید الجیاد أکثر مما جاء فی علی
فتح الباری ج ۷ ص ۷۱، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی الوفاة: ۸۵۲ ، دار النشر : دار المعرفة - بیروت ، تحقیق : محب الدین الخطیب
۸- راجع به خواستگاری از دختر ابوجهل قبلا به صورت مفصل پاسخ داده‌ایم ! که هیچ سند صحیحی که برای شیعه این مطلب را ثابت کند وجود ندارد ، و اگر برای اهل سنت ثابت شود ، باز تعارض در اعتقادات آنان است ، و دردی را دوا نخواهد کرد ! به جای آنکه بگویند تنها ابوبکر و عمر طبق اعتقادات ما مبغوض رسول خدا (ص) هستند باید بگویند ابوبکر و عمر و علی مبغوض هستند !!!
۹- فرموده‌اید «پس شما که اصول کافی را کتاب صحیح خود میپندارید شما هم نباید منکر تحریف قران باشید»
ما نه اصول کافی را صحیح خود می‌پنداریم ،‌و نه قرآن را تحریف شده می‌دانیم !
جدای از اینکه ده‌ها روایتی که به آنها اشاره می‌کنید ، بیشتر اشاره به تحریف معنوی (و نه لفظی) قرآن دارند ! یعنی «یحرفون الکلم عن مواضعه»!
۱۰- ما را متهم به تعصب کرده‌ایم که سخن صریح رسول خدا (ص) در علت امتناع از نوشتن را برای شما آورده‌ایم ! اما خود از صحابه‌ای دفاع می‌کنید که رسول خدا (ص) را متهم به هذیان کرده‌اند !!!!
۱۱- گفته‌اید « ابوبکرابن علی ..و عثمان ابن علی عمر ابن حسین و عمر ابن حسن را که در کربلا به همراه حسین شهید شدند از تاریختان محو کرده اید» اگر اینها را از تاریخ محو کرده‌ایم ، شما از کجا به آن استدلال می‌کنید ؟ البته شاید گمان کرده‌اید که ما باید در دهه محرم ، هر روز برای یکی از هفتاد و دو نفر عزاداری کنیم ، تا همه گرامی داشته‌شوند ، یعنی به جای دهه محرم ، باید ۷۲ روز عزاداری کنیم ، تا نام همه از جمله عون و جعفر و... را که همنام خلفا نیستند نیز برده شود !!! در حقیقت شما به این نکته ساده توجه نداشته‌اید که دهه محرم است ! و نه هفتاد روز !‌و کسانی که نامشان برده نمی‌شود ، عون و جعفر و حبیب و... نیز هستند ! نه فقط ابوبکر و عمر !!!
۱۲- آیا عبد الله بن عمر که منکر دامادی عثمان برای رسول خدا (ص) شده بود نیز ، تنها به این علت که این دختران همسر عثمان بودند چنین کرده بود ؟!!!!
۱۳- ما زنان پیامبر (ص) را جزو اهل البیت (یعنی بیتی خاص که در آیه به آن اشاره شده است) نمی‌دانیم ، نه از خانواده رسول خدا (ص) !
۱۴- در مورد ازدواج ام کلثوم نیز اگر جوابی داشتید می‌نوشتید !
۱۵- گفته‌اید «در سراسر این ۳۰ ساله انقلاب شیعه نتوانسته کتابی در مورد حیات محمد بنویسد چرا ؟؟؟»! آیا کتبی که هم‌اکنون در دانشگاه‌ها و در حوزه‌ها در مورد زندگانی رسول خدا (ص) خوانده می‌شود ، تالیف بعد از انقلاب نیست ؟!!!! مشخص است که تعصب به اعتقاداتتان ، جلوی دیدن حقایق را گرفته است که امری به این وضوح را نمی‌بینید ! آیا جشنواره‌هایی که در سال پیامبر اعظم در رابطه با کتاب‌های نوشته شده در مورد آن حضرت برگزار شد را ندیدید ؟!!!
۱۶- فرموده‌اید «لذت را در این میبنید اصحاب یکدیگر را بکشند بی احترام باشند هوس باز باشند لجوج و نفهم باشند و مرتبا میگردد که اسنادی بیابد که حاصل تربیت پیامبر را مشتی وحشی و کودن معرفی کند »!
آیا این مطالب را بخاری در صحیح خود نیاورده است ؟‌آیا جنگ بین صحابه در معتبرترین کتب اهل سنت نیامده است ؟ آیا حد خوردن و شراب ‌خوری صحابه در معتبرترین کتب اهل سنت نیامده است ؟!‌بر عکس شما هستید که تلاش می‌کنید چشم خود را به خلاف‌کاری ‌های گروهی از صحابه ببندید ، تا بتوانید به مقاصد خود برسید و هر کار خواستید بکنید و بگویید بعضی از صحابه‌این کار را کرده‌اند و اشکال ندارد !
یعنی در واقع ، شما چشم خود را به حقایق پوشیده‌اید تا دست از اعتقاد خود نکشید !
این سخن شما در این جهت شبیه کلام کفار است که انا وجدنا آبائنا علی امة وانا علی‌آثارهم مقتدون ! شما نیز می‌گویید ما صحابه را اینگونه یافتیم و همانگونه خواهیم بود ! حتی اگر ثابت شود که خلاف آن است !!!!
۱۷- آیا در قرآن آیاتی در ذم صحابه نیامده است ؟ «ان الذین جائوا بالافک عصبة منکم»!!!! آیا آنها صحابه نبودند ؟!
۱۸- گفته‌اید خداوند به رسول خدا (ص) گفته است «وصبر علی ما یقولون»! بنا بر این رسول خدا (ص) نباید اهانت کنندگان را بیرون می‌کرد !!!
ا. آیا این آیه مربوط به این ماجرا و این سخن است ؟! اول شان نزول را ثابت کنید بعد !
ب. آیا صبر کردن به این معنی است که هیچ چیز نگوید ؟! یا اینکه بر فرض نزول آیه در این مورد ، به این معنی است که آنها را نفرین نکند ؟!
ج. آیا رسول خدا (ص) با منافقین هیچ برخوردی نداشته است ؟! «فاعرض عنهم» در قران نیامده است ؟!
آیا این آیه در قرآن نیست که
وَقَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آَیَاتِ اللَّهِ یُکْفَرُ بِهَا وَیُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ إِنَّکُمْ إِذًا مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِینَ وَالْکَافِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعًا
آیا از نشستن و بودن در جایی که به آیات قرآن اهانت و تمسخر می‌شود نهی نشده است ؟! چرا آیات قرآن را طبق هوا و هوس خود تفسیر می کنید ؟!
۱۹- فرموده‌اید «شما دو سطر بالاتر فرموده اید { علت امتناع رسول خدا (ص) از نوشتن این نامه در مقابل حاضرین ، این بود که دیگر نوشتن فایده‌ای نداشت} میشود بفرمایید اگر در نوشتن مطلبی به ان عظمت فایده ای نبود در بیرون کردنشان چه فایده ای بود»!
حد اقل فایده این بود که دیگر این سخنان به گوش مبارک رسول خدا (ص) نمی‌رسید «ولقد نعلم انک یضیق صدرک بما یقولون»! آیا باید اجازه داده می‌شد که آنها دل رسول خدا (ص) را به درد آورند ؟ جدای از اینکه پاسخ این مطلب از مورد ۱۸ مشخص شد .
۲۰- گفته‌اید «هفت روایت در بخاری و مسلم است انجا که اسم عمر امده است میگوید : عمر گفت که قران مارا بس است ولی انجا که نام عمر نیست و شخص مجهول است گفته این مرد هذیان میگوید حالا چه شده شیعه این روایتهایی که اسم عمر در ان است را قبول ندارد ولی ان روایتهایی که شخص مجهول است را قبول دارد ؟؟»
ا. آیا کسانی که حضرت را به هذیان متهم کردند ، صحابه بودند یا غیر صحابه ؟ این هم ازغرض ورزی شما است که اصلا فراموش می‌کنید گروهی از صحابه به رسول خدا (ص) اهانت کرده‌اند !
ب. اینکه گوینده عمر معرفی شده است ، صریح کلام علمای اهل سنت است ! آیا آنها نیز غرض ورز بوده‌اند ؟!
قول عمر : حسبنا کتاب الله
شرح صحیح البخاری لابن بطال ج ۱ ص ۱۸۹، اسم المؤلف: أبو الحسن علی بن خلف بن عبد الملک بن بطال البکری القرطبی الوفاة: ۴۴۹هـ ، دار النشر : مکتبة الرشد - السعودیة / الریاض - ۱۴۲۳هـ - ۲۰۰۳م ، الطبعة : الثانیة ، تحقیق : أبو تمیم یاسر بن إبراهیم
و...
۲۱- آیا هر آنچه در عربستان اتفاق می‌افتد باید پخش شود ؟ سرقت‌ها ! فحشا ، و... که هر حاجی می‌تواند به راحتی ببیند ! یا مناسکی بی‌روح که هیچ لذتی در آن نیست ، در گفتگو با خدا ، نه مناجات و نه ...
البته مصاحبه‌هایی با حجاج سایر کشور‌ها که اهل معرفت و بینش هستند نیز صورت می‌گیرد ، که این خود نشان دهنده عدم اطلاع شما از اخبار است !
۲۲- فرموده‌اید «همسر پیامبر مادر مومنین است .. .من چگونه مادر خود را دوست نداشته باشم انهم مادری که همسر پیامبر است »! در این زمینه به صورت مفصل در آدرس ذیل پاسخ داده‌ایم :
http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=۸۴۳۴

۲۳- در صورتی که دوست دارید نظر شما علنی شده و به آن پاسخ داده شود ، ایمیل خود را وارد کنید ، تا ما احساس کنیم شما قصد فهمیدن حقیقت را دارید ، و نه تنها و تنها قصد القای شبهه و فرار !
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات

نظر شما: * نام: * پست الکترونیکی: * متن نظر : * کد امنیتی:

بازگشت