درباره ما

حکم روایت معنعن در کتب اهل سنت چگونه است؟
کد سؤال: ۴۲۶۸۹ادیان و مذاهب »وهابیت »نقد کتب اهل سنت
عمومی »بررسی روایات
تعداد بازدید: ۳۴
حکم روایت معنعن در کتب اهل سنت چگونه است؟

با سلام
دوست گرامی
۱- ظاهرا شما حتی متن صحیح مسلم را نیز درست نخوانده‌اید ؛ این مقدار از کلام شما صحیح است که «از معاصران وی ایراد شده که سخنی بر خلاف نظر اجماعی درمیان افکنده است به این مضمون که:با حدیث معنعن حجت اقامه نگردیده وروایت معنعن بر اتصال سند حمل نمی شود مگر آنکه ثابت شود راوی وشیخش در طول عمر خود یکبار یا بیشتر از آن با یکدیگر ملاقات کرده اند»
سپس ما را متهم به گزینش کرده‌اید ! و بعد خود مطلبی آورده‌اید که می‌دانیم خود شما معنی آن را نفهمیده‌اید !! در حالی که دقیقا مطلب ذکر شده توسط ما را تایید می‌کند !
۲- اما کلام مسلم نیشابوری :
وَمَا عَلِمْنَا أَحَدًا مِنْ أَئِمَّةِ السَّلَفِ مِمَّنْ یَسْتَعْمِلُ الْأَخْبَارَ وَیَتَفَقَّدُ صِحَّةَ الْأَسَانِیدِ وَسَقَمَهَا مِثْلَ أَیُّوبَ السَّخْتِیَانِیِّ وَابْنِ عَوْنٍ وَمَالِکِ بْنِ أَنَسٍ وَشُعْبَةَ بْنِ الْحَجَّاجِ وَیَحْیَى بْنِ سَعِیدٍ الْقَطَّانِ وَعَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ مَهْدِیٍّ وَمَنْ بَعْدَهُمْ مِنْ أَهْلِ الْحَدِیثِ فَتَّشُوا عَنْ مَوْضِعِ السَّمَاعِ فِی الْأَسَانِیدِ کَمَا ادَّعَاهُ الَّذِی وَصَفْنَا قَوْلَهُ مِنْ قَبْلُ " - ص ۳۳ -" وَإِنَّمَا کَانَ تَفَقُّدُ مَنْ تَفَقَّدَ مِنْهُمْ سَمَاعَ رُوَاةِ الْحَدِیثِ مِمَّنْ رَوَى عَنْهُمْ إِذَا کَانَ الرَّاوِی مِمَّنْ عُرِفَ بِالتَّدْلِیسِ فِی الْحَدِیثِ وَشُهِرَ بِهِ فَحِینَئِذٍ یَبْحَثُونَ عَنْ سَمَاعِهِ فِی رِوَایَتِهِ وَیَتَفَقَّدُونَ ذَلِکَ مِنْهُ کَیْ تَنْزَاحَ عَنْهُمْ عِلَّةُ التَّدْلِیسِ فَمَنْ ابْتَغَى ذَلِکَ مِنْ غَیْرِ مُدَلِّسٍ.
ترجمه:
ما در روش ائمه سلف که اخبار وروایات را به کار می بندند واز صحّت وسقم اسانید واکاوی وکنکاش می کنند چنین دریافتی نداریم که از جایگاه استماع در اسانید جویا گشته واز آن پرس وجو کرده باشند.آری ائمه ی چون ایوب سختیانی،ابن عوف ،مالک بن انس ،شعبة بن حجاج ،یحیی بن سعید القطان ،عبدالرحمن بن مهدی وکسان دیگر بعد از ایشان از امامان حدیث همچو شرطی را مطرح نکرده اند بلکه واکاوی وپرس وجوی بعضی از آنان از موضوع استماع راوی از شیخش فقط در صورتی بوده که آن راوی به تدلیس معروف بوده است.صرفاً در این هنگام است که ایشان در مورد استماع راوی از شیخش پرس وجو می کنند تا بدینوسیله علت تدلیس از ایشان زدوده شود.پس این کار بدان سان که گوینده این سخن می پندارد، از راوی غیر(معروف)به تدلیس خواسته نشده است(چه کسی آنرا از غیر مدلس طلب کرده است).(یعنی در مورد راوی مدلس موضوع استماع باید بررسی شود). #(لطفا به جمله آخر خوب دقت کنید)#
متن ، متن صحیح مسلم ، و ترجمه شما تقریبا صحیح است ؛ اما دو اشتباه در برداشت داشته‌اید :
ا. مسلم نیشابوری گفته است معنعن بودن روایت هیچ ضرری نمی‌زند و هیچ یک از علمای سلف چنین اشکالی نگرفته‌اند ! (دقیقا طرف مقابل مستشکل معاصر مسلم)
ب. اگر کسی در باب احتمال ملاقات ، بخواهد اشکال بگیرد (که به اقرار مسلم همه اینچنین نیستند) به روایت مدلس اشکال می‌گیرد (چه معنعن باشد و چه نباشد) ، و نه به معنعن (مسلم تصریح کرده است که هیچ کس به معنعن بودن اشکالی ندارد) !
بنا بر این ، اگر بخواهید اشکال بگیرید ، نباید بگویید علما روایت معنعن را تقسیم به دو دسته کرده و مدلس آن را اشکال گرفته و غیر مدلس را خیر !‌ مطلق روایت مدلس (طبق نظر برخی) مورد اشکال است ، چه معنعن باشد و چه نباشد !
حال مشخص شد که اولا ما کلام مسلم را قیچی نکرده‌ایم ؛ ثانیا ، شما کلام مسلم را نفهمیده‌اید !
۳- اگر اشکال شما به مدلس بودن راوی باشد ( و نه معنعن بودن) دیگر فرقی بین مسلم و سایر کتب نیست ! چون احتمال ملاقات و بررسی سایر روایات و... نمی تواند موجب رفع اشکال از مدلس شود .
و علمای اهل سنت به این مطلب تصریح کرده اند که تدلیس از زنا بدتر است و... و علت این امر علم آنها به اشکال مدلس است !
بنابر این یا صحیح مسلم و بخاری و سایر روایات صحیحه را زیر سوال ببرید ؛ و یا اینکه این روایت را نیز قبول کنید ؛ همانطور که البانی روایتی دقیقا مشابه این روایت (از جهت سندی) را قبول کرده و شبهه تدلیس و... را در آن نیاورده بود !
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت