 |
درباره ما |  |
| کد سؤال: ۴۲۶۴۴ | امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت عامه »امامت عامه در قرآن » آیه اکمال عمومی »بررسی روایات امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امامت خاصه در روایات »حدیث غدیر چند سؤالی | تعداد بازدید: ۳۲ |
با سلام جناب حامد حکومت بر مردم یکی از شئون امامت است ، امام علاوه بر حکومت وظیفه هدایت باطنی مردم ، وساطت در فیض و ... نیز بر عهده دارد . در قرآن کریم هیچ آیه‌ای که دلالت کند خداوند تعیین امام را بر عهده مردم گذاشته باشد ، دیده نمی‌شود ؛ بلکه عکس آن در جاهای مختلف جعل امامت را به خود منتسب کرده است : یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ خَلیفَةً فِی الْأَرْض. (ص/۲۶) . وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا (الأنبیاء/۷۳) . وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین (القصص/۵) . وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا (السجده/۲۴) . قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمین (البقره/۱۲۴) و ... حالا شما یک آیه به ما نشان بده که در آن گفته باشد انتخاب امام به دست مردم است؟ اما این که چرا در عرفه اعلام نکرد ، ما پیش از این به صورت مفصل در غدیر سال گذشته جواب داده‌ایم ؛ لطفا به آدرس ذیل مراجعه فرمایید : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=۳۸۱۶ آیه اکمال نیز در عرفه نازل نازل نشده است ؛ بلکه بعد از غدیر خم نازل شده است ، ما این مطلب را در همان آدرس فوق ثابت و دروغ بودن روایت خلیفه دوم را در این باره به اثبات رسانده‌ایم . اگر رسول خدا قصدش اعلام موالات امیرمؤمنان علیه السلام بود ، چرا خلیفه دوم پیش آمد و با امیرمؤمنان علیه السلام بیعت کرد و منصب جدیدش را تبریک گفت؟ مگر عمر و بقیه مسلمانان پیش از آن با امیرمؤمنان دشمن بودند که گفت: از امروز تو دوست من و دوست تمام مسلمانان شدی؟ (اصبحت الیوم ولی کل مؤمن ومؤمنة) . روایاتی را که از زبان عباس عموی پیامبر نقل کرده‌اید ، ارزش استدلال ندارد ، از دروغ‌هایی است که بنی امیه ساخته‌اند . شما اصل عربی آن را بنویسید تا نقد آن نیز تقدیم شما شود . فرموده‌اید که : "چرا در طول سه ماه که پس از موضوع «غدیر خم» زنده ماندند حتی یک بار هم درباره‌ی خلافت بلافصل حضرت علی ص نه صراحتاً و نه به اشاره، چیزی نفرمودند" اولا: مگر تمام روایات رسول خدا (ص) به دست شما رسیده است که این چنین ادعا می‌کنید؟ از کجا معلوم که خلیفه اول و دوم آن روایاتی را که آتش زدند مربوط به ولایت امیرمؤمنان علیه السلام نبوده باشد؟ در ثانی با آن‌همه تأکید رسول خدا صلی الله علیه وآله در غدیر و پیمان گرفتن از تمام مردم ، مگر بازهم جای بهانه باقی مانده بود که بخواهد دوباره آن را تکرار کند؟ مگر رسول خدا (ص) در غدیر حجت را بر مردم تمام نکرد؟ ثالثاً: رسول خدا در آخرین روزهای عمرش بر فراز منبر رفت و یکبار دیگر حدیث معروف ثقلین را برای مردم خواند ، در آخرین روزهای عمرش می‌خواست آن را به صورت مکتوب بنویسد ؛ اما خلیفه دوم رسول خدا را متهم به هذیان گویی کرد و اجازه نداد که نوشته شود . رسول خدا دید که حتی اگر هم بنویسد خلیفه دوم و طرفدارانش به دلیل بهانه هذیان گویی آن را نخواهد پذیرفت، از این رو آن‌ها را از کنار خود دور کرد . اما این که چرا رسول خدا (ص) این مسأله را در آخرین لحظات عمرش بیان نکرد ، از آن بهانه‌های بنی اسرائیلی است که نشان می‌دهد شما به دنبال حقیقت نیستید ؛ یعنی سخن پیامبر فقط در آخرین لحظات عمرش برای شما حجت است ؟ رسول خدا می‌دانست که اگر بخواهد این مسأله را تا آخرین لحظات عمرش به تأخیر بیندازد ، قطعا خلیفه دوم و اطرافیان آن را نخواهند پذیرفت و به بهانه این که رسول خدا هذیان گفته است ، آن را رد می‌کردند . به همین خاطر منقطه غدیر را انتخاب و سه ما پیش آن را به اطلاع عموم مردم می‌رساند . از همه این ها گذشته ، حتی اگر رسول خدا خواسته باشد موالات و دوستی امیرمؤمنان علیه السلام را بر مردم واجب کند ، چرا خلیفه اول ، دوم و ... از این دستور رسول خدا سرپیچی کردند و به خانه امیرمؤمنان علیه السلام هجوم آوردند ، همسر او را کتک زدند و شهید کردند ، فرزندش را سقط کردند ، خانه را آتش زدند و ... اگر رسول خدا به جای تأکید بر محبت و دوستی آن حضرت ، به خلفا دستور می‌داد که با علی دشمنی کنید ، می‌توانستند بیش از این انجام دهند؟ در ضمن اگر خواستید مطلبی را از سایت دیگر کپی کنید ، سعی کنید کدهای اضافی آن را پاک کنید تا کاربران سایت برای خواندن مطالب شما به مشکل برنخورند. والسلام علی من اتبع الهدی گروه پاسخ به شبهات | ||