درباره ما

چرا حدیث غدیر در مکه بیان نشد؟
کد سؤال: ۴۲۶۲۸امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امامت خاصه در روایات »حدیث غدیر
تعداد بازدید: ۳۴
چرا حدیث غدیر در مکه بیان نشد؟

باسلام
دوست گرامی
پاسخ شما را درقالب چند نکته بیان می کنیم:
۱-پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در مورد مسائل مهم و ضروری در دین از خود اختیاری نداشتند و تنها با فرمان خداوند مطالب را به مردم می گفتند بنابر این در هر حال و در هر موقیعتی پیامبر تابع فرامین خداوند بودند در باره حدیث غدیر نیز حضرت منتظر دستور خدا بودند.خداوند آیه تبلیغ را در روز هجدهم ذی الحجه سال حجه الوداع ( دهم هجری ) زمانی که پیامبر اعظم به مکان غدیر خم رسیده بودند بر آن حضرت نازل کردند. جناب حافظ ابو جعفر محمد بن جریر طبری ( متوفی ۳۱۰ هجری ) در (( کتاب الولایه )) که آنرا پیرامون طرق حدیث غدیر نگاشته با سند خود از زید بن ارقم روایت کرده : } که در بازگشت از حجه الوداع در محل غدیر خم بودیم ، پس از اقامه نماز جماعت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در ضمن خطبه ای طولانی فرمودند (( خداوند تبارک و تعالی آیه :" یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ " را بر نازل کرده است و جبرییل از جانب پروردگار به من فرمان داد تا در این مکان ایستاده و به هر سیاه و سفیدی و جن و انسی اعلام کنم که : (( إن علی بن ابیطالب أخی و وصی و خلیفتی و امام بعدی )) } البته این روایت ادامه نیز دارد که آنرا در محل خود می آورم . مشاهده می کنید که خداوند آیه تبلیغ را در همان مکان و همان زمان بر پیامبر نازل می کند و لذا پیامبر دستور می دهد آنان که رفته اند بازگردنند و منتظر آنان که نیامده اند باشیم و این خود به اهمیت فوق العاده موضوع اضافه می کند که این چه امری است که مردم باید برای شنیدن آن زیر گرمای آفتاب داغ و سوزان پیام خدا را از دهان مبارک پیامبر بشنوند. آنچه که برای من در اینجا مهم است این مطلب می باشد : که ما با دانستن شان نزول آیه متوجه شویم که پیامبر صلی الله علیه واله باید این مسئله را هر جایی که خدای رحمان صلاح بداند بیان کند و در واقع اگر تعیین خلیفه و امام از جانب خود پیامبر باشد می توان این مسئله را مطرح کرد ، اما می بینیم که خواست خداوند این است و باید این بشود
۲- تعیین علی علیه السلام به عنوان جانشین از سوی حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فقط یکبار و دوبار صورت نگرفته که بخواهیم منکر آن شویم و آن را ندیده بگیریم. پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم از آغاز رسالت خود تا آخر عمرشان دائما وصایت و خلافت علی ( علیه السلام ) را به مردم گوشزد کرده اند . واقعه جدید در غدیر اینست که حضرت در روز غدیر برای امیر المومنین ( علیه السلام ) بیعت گرفتند و رسما ایشان را خلیفه بعد از خود معرفی کردند.
۳- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بنابر احادیث و روایات معتبر و صحیحی که از طریق علمای اهل سنت وارد شده است در خود مکه نیز زمینه سازی هایی برای اعلان ولایت حضرت امیر علیه السلام را انجام داده بودند. ترمذی با سند صحیح خود از جابر نقل می کند که : (( پیامبر در خطبه عرفه به ثقلین و گمراهی امت بعد از خودشان و اعتصام به کتاب خدا و عترتشان اشاره می کنند و فراز هایی از حدیث ثقلین را بیان می کنند. )) ] سنن ترمذی ج ۵ ص ۳۲۷ ح ۳۸۷۴ [ همچنین ابن کثیر دمشقی نیز در کتاب تفسیر خود ج ۴ ص ۴۲۸ همین روایت را نقل کرده و آن را از هر جهت صحیح می داند. علاوه بر این جناب حاکم نیشابوری نیز در ج ۳ ص ۶۲۳ این حدیث را صحیح دانسته اند. هم چنین جناب یعقوبی از بزرگان اهل سنت در ج ۲ ص ۱۱۱ کتاب تاریخ خود می نویسد : (( پیامبر در خطبه بعد از قربان حدیث ثقلین را قرائت کردند و در ادامه فرمودند : ای مردم بعد از من به کفر و جاهلیت باز نگردید و همانا شما را به توسل به ثقلین (کتاب الله و عترتی ) سفارش می کنم.
۴- طبق آنچه که از ائمه اطهار علیه السلام و بزرگان اهل سنت نقل شده است، رسول خدا صلی الله علیه واله از بیان ولایت حضرت علی علیه السلام در مکه دلهره و نگرانی داشتند. حاکم حسکانی از عثمان اعشی از امام محمد باقر علیه السلام نقل می کند که آن حضرت فرمودند :(( پیامبر از اینکه خلافت و ولایت حضرت امیر را بیان کند نوعی دلهره و نگرانی داشتند و این اضطراب در مکه بیشتر بود. هنگامی که پیامبر به محل غدیر رسید خداوند به پیامبر فرمود : (( ای پیامبر همانگونه که سایر احکام را به مردم بیان کردی ، ولایت اولی الامر را نیز بیان کن تا حجت را بر امتت تمام کرده باشی. )) در این هنگام پیامبر خطاب به خدا وند فرمود : (( خدایا اصحاب و امت من تازه از جاهلیت بازگشته اند و هنوز به آن دوران نزدیک اند و البته همگی شیفته ریاست و خلافت هستند. بیم من بر علی می رود که امت پس از من علی را که اکثر کسان و نزدیکان اینان را در راه تو کشته ، اذیت کرده و قصد جانش را بکنند.خدای من ، من می ترسم از بیان ولایت علی و شورش اینان و ... )) ] شواهد التنزیل ج ۱ ص ۲۵۴ [ همچنین حاکم حسکانی نظیر همین روایت را از زبان ابن عباس در ج ۱ ص ۲۵۷ شواهد التنزیل نقل می کند. علاوه بر اینها خود جناب آلوسی نیز از مفسران بزرگ وهابیت می گوید : (( خداوند دستور به نصب علی داد ، لیکن پیامبر این دلهره را داشت که مبادا اصحاب شورش کرده و بگویند که محمد پسر عمو و فامیل جوانش را بر ما سروری داد ] مانند همان چیزی که ابوجهل و ابولهب به پیامبر گفتند [ ] تفسیر روح المعانی ج ۶ ص ۱۹۳ [ همچنین جناب سیوطی در ج ۲ ص ۲۹۸ از کتاب الدرالمنثور خود و جناب زمیلی در ج ۱ ص ۴۸۰ از کتاب تفسیر الوسیط خودشان آورده اند که : (( پیامبر در ابلاغ ولایت علی دچار نگرانی بود که خداوند با عبارت ((وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ )) پیامبر را تهدید کرد. پس از آنکه پیامبر انتصاب علی به جانشینی را بیان کرد خداوند با عبارت ((وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ )) ایشان را دلداری دادند. چرا که خود پیامبر بیش از همه در خطر بودند. )) هم چنین اگر به تفسیر طبری مراجعه کنید می توانید دلهره و نگرانی پیامبر از بیان این مسئله چه در مکه و چه در غدیر را مشاهده نمایید، حتی برخی نظیر طبری و سیوطی و شوکانی می گویند که : (( پیامبر خطاب به خداوند فرمود : اگر ولایت علی را به آنها بگویم قبول می کنند ؟ )) . این عبارت نشانگر مظلومیت حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می باشد. ترس پیامبر صلی الله علیه واله نیز از قریش بوده تا مبادا اصل اسلام را منهدم کنند همچنانکه بدرالدین عینی در عمده القاری فی شرح صحیح بخاری ج ۱۸ ص ۲۰۶ به این مطلب اشاره کرده است
۵- قرائنی وجود دارد که پیامبر صلی الله علیه وآله در خود مکه هم نسبت به تعیین جانشین خود سعی و تلاش می کرده اند. در کتاب مسند احمد بن حنبل ج ۵ ص ۹۹ با سند صحیح و معتبر آمده که : (( پیامبر در مکه فرمودند : ... دوازده نفر بعد از من بر مومنان حکومت و امامت و خلافت می کنند . )) احمد بن حنبل از ابن عباس نقل می کند که )) عده ای از صحابه با ایجاد سر و صدا و مزاحمت مانع از ادامه سخنان پیامبر شدند. )) عین همین مطلب را ابن کثیر دمشقی در کتاب البدایه و النهایه خود ج ۴ ص ۲۵۷ با سند صحیح و معتبر آورده است. ابن حجر عسقلانی نیز در تهذیب التهذیب ج ۳ ص ۳۹۶ و جناب هیثمی نیز در مجمع الزوائد ج ۸ ص ۴۲۷ این حدیث را آورده و آنرا صحیح و معتبر دانسته اند. همچنین جناب احمد بن حنبل نیز در مسند خود ج۵ ص ۹۸ همان عبارت را آورده و به نقل از ابن عباس می گوید (( مردم پس از سخنان پیامبر ضجه می زدند و تکبیر می گفتند تا صدای پیامبر را قطع کرده و سخنان ایشان را نا تمام بگذارند. عده ای نیز نشست و برخاست کرده و محل را ترک کرده و یا مجلس را بهم زدند. )) . جالب اینکه در کتاب صحیح مسلم ج ۶ ص ۲۶۴ ح ۴۶۰۳ از ابن عباس از پیامبر نقل شده که در خود مکه در ضمن سخنرانی خود فرمودند : (( عزت دین من با ۱۲ نفر است و مادامی که به کتاب خدا و اینان متمسک شوید گمراه نمی شوید)) پس از این مسئله مردم به شدت سر وصدا کردند. زید بن ارقم می گوید شنیدم که پیامبر می گفت (( کلهم من قریش )) در غدیر نیز برخی از مردم و صحابه هنگام سخنرانی حضرت قصد برهم زدن مجلس را داشتند که موفق نشدند این مطلب را هیثمی در مجمع الزوائد ج ۱ ص ۲۷۱ آورده و آنرا صحیح می داند.
بنابراین با این شبهات نمی شود قضیه جانشینی حضرت علی علیه السلام را که مانند آفتاب روشن است، زیر سؤال برد
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت