![]() |
درباره ما | ![]() |
کد سؤال: ۴۲۵۶۲ | احکام فقهی »ازدواج | تعداد بازدید: ۶۵ |
باسلام دوست گرامی دو تفسیر عمده در آیه وجود دارد که این دو تفسیر سرنوشت استدلال به آیه را مشخص مى کند: ۱- جمله انشائیه است: نهى به معناى نهى وضعى (باطل و حرام است) و لاینکح یعنى اگر کسى سراغ زانیه برود در حکم زناکار است همچنین اگر کسى سراغ زانى برود در حکم زنا کار است پس هم نکاح زانیه و هم نکاح زانى ممنوع است و دو شاهد هم دارد، یکى ذیل آیه است که مى فرماید «حرّم ذلک على المؤمنین»، شاهد دیگر این است که هم ردیف شرک قرار داده است یعنى همان گونه که نکاح مشرکه حرام است نکاح زانیه هم حرام است؛ و آیه عامّ است و نکاح دائم و متعه را شامل است. ۲- جمله خبریه است: این تفسیر را صاحب جواهر بیان کرده و اصرار دارد که آیه را بر نهى ارشادى حمل کنیم یا به تعبیر دیگر بر اخبار حمل کنیم یعنى اصلًا نهى نیست، و معنایش این است که آدم هاى بد سراغ آدمهاى بد و آدم هاى خوب سراغ آدمهاى خوب مىروند، بنابراین این جمله خبریّه است و ذیل آیه هم مى گوید مؤمن به طبیعت حال سراغ این افراد نمى رود و مؤمنان خودشان برخودشان تحریم مى کنند و احتمال دیگر این است که «ذلک»، اشاره به زنا باشد نه نکاح زانى و زانیه به این معنا که زنا بر مؤمنین حرام است.و امّا «مشرک» که در آیه آمده است احتمال دارد اشاره به روایت معروف باشد که «لایزنى الزانى و هو مؤمن و لا یشرب الشارب و هو مؤمن» یعنى انسان با ایمان با ورود به گناه نورانیّت ایمان از قلب او جدا مىشود و در حین ارتکاب گناه، نور ایمان خاموش مى شود. و شاهدى هم ذکر مى کنند که آیه ۲۴ سوره نور است. قرآن بعد از ذکر داستان افک و نهى مؤمنین از مسئله قذف مى فرماید: «الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ ...» که این آیه مثل آیه سابق است یعنى خوبها با خوبها و بدها بابدها هستند و روایتى به همین مضمون داریم که مىفرماید:«المرء على دین خلیله و قرینه». تفسیر اوّل با قول مرحوم صدوق موافق است. ما باید نهى را حمل بر حرمت کنیم و قرائنى در آیه داریم که آیه ظاهر در حرمت است و طبق تفسیر دوم صاحب جواهر معتقد است که این ازدواج مکروه است وی دو مؤیّد براى کلام خود آورده است که یا به سراغ جمله خبریّه مى رویم و یا اگر انشائیه است کراهت استفاده می شود نه حرمت. با توجه به این که این مسئله فقهی است لذا بیشتر علماء با کنار هم قرار دادن آیات و روایات در باره حکم ازدواج با زناکار مشهور، حکم به حرمت و یا احتیاط واجب و یا کراهت کرده اند. در این خصوص به کتاب النکاح ج ۵ ص ۸۶، آیت الله العظمی مکارم شیرازی مراجعه کنید البته اگر زناکار مشهور به این عمل نباشند، یا از اعمال گذشته خود کناره گیرى کرده، و تصمیم بر پاکى و عفت گرفته، و اثر توبه خود را نیز عملا نشان داده اند، ازدواج با آنها شرعاً بى مانع است. برخی از محققین نیز در این باره گویند: منظور از نکاح در این آیه همان معناى لغوى آن و «نزدیکى جنسى» است، خواه مشروع باشد یا غیر مشروع و جمله «لا ینکح» هم در مقام انشاى حکم و قانونگذارى نیست بلکه در این مقام است که به جهت اهمیت موضوع زنا و شدت قباحت آن، از یک واقعیت خبر مىدهد و انسان را از آن واقعیت مطلع مىسازد و مى گوید که هیچ مرد زناکارى، «نکاح» و زنا نمى کند مگر با زن زناکار یا پست تر از آن که عبارت است از زن کافر که زیر بار توحید و یگانه پرستى نرفته است و هیچ زن زناکار هم به این عمل زشت مرتکب نمى گردد مگر با مرد زناکار یا پست تر از آن که عبارت است از شخص کافر و اما مرد و زن با ایمان از زنا خوددارى مى کنند، زیرا این عملى است حرام و زشت و شخص با ایمان عمل قبیح و حرام را مرتکب نخواهد گردید. بیان در علوم و مسائل کلى قرآن،سید ابو القاسم خوئى / هاشم زاده هریسى؛ نجمى ص: ۴۷۶ موفق باشید گروه پاسخ به شبهات |