 |
درباره ما |  |
| کد سؤال: ۴۲۲۳۷ | حذفیات | تعداد بازدید: ۲۸ |
جناب سوران ! از کدام سند صحبت می&zwnjکنید ؟ اگر می&zwnjخواهید ما را با مطالبی که در کتاب&zwnjهای شما وجود دارد قانع کنید ، بدانید که این مطالب از نظر ما هیچ ارزشی ندارد و چیزی را برای ما ثابت نمی&zwnjکند . گفته اید : "در آن زمان مذهب شیعه نبوده " سؤال ما از شما این است که مذاهب اهل سنت در چه قرنی پایه ریزی شده&zwnjاند ؟ آیا مذهبی به نام شافعی ، حنفی و ... در آن زمان بوده&zwnjاند ؟ قدیمی&zwnjترین مذهب شما حنفی است که خود ابوحنیفه شاگرد امام صادق علیه السلام ، رئیس مذهب شیعه بوده است و خود بارها اعتراف کرده است که : «لو لا السنتان لهلک النعمان ؛ اگر آن دو سال شاگردی در نزد امام صادق (علیه السلام) نبود ، نعمان (ابوحنیفه) هلاک شده بود » . ضمن این که ما پیش از این به همین شبهه شما و تمامی سؤالات دیگرتان پاسخ مفصلی داده&zwnjایم که نمی&zwnjدانیم چرا آن را ندیده&zwnjاید ، شاید به خاطر این بوده است که ایمیل اصلی&zwnjتان را ننوشته بوده&zwnjاید . لطفاً به این آدرس مراجعه بفرمایید : http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=۱۳۱۳ بقیه سؤالات و نظرات قبلی شما را نیز پاسخ داده و برای عموم مردم نمایش داده&zwnjایم که می&zwnjتوانید در قسمت فهرست پاسخ&zwnjها آن&zwnjها را بیابید . گفته&zwnjاید که : "اگر بدنبال حدیثی درباره حضرت علی و.......باشید باید به کتابهای اهل سنت و جماعت مراجعه کنید" جناب سوران ! اگر ما برای اثبات حقانیت مذهب شیعه و ولایت امیر المؤمنین علیه السلام به کتاب&zwnjهای شما مراجعه می&zwnjکنیم ، از این باب نیست که ما آن&zwnjها را قبول داریم و یا این که برای اثبات عقائدمان روایتی در کتاب&zwnjهای شیعه نیست ؛ بلکه فقط از باب الزام خصم و مجاب کردن او به مطالبی است که در کتاب&zwnjهای اهل تسنن وجود دارد و آن&zwnjها مجبور به پذیرش آن&zwnjها هستند . این ویژگی ،&zwnj مخصوص مذهب حقه شیعه است که می&zwnjتواند حقانیت خود را حتی از کتاب&zwnjهای مخالفین خود ثابت کند . اما بحث دوستی و یا دشمنی امیر المؤمنین علیه السلام با خلفاء : جناب سوران ! شما بحث وحدت و یکپارچگی در برابر استکبار را با مباحث علمی اشتباه گرفته&zwnjاید و در حقیقت معنای وحدت را درست متوجه نشده&zwnjاید . وحدت این نیست که ما از عقائدمان دست برداریم و هر آن&zwnjچه که اهل تسنن گفته&zwnjاند بپذیریم . هر سخن جایی و هر نقطه مکانی دارد . قرار نیست به خاطر حفظ وحدت ، تاریخ را تحریف کنیم و به خود مان دروغ بگوییم . نظر امیر المؤمنین علیه السلام در باره عمر و ابوبکر ، در صحیح&zwnjترین کتاب شما بعد از قرآن ، یعنی صحیح مسلم &zwnjآمده است ، این مطلب را نه می&zwnjتوان مخفی کرد و نه به خاطر وحدت نادیده گرفت . مسلم نیشابوری در صحیح خود می&zwnjنویسد : فَلَمَّا تُوُفِّىَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله علیه وسلم- قَالَ أَبُو بَکْرٍ أَنَا وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلى الله علیه وسلم- فَجِئْتُمَا تَطْلُبُ مِیرَاثَکَ مِنَ ابْنِ أَخِیکَ وَیَطْلُبُ هَذَا مِیرَاثَ امْرَأَتِهِ مِنْ أَبِیهَا فَقَالَ أَبُو بَکْرٍ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله علیه وسلم- « مَا نُورَثُ مَا تَرَکْنَا صَدَقَةٌ ». فَرَأَیْتُمَاهُ کَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا ... ثُمَّ تُوُفِّىَ أَبُو بَکْرٍ وَأَنَا وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلى الله علیه وسلم- وَوَلِىُّ أَبِى بَکْرٍ فَرَأَیْتُمَانِى کَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا . صحیح مسلم ، کتاب الجهاد ، باب حکم الفیء . «پس از وفات رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) ابوبکر گفت : من جانشین رسول خدا هستم ،&zwnj شما دو نفر (عباس و علی ) آمدید و تو ای عباس میراث برادر زاده&zwnjات را درخواست کردی و تو ای علی میراث فاطمه دختر پیامبر را . ابوبکر گفت : رسول خدا فرموده است : ما چیزی به ارث نمی&zwnjگذاریم ، آن&zwnjچه می&zwnjماند صدقه است و شما او را دروغگو ، گناه&zwnjکار ، حیله&zwnjگر و خیانت&zwnjکار معرفی کردید و... پس از مرگ ابوبکر ،&zwnj من جانشین پیامبر و ابوبکر شدم و باز شما دو نفر مرا خائن ، دروغگو و گناهکار خواندید .» این نظر حقیقی امیر المؤمنین علیه السلام در باره آن دو نفر که در صحیح&zwnjترین کتاب&zwnjهای شما آمده است . والسلام علی من اتبع الهدی گروه پاسخ به شبهات | ||