 |
درباره ما |  |
| کد سؤال: ۴۲۱۷۳ | امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت عامه »امامت عامه مفاهیم و کلیات »طریق تعیین امام امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امامت خاصه در روایات امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع) امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امامت خاصه در روایات »حدیث غدیر چند سؤالی | تعداد بازدید: ۴۶ |
با سلام دوست گرامی این پاسخی که شما بهترین پاسخ مطرح می کنید ، با آیات قرآن و اعتقاد اهل سنت در تضاد است ؛ مگر خداوند در قران وجوب اطاعت از رسول خدا (ص) را مطرح نکرده است ؟ مگر اسلام به معنی پذیرش سخنان رسول خدا (ص) نیست ؟ پس چرا مسلمانان در زیر شجره با رسول خدا (ص) بیعت کردند ؟ بیعت گرفتن به معنی رسمی کردن ولایت و تاکید مجدد بر لزوم قبول آن است . اما در مورد عموم بودن روایات ، چون امام در همه زمان ها یک شخص نیست ، تا آن شخص در روایت مشخص می شد ، اما همین که در روایات کلمه «امام زمانه» آمده و نیامده است که «أحد ائمة زمانه» به خوبی بیانگر صحت نظر شیعه است که در هر زمانی تنها و تنها یک نفر امام است (و نظر اهل سنت که هر کس توانست با زور قدرت را در منطقه ای به دست گیرد او امام می شود!!! قطعا باطل است) اما در مورد روایت «اذا بویع لخلیفتین» ،این روایت را نه تنها شیعه قبول ندارد ، بلکه با وجود ذکر در صحاح اهل سنت ، علمای اهل سنت نیز قبول ندارند ، زیرا هم اکنون اهل سنت بیش از ۱۰ خلیفه رسمی دارند !!! پس چرا هیچ یک از مفتی های اهل سنت ، فتوا به وجوب همه ایشان جز یک نفر نمی دهد ؟ اختلاف اصحاب در تعیین خلیفه رسول خدا (ص) نیز به خوبی نشانگر حقانیت قول شیعه است ، زیرا اهل سنت ادعا دارند که ابوبکر و عمر به اجماع مسلمانان از همه صحابه برتر بودند و به همین سبب ، به خلافت رسیدند ، اما اگر چنین بود نباید اختلاف می شد . در مورد ادعای شما در مورد عدم اشاره امیر مومنان به نصب توسط رسول خدا (ص) ؛ این نشانگر بی اطلاعی شما از روایات است ؛ امیر مومنان علی علیه السلام در حوادث گوناگون به ماجرای غدیر استشهاد کرده اند . فرموده اید که اگر صحابه نصوص را کتمان کنند دیگر نمی توان به آنها اطمینان نمود ؛ و سپس این مطلب را چون مخالف با نظر شما است قبول نکرده اید ؛اما وقتی ماجرای غدیر و ابراز ولایت امیر مومنان در نقاط مختلف ثابت شد ، و انکار بعضی از صحابه و علمای اهل سنت برای خلافت امیر مومنان نیز ثابت گشت ، به خوبی حقانیت نظر شیعه را در مورد صحابه ، روشن می گرداند . در مورد روایت اهل بیتی ، فرموده اید که از ان خلافت فهمیده نمی شود !!! جدای از بحث های منطقی تنها از شما یک سوال می کنیم اگر کسی همسنگ قرآن بود ، و رسول خدا دستور تمسک به اقوال او را داده اند ، او خلیفه شود بهتر است یا کسی که در مواقع بسیار اقرار به جهل خود کرده و گفته است «ان لی شیطانا یعترینی»!!! در مورد روایت ولیکم بعدی و سایر روایات ، با بی توجهی کامل تنها این نکته را گفته اید که اللهم وال من والاه ترجمه آن است !!! ظاهرا شما از لغت عرب بی اطلاعید ؛ علمای اهل سنت در مناظره های ساختگی خویش با شیعیان گفته اند اگر رسول خدا (ص) می خواست خلافت را برای علی اثبات کند می گفت «وهو ولیکم بعدی»!!! شما این مطلب را قبول دارید که رسول خدا (ص) چنین گفته است ، اما منکر دلالت می شوید !!! جدای از اینکه در مورد دلالت این حدیث به صورت مفصل در سایت در ادرس ذیل بحث شده است : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=۱&bank=maghalat&id=۱۳۰ سپس گفته اید که ولی که به معنی محبت است ، وقتی با امر بیاید به معنی فرماندار می شود !!! بهتربود می گفتید اگر ولی با امر بیاید به معنی جاه طلب می شود !!! چون با معنی ذکر شده در «والاه» بیشتر می سازد !!! البته شما اصلا کلام رسول خدا در مورد «الست اولی بکم من انفسکم» را مطرح نکرده اید !!! سپس منکر اصل استعمال کلمه ولی در بحث خلافت و حکومت شده است !!! در انتها نیز گفته اید که احادیث ولایت دلالت بر تحریض امت بر قدر شناسی از آن حضرت می کند !!! بر فرض که این مطلب را قبول کنیم باز هم با معتقدات اهل سنت سازگاری ندارد ، زیرا انها مجبورند بگویند که عائشه و طلحه و زبیر و معاویه با این دستور صریح رسول خدا (ص) مخالفت کرده و با امیر مومنان علی علیه السلام جنگیده اند !!! در انتها می گوییم بهتر است قبل از کپی پیست کردن از سایت های دیگر ، نگاهی به پاسخ های داده شده در سایت ما داشته باشید . موفق باشید گروه پاسخ به شبهات | ||