درباره ما |
کد سؤال: ۴۲۱۶۹ | امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امامت خاصه در روایات »حدیث غدیر چند سؤالی امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع) نبوت »حضرت محمد (ص) »اصحاب و مسلمانان امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع) »فضائل امام علی (ع) | تعداد بازدید: ۶۷ |
باسلام دوست گرامی؛ در مورد خطبه غدیر و جیش یمن به مقاله های ذیل مراجعه کنید: در مورد دوم هم بخشهای مختلف سایت جواب آن گفته شده است مانند مقاله : «آیا امیر المؤمنین علیه السلام به حدیث غدیر احتجاج کرده است؟» و « اگر مراد رسول خدا (ص) از حدیث غدیر ، ولایت امیر مؤمنان (ع) بود ، چرا در سقیفه به آن احتجاج نشد» مراجعه نمایید. جواب ثالثاً اینکه آنها فراموش نکردند بلکه بسیاری از آنها برای تصاحب خلافت نقشه داشته و گروهی از جمعیت هم از مردم مدینه نبودند و برخی دیگر هم با ایشان حسادت و کینه داشتند و گروهی در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتند و گروهی به زور مجبور به قبول خلافن ابی بکر شدند و عده ای طبق ملاکهای جاهلی انتخاب ایشان را بنوعی پارتی بازی قومی و برخی به سن ایشان اعتراض داشته و ایشان را جوان می دانستند و برخی ایشان را شوخ دانسته لذا شایسته نمی دانستند و گروه بسیاری هم گوش به حرف رئیس قبیله که قبلا تطمیع یا تهدید یا قول و قرارهایی بینشان با حاکمیت گذاشته شده بود بودند. در مقابل اینها کسانی چون فاطمه زهرا سلام الله علیها و حسنین و گروه زیادی از صحابه خاص بودند که فریاد برآوردند ولی به جایی نرسید ما این افراد را در مقاله «صحابهای که مشروعیت خلافت ابوبکر را قبول نداشتند » ذکر کرده ایم مضاف بر اینکه اخبار از طریق حکومت به ما رسیده و احتمال هر گونه دستبرد و سانسور هم وجود دارد. در جواب رابعاً و خامساً و سابعا اینکه رسول الله با قراین فراوانی این جمله را بیان کرده اند حاکم چنین نقل کرده است: «...فی یوم ما أتى علینا یوم کان أشد حرا منه فحمد الله وأثنى علیه وقال یا أیها الناس أنه لم یبعث نبی قط إلا ما عاش نصف ما عاش الذی کان قبله وإنی أوشک أن أدعى فأجیب وإنی تارک فیکم ما لن تضلوا بعده کتاب الله عز وجل ثم قام فأخذ بید علی رضی الله عنه فقال یا أیها الناس من أولى بکم من أنفسکم قالوا الله ورسوله أعلم ألست أولى بکم من أنفسکم قالوا بلى قال من کنت مولاه فعلی مولاه هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه ((المستدرک على الصحیحین ، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری الوفاة: ۴۰۵ هـ ، دار النشر : دار الکتب العلمیة - بیروت - ۱۴۱۱هـ - ۱۹۹۰م ، الطبعة : الأولى ، تحقیق : مصطفى عبد القادر عطا ج ۳ ص ۶۱۳)) معطل کردن صد هزار نفر، در روزی بسیار گرم، سخن از مرگ زدن،گرفتن دست علی ع و نشان دادن او به مردم، گفتن جمله الست اولی بکم من انفسکم، آیا اینهمه تشکیلات برای بیان دوستی معنا دارد؟ اولی بودن بر مردم چه ربطی به دوستی دارد که قبلش مطرح شود؟ ووو... در قضیه حضرت ابراهیم علیه السلام هم واضح است که انتساب مد نظر است جایی که یهود و مسیح هر کدام ایشان را از کیش خود می دانند خداوند می فرماید تابعان و رسول الله ص و مومنان نسبت به انتساب به ایشان اولویت دارند ابراهیم منتسب به اینهاست نه یهود و نصاری اصلا در این آیه سخن از اولی به تصرف بودن نیست و حال آنکه در حدیث غدیر اولی بکم من انفسکم مطرح است. در جواب مورد ادعای ایشان در مورد روایت ولیکم من بعدی به مقاله «آیا روایت «علی ولیکم بعدی» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده؟» و «بررسی سندی روایت «علیٌ ولی کل مؤمن بعدی» از منظر اهل سنت» مراجعه کنید. ایراد نهم ایشان بی اساس و بی معناست! هیچ تخالفی میان این دو نیست. موفق باشید گروه پاسخ به شبهات (۱) |