باسلام

دوست گرامی؛ با تشکر از حسن توجه جنابعالی؛ بزودی نسخه جدید این پایگاه پرده برداری خواهد شد که خدمات متفاوتی در آن گنجانده شده و شکل ظاهری آن هم تغییر یافته است، البته در ایام فاطمیه مطالب مربوطه در همین سایت هم باز آوری، و مقالات هم پس از بررسی های لازم به تدریج قرار داده می شوند.

در مورد سوال دوم شما تا حدودی در این آدرس سخن گفته ایم مراجعه کنید: www.valiasr-aj.com/fa/page.php

اما سوال سوم شما اولاً اگر همان عسل باشد هم تخلف از دستور رسول الله صلی الله و علیه و آله و افشای رازهای خانه به بیرون از خانه گناه کوچکی نیست و گاه نیاز است حتی برای یک تخلف کوچک محکم ایستاد تا جلوی تخلفهای بزرگ گرفته شود و در اینجا بنظر می رسد چنین مساله ای مدنظر بوده است.

این آیات در واقع، به نحوی تعریض گونه، اعتراض بر دو تن از همسران آن حضرت، عایشه و حفضه، است که حضرت را مورد ایذاء قرار داده ‏اندو نشان می‏دهدپیامبر اکرم(ص) تا چه اندازه - بیش از حد وظیفه - نسبت به رعایت حال همسرانش اهتمام می‏ ورزیده است.

ثانیاً طبق برخی از روایات جریان این آیه چیز دیگری می باشد مثلاً طبق روایتی از امام صادق علیه السلام عایشه و حفصه روزى که رسول خدا صلى ‏الله‏ علیه ‏وآله ‏و سلّم در خانه ماریه قبطیه بودند به گوش نشستند ، و بعدا به آن جناب اعتراض کردند که چرا به خانه ماریه رفتى ، حضرت سوگند خورد که و الله دیگر نزدیک او نمى ‏شوم ، خداى تعالى در این آیه آن جناب را عتاب کرد که چرا حلال خدا را بر خود حرام کردى ، کفاره قسم را بده ، و همچنان به همسرت سر بزن .

برخی نیز تفسیر دیگری دارند که همان سخن پایانی شماست؛ جریان به این صورت است:

طبق نقل سیوطی در درالمنثور حفصه در خانه خودش به درون اطاق رفت و دید که رسول خدا صلى ‏الله‏ علیه‏ وآله در حجره او با ماریه کنیزش عمل زناشویى انجام مى ‏دهد ، رسول خدا به حفصه فرمود : جریان را به عایشه خبر مده تا من به تو بشارتى بدهم ، و آن بشارت این است که پدرت بعد از من و بعد از ابو بکر زمامدار مسلمانان مى ‏شود .
حفصه بلافاصله خبر را به عایشه رسانید ، عایشه از رسول خدا صلى ‏الله ‏علیه‏ وآله‏ پرسید : چه کسى به تو خبر داد که پدر من و پدر حفصه بعد از تو زمامدار مى ‏شوند ؟ فرمود : خداى علیم و خبیر ، عایشه گفت : من دیگر به روى تو نظر نمى ‏کنم تا ماریه را بر خود حرام کنى، ایشان هم او را بر خود حرام کرد ، و اینجا بود که آیه شریفه یا ایها النبى لم تحرم ... نازل گردید .
علامه طباطبایی اشکالاتی به این روایت گرفته اند و می فرمایند اگر چنین چیزی می بود باید عمر در روایتی که در صحیح بخاری مسلم و ترمزی شان نزول این آیات را برای ابن عباس نقل می کند به آن اشاره می کرد ولی هیچ اشاره ای نکرده است.

در این مورد در این آدرس توضیحاتی داده شده است مراجعه کنید: www.valiasr-aj.com/fa/page.php

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات

(۱)