باسلام

دوست گرامی
اولا: این حرف که بین زنا و متعه فرقی نیست، نشان از عدم دقت است آیا متعه ای که قرآن آن را حلال کرده و فرموده: فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أجُورَهُنَّ فَرِیضَةً ، آیا خدا در قرآن امر به زنا که کار حرامی می باشد، کرده است؟! آیا خدا این را نفهمید که بین زنا و متعه فرق وجود دارد؟! آیا این تهمت به قرآن نیست که بگویی بین آن دو فرقی نیست؟! پس طبق فرمایش شما متعه کار حرامی بوده است که نعوذ بالله قرآن آن را تایید کرده است؟!
آیا این حرف شما توهین به صحابه پیامبر (ص) که خود متعه را انجام داده و یا حلال می دانستند، نیست؟! یعنی صحابه فرق بین زنا و متعه را نمی دانستند و کار حرامی را انجام می دادند!! آیا اسما دختر ابوبکر که متعه کرد ،کار حرامی را مرتکب شد آیا این را قبول می کنید؟!
ثانیا: ازدواج موقت مانند ازدواج دائم، پیوندی است که قرآن و روایات به آن اشاره کرده است اما زنا رابطه ای است غیر قانونی و خلاف شرع که قرآن و روایات نهی کرده است
ازدواج موقت مانند ازدواج دائم نیازمند اجرای صیغه است که احکام خاص خود را دارد. بر خلاف زنا که در آن، هیچ یک از این احکام وجود ندارد نه صیغه ای (تا چه رسد به قصد انشاء) نه ایجابی و نه قبولی. از آنجا که برخی این عقد را که در زمان کوتاه و آسان اجرا می شود، به آن اهمیت ندانده و آن را ناچیز می شمارند ما از شما می پرسیم آیا واقعا فرقی بین رعایت یک قانون و رعایت نکردن آن نیست؟ برای مثال، شما رئیس بانک هستید. کسی به شما مراجعه کرده و تقاضای چند میلیون وام می کند. شما هم با تقاضای او موافقت می کنید به شرط آنکه وی شرایط و تعهداتی را که بانک از او می خواهد در عرض چند دقیقه امضاء کرده و بپذیرد؛ اما او از شما می‌خواهد تا بدون گذراندن مراحل قانونی، خواسته او را اجابت کرده و پول را به او تحویل دهید. او این جمله را به شما می گوید:«چه فرقی می کند من این چهار تا برگه را امضاء کنم یا نه؟ اصل آن نقل و انتقال پول است.»شما چه جوابی به او می دهید؟ حق را به او می دهید و فورا پول را در اختیارش می گذارید؟ یا به او می گویید درست است که چند دقیقه بیشتر طول نمی کشد؛ اما کار باید طبق قانون باشد؛ اگر قانون اجرا نشد این نقل و انتقال دیگر نامش پرداخت وام نیست؛ اختلاس است. با همین چند دقیقه، کار به آن خوبی، به کاری به این بدی تبدیل می شود بی آنکه تغییری در ظاهر آن پدید آمده باشد.گذشته از این که در این مثال، قانون، قانون اعتباری انسانی است؛ ولی اجرای عقد برای ازدواج، قانون واقعی الهی است.
آیا شما بین عقد موقت با زنا فرق نمی گذارید؟ اگر فرق نمی گذارید در عقد دائم که با چند لفظ اجرا می شود نیز باید فرق نگذارید؟!
همچنین تمام احکام محرم و نامحرم که در ازدواج دائم وجود دارد در ازدواج موقت نیز لحاظ می شود. برای مثال مرد به محض اینکه زنی را صیغه کرد دیگر حق ازدواج با مادر او را نخواهد داشت؛ آن زن هم دیگر حق ازدواج با پدر این مرد را ندارد و بسیاری از احکام دیگر. اما در زنا که سراسر بی بند و باری و عدم رعایت قوانین شرع است؛ این احکام از اساس معنا ندارد.
در ازدواج موقت پس از آنکه دو طرف از هم جدا شدند زن باید «عده» نگه دارد. و تا پایان مدت عده، حق ازدواج و ارتباط زناشویی با مرد دیگری را ندارد اما در زنا این طور نیست چطور شما می گویید صیغه یک ساعتی!!
بنابرین فرق اساسی بین عقد موقت و زنا وجود دارد و هرگز نباید رابطه نامشروعی که مورد نفرت خداوند متعال است را به بهانه شباهت در مورد یا مواردی، همانند ازدواجی دانست که مورد عنایت خداست
در ضمن متعه هر چند کار حلالی است و مباح اما این طور نیست که باید حتما آن را انجام داد حتی در برخی روایات از انجام آن در شرایط خاص و برای افراد خاص منع شده است
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات