با سلام

دوست گرامی

در خصوص ازدواج امام زمان علیه السلام به صورت مفصل در این مقاله فوق بحث شده است لذا دیدگاه همه در این خصوص یکی نیست برخی در این خصوص توقف کرده برخی با ادله ای که در کنار هم می چینند ازدواج را ثابت می کنند و برخی با ادله دیگر چنین ازدواجی را نفی می کنند لذا در این خصوص چون مسئله چگونگی زندگانی امام آشکار نیست و مردم خبر ندارند لذا به صورت قاطع نمی شود در این خصوص حکم کرد و اگر کسی در این خصوص نظری را ارائه می دهد، طبق قرائن می باشد

در خصوص سوال سومتان باید بگوییم این طور نیست که همه ترسها، مذموم باشد و با شجاعت ائمه تنافی داشته باشد همچنانکه در قرآن نیز مواردی در خصوص ترس پیامبران مانند حضرت موسی علیه السلام وجود دارد که اصلا مذموم نبوده و بلکه خوف عقلائی نیز بوده است خوف امام مهدی علیه السلام نیز به معنای خوف نفسانی نیست که امری ناپسند است بلکه مراد از آن، خوف عقلی است که نه تنها امری پسندیده و مطلوب است بلکه گاهی ضروری و واجب است.
امام جانش را و همه امکاناتش را برای انجام ماموریت و مسؤولیت خویش می خواهد. حفط جان او، حفظ پیام اوست، چنانکه ترس او از کشته شدن، ترس از نابودی اسلام و نافرجام ماندن ماموریت اقامه عدالت و توحید در سراسر جهان است.

به عبارت دیگر آنجا که خداوند در پی شرح توطئه فرعون و انجام سحر ساحران مبنی بر تبدیل ریسمانها به مارهای بزرگ و کوچک می فرماید:

«فاوجس فی نفسه خیفة موسی قلنا لاتخف انک انت الاعلی.» طه ،آیات ۶۸-۶۷.
موسی ،علیه السلام، در خویش ترسی احساس کرد، گفتیم: مترس که تو خود برتری
اینکه خداوند برتری یافتن بر ساحران را تضمین می کند، نشان می دهد که ترس او نه ترسی عادی و به خاطر جان خویش، بلکه به خاطر احتمال فریب خوردن مردم و غلبه یافتن ساحران بوده است.

و یا هجرت پیامبر از مکه به مدینه که تصمیم گرفتند حضرت را به قتل برسانند اما حضرت مجبور به هجرت و رفتن از مکه شد،آیا کسی در اینجا می گوید پیامبر از جان خود ترسید و فرار کرد؟!!

لذا امام مهدی علیه‌السلام می‌ترسد که اگر در میان مردم ظاهر باشد دشمنان او را بکشند و با کشته شدن او ـ که آخرین ذخیره‌ی‌ خداست ـ دین حقیقی از دست برود و واسطه‌ی‌ فیض بین خلق و خالق قطع شود، امدادهای الهی به انسان‌های شایسته و لایق نرسد، وعده‌ی‌ الهی در حاکمیت صالحان تحقق پیدا نکند

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات