درباره ما

هل هذا الحدیث صحیح ...وهو متّکئ على ید سلمان؟ لماذا خاطبه السائل بإمرة المؤمنین؟ هل الخضر لم یکن یعرف عن إمامة علیّ شیئاً؟ فلماذا لا ینتهج أسلوب المعرفة؟ ما الهدف الخضر من إظهار إمامة علیّ؟ هل المهدی یکنّى ویسمّى قبل ظهور أمره؟ لماذا لا یذکر الخضر الاسم والکنیة لامام المهدی؟ لماذا لا یعرف علی خضرا لا بعد اختفائه؟
کد سؤال: ۴۱۳۹۷چند سؤالی
نبوت »حضرت خضر
عمومی »بررسی روایات
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع)
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام زمان و مهدویت
تعداد بازدید: ۳۹
هل هذا الحدیث صحیح ...وهو متّکئ على ید سلمان؟ لماذا خاطبه السائل بإمرة المؤمنین؟ هل الخضر لم یکن یعرف عن إمامة علیّ شیئاً؟ فلماذا لا ینتهج أسلوب المعرفة؟ ما الهدف الخضر من إظهار إمامة علیّ؟ هل المهدی یکنّى ویسمّى قبل ظهور أمره؟ لماذا لا یذکر الخضر الاسم والکنیة لامام المهدی؟ لماذا لا یعرف علی خضرا لا بعد اختفائه؟

با سلام
دوست گرامی
این شخص با این سخنانش که نشان از افکار انحرافی او دارد، با توجه به اینکه نتواسته است از نظر سندی به این روایت اشکالی وارد کند به زعم خویش توانسته از نظر دلالت خدشه ی به روایت وارد کند، از این رو با دروغ گویی سه اشکال به روایت وارد کرده است که هیچ کدام از این اشکال ها وارد نیست و صرفا تخیلات نویسنده بوده
اشکال اول:
قسمت اول از اشکال اول:
در اشکال اول نویسنده می گوید: حضرت خضر این سوالها را پرسید که برای او ثابت شود که حضرت علی علیه السلام امام است، با این حال چگونه حضرت علی علیه السلام را «امیر المومنین » خطاب می کند؟ در حالی که حضرت علی علیه السلام هنوز خلیفه نشده بود وفقط کسانی این لقب را برای ایشان به کار می بردند که می دانستند او امام است
نتیجه اشکال نویسنده: حضرت خضر این سوالها را پرسید تا بفهمد حضرت علی امام است یا خیر؟ پس چگونه ایشان را امیر المومنین خطاب می کند؟
پاسخ ما:
جواب این اشکال بسیار روشن می باشد و فقط یک شخص وهابی می تواند اینگونه اشکال ها که پاسخ انها روشن است را مطرح کند تا سبب تشویش اذهان دیگران شود، وقتی در روایت آمده که سائل حضرت خضر می باشد پس یقینا ایشان می دانستند حضرت علی امیر المومنین می باشد و این سوال ها را برای اینکه برای خودشان ثابت شود که حضرت علی علیه السلام امام است مطرح نکردند، بلکه اینها را برای این مطرح کردند تا بقیه متوجه فضل وکرامت و حقانیت حضرت علی علیه السلام بشوند و این قضیه از روایت به وضوح فهمیده می شود
در ادامه، نویسنده به این جواب ما اشکال گرفته است و می نویسد:
اگر گفته شودحضرت خضر این سوال ها را پرسید که فضل و کرامت و حقانیت حضرت علی علیه السلام را برای دیگران اثبات کند می گوییم در آن جمع فقط حضرت حسن و حضرت علی علیهما السلام و سلمان فارسی بودند، ایا مگر اینها فضل وحقانیت حضرت علی را نمی دانستند که حضرت خضر این سوالها را کردند تا به آنها اثبات کند؟
در جواب می گوییم:
اینجا جناب موید روح وهابی خود را با این دروغ و تدلیس به ظهور گذاشته تا بتوانند فریب نمایی کنند، سوال می کنیم کجای روایت نوشته شده است که فقط حضرت علی وحضرت حسن علیهما السلام وسلمان در آن جمع بودند؟ برخلاف دروغ وتدلیس واضح جناب موید در روایت آمده که وقتی حضرت علی و حضرت حسن علیهما السلام وسلمان وارد مسجد الحرام شدند این ماجرا اتفاق افتاد، ایا در مسجد الحرام فقط این سه نفر بودند؟؟
حال می پرسیم چرا جناب موید دروغ وتدلیس می کند؟ ایا باز ایشان خود را مجتهد می نامند؟
قسمت دوم از اشکال اول:
جناب موید در قسمت دوم اشکال دیگری می کنند که البته شبیه به همان قسمت اول می باشد و جواب همان جواب است:
می نویسند:
مگر حضرت خضر نسبت به امامت حضرت علی جاهل بوده است که می خواست با این سوال ها امامت را ثابت کند؟
در جواب می گوییم با این مطلب، جناب موید خود را مفتضح کردند زیرا ما نیز همین را می گوییم، می گوییم با توجه به اینکه سائل حضرت خضر می باشد پس روشن است این سوالات برای هدفی دیگر غیر از اثبات امامت برای خودشان می باشد، و این سوالات را ایشان برای نشان دادن فضل و حقانیت حضرت علی علیه السلام به دیگران مطرح نمودند
اشکال دوم:
در اشکال دوم می نویسد: سوالاتی که از امام حسن علیه السلام پرسیده شده ربطی به امامت ندارد
در جواب می گوییم:
این از جهالت شخص نویسنده می باشد، مگر تمام سوالات باید مربوط به امامت باشند؟ ضمن اینکه یکی از صفات امام این می باشد که باید اعلم از دیگران باشد وبتواند بر هر سوالی پاسخ بدهد، وچه بسا این سوالاتی که از امام پرسیده شد در آن زمان رائج بوده و پاسخ به انها نشانه برعالم بودن ان شخص می باشد
اشکال سوم:
نویسنده می گوید: در روایت وقتی حضرت خضر به حضرت ولی عصر علیه السلام می رسند می گویند شهادت می دهم به کسی که نه نام او ونه کنیه او برده نمی شوند مگر بعد از ظهور آن
در مورد نام بردن حضرت ولی عصر علیه السلام چه به کنیه و چه به اسم روایت های مختلفی نقل شده که ظاهر بعضی ها این است که اشکالی ندارد در زمان غیبت نام وکنیه حضرت برده بشود و ظاهر دسته ی دیگر برخلاف این می باشد، از این رو بین علما در این مساله اختلاف صورت گرفته وبعضی ها حکم به جواز و بعضی دیگر حکم به حرمت دارد
باتوجه به مطلب فوق نمی شود صرفا به خاطر یک اختلاف کوچک در روایت ها کل این روایت را خصوصا که سند صحیح دارد ترک کرد، لذا بعضی از بزرگان مانند شیخ حر عاملی چندین وجوه جمع بین این دو دسته از روایات را نقل کردند.
از طرفی در مطالب فوق ذکر کردیم که حضرت علی علیه السلام وامام حسن وسلمان فارسی در مسجد الحرام که قطعا اشخاص زیادی انجا حاضر بودند با حضرت خضر مواجه شدند لذا شاید به خاطر تقیه ایشان فرمودند که نه کنیه آن حضرت و نه نام ایشان برده نمی شد، واین یکی از وجوه جمع بین این دو دسته از روایات می باشد
نویسند در ادامه دو اشکال بسیار ضعیف و جاهلانه مطرح می کند؛ یکی آنکه چرا حضرت خضر در محضر امام علی وامام حسن وسلمان نام امام زمان را نبرد؟ اینها که دشمن حضرت نمی باشند؟ دوم اینکه مگر حضرت علی حضرت خضر را نمی شناخت که وقتی حضرت خضر رفت آن را شناختند؟
این دو اشکال در نهایت ضعف و صرفا یک احتمالاتی هستند که فقطز میتوانند تراوشات ذهنی یک وهابی باشند
در مورد پاسخ به اشکال اول که عرض کردیم حضرات علیهما السلام همراه با سلمان در مسجد الحرام با خضرنبی روبه رو شدند و تنها نبودند
اما اشکال دوم ؛یعنی چون بعد از اینکه حضرت خضر رفت وحضرت علی علیه السلام فرمودند این خضر است، این دلیل می شود که حضرت علی علیه السلام قبل از رفتن خضر نبی ایشان را نمی شناختند؟؟؟
در ضمن چنین سوالاتی که هدف صدف دانستن نیست بلکه بخاطر چیزی دیگر است،در قرآن و کلام اهل بیت نیز مشاهده می شود
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت