درباره ما |
کد سؤال: ۴۱۳۹۲ | نبوت »حضرت محمد (ص) امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت عامه »امامت عامه مفاهیم و کلیات »عصمت | تعداد بازدید: ۴۰ |
با سلام
دوست گرامی
اولا: خطاب در اول سوره تحریم در واقع از باب مدح و شفقت در قالب عتاب است که این دلالت بر نهایت دلسوزى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم دارد که حتى منافقان را نیز نا امید نمىکرد و پرده از رازشان برنمى داشت و نیز رضایت خاطر همسرانش را مقدّم بر خواسته هاى خودش مىداشت و کار مباحى را بوسیله سوگند بر خودش حرام مىکرد نه اینکه (العیاذ باللّه) حکم خدا را تغییر دهد و حلالى را بر مردم حرام سازد.
در تفسیر نمونه آمده است: در حقیقت، این آیات از یک نظر، شبیه آیاتى است که به تلاش و دلسوزى فوق العاده آن حضرت براى هدایت کافران، اشاره مىکند مانند: «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلاّ یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ» یا آیاتى که دلالت بر تحمل رنج فراوان در راه عبادت خداى متعال دارد مانند «طه. ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى» و بهرحال، منافاتى با عصمت آن حضرت ندارد. برخورد کرد. آیات فوق در حقیقت قاطعیتى است از سوى خداوند بزرگ در برابر چنین حادثهاى، و براى حفظ حیثیت پیامبرش. نخست روى سخن را به خود پیامبر ص کرده مىگوید:" اى پیامبر! چرا چیزى را که خدا بر تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود تحریم مىکنى"؟! (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغِی مَرْضاتَ أَزْواجِکَ). معلوم است که این تحریم، تحریم شرعى نبود، بلکه به طورى که از آیات بعد استفاده مىشود سوگندى از ناحیه پیامبر ص یاد شده بود و مىدانیم که قسم خوردن بر ترک بعضى از مباحات گناهى ندارد. بنا بر این جمله" لِمَ تُحَرِّمُ" (چرا بر خود تحریم مىکنى؟) به عنوان عتاب و سرزنش نیست بلکه نوعى دلسوزى و شفقت است. درست مثل این که ما به کسى که زحمت زیاد براى تحصیل درآمد مىکشد و خود از آن بهره چندانى نمىگیرد، مىگوئیم چرا اینقدر به خود زحمت مىدهى، و از نتیجه این زحمت بهره نمىگیرى؟. سپس در پایان آیه مىافزاید:" خداوند غفور و رحیم است" (وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ) تفسیر نمونه، ج۲۴، ص: ۲۷۳ در تفسیر اهل سنت نیز آمده است که مراد از تحریم امتناع از انتفاع است یقال : ) لِمَ تُحَرّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ ( ؟ نقول : المراد من هذا التحریم هو الامتناع عن الانتفاع بالأزواج لا اعتقاد کونه حراماً بعدما أحل الله تعالى فالنبی صلى الله علیه وسلم امتنع عن الانتفاع معها مع اعتقاده بکونه حلالاً ومن اعتقد أن هذا التحریم هو تحریم ما أحله الله تعالى بعینه فقد کفر فکیف یضاف إلى الرسول صلى الله علیه وسلم مثل هذا . التفسیر الکبیر أو مفاتیح الغیب ، اسم المؤلف: فخر الدین محمد بن عمر التمیمی الرازی الشافعی الوفاة: ۶۰۴ ، دار النشر : دار الکتب العلمیة - بیروت - ۱۴۲۱هـ - ۲۰۰۰م ، الطبعة : الأولى التفسیر الکبیر ج ۳۰ ص ۳۸ بنابراین نوع خطاب ، از باب دلسوزی است شبیه آیاتى است که به تلاش و دلسوزى فوق العاده آن حضرت براى هدایت کافران، اشاره مىکند مانند: «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلاّ یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ» شعراء ۳ ثانیا: بسیاری از بزرگان شیعه و سنی صراحت دارند که مخاطب در این عبس و تولی، نبی مکرم صلی الله علیه و آله نیست و ضمیر به نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) بر نمیگردد. چون عَبَسَ وَ تَوَلَّی صیغه غایب است و وَ مَا یُدْرِیکَ صیغه مخاطب است. اگر مخاطب نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) بود، باید به جای عَبَسَ وَ تَوَلَّی میگفت: عبست و تولیت و به جای أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَی میگفت: أن جائک الأعمی. ولی میبینیم که اینگونه نیست.زرکشی ـ از علمای بزرگ أهل سنت و از متولیان علوم قرآنی ـ در کتاب البرهان فی علوم القرآن، جلد ۲، صفحه ۴۳ صراحت دارد: قیل: إنه أمیة إبن خلف و هو الذی تولی دون النبی (ص)، ألا تری أنه لم یقل عبست. کسی که روی برگرداند، أمیة بن خلف بوده، نه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله). آیا نمیبینید که خداوند فرمود: عبس، نه عبست. قاضی عیاض ـ از شخصیتهای پر آوازه أهل سنت ـ میگوید: و قیل أراد ب (عبس) و (تولی) الکافر الذی کان مع النبی (ص)، قاله أبو تمّام. مراد از عبس، کافری است که همراه رسول الله (صلی الله علیه و سلم) بوده. الشفا بتعریف حقوق المصطفی للقاضی عیاض، ج۲، ص۱۶۱، دار الأرقم ـ بیروت بنابراین این دو آیه و آیات دیگر این چنینی، هیچ تعارضی با آیه «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی..»ندارد موفق باشید گروه پاسخ به شبهات |