باسلام

دوست گرامی

چنین چیزی که ابوهریره در کتب شیعه توثیق شده باشد، دروغی بیش نیست این آدرس هایی که ذکر کرده اند در هیچ کدام اشاره ای به وثاقت ابوهریره نشده است اتفاقا اگر در رجال شیعه دقت کنید خواهید دید که ابوهریره به عنوان دروغگو معرفی شده است

قاموس الرجال - الشیخ محمد تقی التستری - ج ۱۱ ص ۵۵۳

در معجم خویی بعد از اینکه گفته شده است او از اصحاب پیامبر (ص) بوده است، روایاتی را نیز در خصوص دروغگو بوده او نقل کرده است
عبد الله أبو هریرة : من أصحاب رسول الله صلى الله علیه وآله ، رجال الشیخ ( ۲۳ ) . روى الصدوق عن محمد بن إبراهیم بن إسحاق الطالقانی - رضی الله عنه - ، قال : حدثنا عبد العزیز بن یحیى ، قال : حدثنی محمد بن زکریا ، قال : حدثنا جعفر بن محمد بن عمارة ، عن أبیه ، قال : سمعت جعفر بن محمد ( علیه السلام ) ، یقول : ثلاثة کانوا یکذبون على رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) ، أبو هریرة ، وأنس بن مالک ، وامرأة . الخصال : باب الثلاثة ، الحدیث ۲۶۳ . وتقدمت الروایة فی أنس بن مالک ، وقد کتب السید الجلیل السید عبد الحسین شرف الدین العاملی کتابا مستقلا فی أکاذیب أبی هریرة ، وسماه أبو هریرة ، فراجع الکتاب حتى ترى العجب
معجم رجال الحدیث - السید الخوئی - ج ۱۱ ص ۷۹

اما در خصوص جابر باید بگوییم از او روایات فراوانی در کتب شیعه نقل شده است که نشان می دهد روایت «إلا مرة واحدة، وما دخل علی قط» به این معنی نیست که او فقط یک بار امام را دیده است بویژه اینکه امام صادق علیه السلام در خصوص او می فرماید

رحم الله جابر الجعفی‏ کان‏ یصدق‏ علینا، لعن الله المغیرة بن سعید کان یکذب علینا.رجال الکشی - اختیار معرفة الرجال (مع تعلیقات میر داماد الأسترآبادی) ؛ ج‏۲ ؛ ص۴۳۶

و ابن شهر آشوب نیز گوید او از اصحاب خاص امام صادق علیه اسلام و باب علم امام باقر علیه السلام بود

من خواص أصحابه معاویة بن عمار مولى بنی دهن و هو حی من بجیلة و زید الشحام و عبد الله بن أبی یعفور و أبو جعفر محمد بن علی بن النعمان الأحول و أبو الفضل سدیر بن حکیم و عبد السلام بن عبد الرحمن و جابر بن یزید الجعفی و
مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب) ؛ ج‏۴ ؛ ص۲۸۱

نوری نیز او را باب علم امام باقر علیه السلام معرفی کرده است

مرادهم من باب الإمام (علیه السلام) على ما یظهر من بعض قدماء الأصحاب هو بابه فی العلوم و الأسرار.
نورى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ؛ الخاتمةج‏۴ ؛ ص۱۳۰
غیر از این مطالب، روایت مورد نظر که یک روایت است با روایات فراوان دیگر که از او نقل شده است، در تعارض است با این بیان باید مراد روایت چیز دیگری است
آیت الله خویی این روایت را حمل بر توریه می کند در توجیه این روایت گوید:

فلابد من حمله على نحو من التوریة ، إذ لو کان جابر لم یکن یدخل علیه سلام الله علیه ، وکان هو بمرأى من الناس ، لکان هذا کافیا فی تکذیبه وعدم تصدیقه ، فکیف اختلفوا فی أحادیثه ، حتى احتاج زیاد ، إلى سؤال الإمام علیه السلام عن أحادیثه على أن عدم دخوله على الإمام علیه السلام لا ینافی صدقه فی أحادیثه ، لاحتمال أنه کان یلاقی الإمام علیه السلام فی غیر داره : فیأخذ منه العلوم والاحکام ، ویرویها ، إذن لا تکون
این روایت را باید حمل بر توریه کرد اگر واقعا بر محضر امام وارد نمی شده آنهم در خضور مردم دیگر نیازی نبود که در خصوص روایاتش اختلاف بکنند ...شاید این عدم دخول به معنی این باشد که در غیر خانه حضرت او را ملاقات نمی کرده است
.معجم رجال الحدیث - السید الخوئی - ج ۴ ص ۳۴۴
بنابراین روایت مورد نظر بخاطر مصلحتی در خصوص جابر نقل است

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات