درباره ما

آیا نصی برای خلافت ابوبکر وجود دارد؟ آیا صحابه در انتخاب ابوبکر اتفاق داشتند؟ آیا دلالت شوری بر شیوه انتخاب ابوبکر تمام است؟ آیا حضرت علی وصیتی برای خلافت بعد از خود نکرد؟ چطور حسن امامت را به معاویه داد؟ آیا حدیث صدقه بودن ترکه پیامبر صحیح است؟
کد سؤال: ۴۰۹۲۸چند سؤالی
عمومی »بررسی روایات
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »حسنین علیهما السلام »امام حسن (ع) »صلح امام حسن (ع)
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امامت خاصه در روایات »ادله وصایت امام حسن علیه‌السلام
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت عامه »امامت عامه مفاهیم و کلیات »طریق تعیین امام
خلفا »ابوبکر »نقد ادله خلافت ( ابوبکر و ... ) از دیدگاه اهل سنت
تعداد بازدید: ۶۲
آیا نصی برای خلافت ابوبکر وجود دارد؟ آیا صحابه در انتخاب ابوبکر اتفاق داشتند؟ آیا دلالت شوری بر شیوه انتخاب ابوبکر تمام است؟ آیا حضرت علی وصیتی برای خلافت بعد از خود نکرد؟ چطور حسن امامت را به معاویه داد؟ آیا حدیث صدقه بودن ترکه پیامبر صحیح است؟

با سلام
دوست گرامی
راجع به دو روایت اولی که از عایشه نقل کردید هر دو روایت از عایشه نقل شده است که یک نوع شهادت دادن به خلافت پدرشان است که این با مبانی خودتان در تعارض است که فرزند به نفع والدین نمی تواند شهادت بدهد و شهادت او مورد قبول نیست تا آنجا که ابوحنیفه، شافعی، احمد این را گفته اند
مالک والشافعی وأحمد لا تقبل على الإطلاق وهل تقبل شهادة الوالد لولده
والولد لوالده أم لا قال أبو حنیفة والشافعی وأحمد لا تقبل شهادة الوالدین من الطرفین للولدین
شمس الدین الأسیوطی، جواهر العقود ج ۲ ص ۳۵۳
در جای دیگر نیز آمده است فرزند فرع اصل که پدر است می باشد لذا شهادت امام حسن و حسین علیهما السلام در خصوص فدک را قبول نکردند
ورد علیهم بان من جمله اهل البیت ازواجه صلى الله علیه وسلم ولسن بمعصومات اتفاقا فکذلک بقیه اهل البیت وما کونها بضعه فمنه فمجاز قطعا وانها کبضعه فیما یرجع للخیر والشفقه واما زعم انه شهد لها الحسن وام کلثوم فباطل لم ینقل عن أحد ممن یعتمد علیه على ان شهادة الفرع للاصل غیر مقبوله
السیرة الحلبیة ج ۳ ص ۴۸۸
حال اگر این دو روایات که از عایشه در خصوص خلافت پدرش نقل شده است، قبول کنید باید در خصوص شهادت دادن فرزندان حضرت زهرا علیها السلام نیز قبول کنید؟!!
در حالی این شهادت را خلفای شما که در خصوص فدک بود و این قضیه از مسئله خلافت کمتر است قبول نکردند به طریق اولی در خصوص ولایت و خلافت قبول نمی شود
غیر از این چطور بزرگان شما اعتراف کرده اند که نصی درباره خلافت ابوبکر وجود ندارد
ایجی در المواقف گوید: هیچ روایتى درباره امامت ابوبکروجود ندارد
الأول أن طریقة إما النص أو الإجماع أما النص فلم یوجد
الإیجی، عضد الدین (متوفاى۷۵۶هـ)، کتاب المواقف، ج ۳ ص ۵۹۶ تحقیق: عبد الرحمن عمیرة، ناشر: دار الجیل، لبنان، بیروت، الطبعة: الأولى، ۱۴۱۷هـ، ۱۹۹۷م.
در این استدلال ایجی اعتراف می نماید که کلام صریحى از پیامبر صلى اللَّه علیه وآله در مورد امامت ابوبکر یافت نشده است. از این رو نخستین دلیل بر امامت ابوبکر، همان اجماع و نبودن سخن صریح از رسول خدا صلى اللَّه علیه وآله است.
در خصوص روایت « لم تجدیینی» به این آدرس رجوع کنید
اما در خصوص روایت «اقتدوا..» نیز به این آدرس رجوع کنید
اما روایت سنه الخلفا الراشیدین، راوی آن عرباض است که از اهل شام می باشد همانطور که میدانیم اهالی شام از دشمنان سرسخت اهل بیت بودند فلذا احادیث زیادی را برای مقابله با اهل بیت (ع) جعل میکردند که این هم میتواند یکی از آنها باشد
همچنین اگر خلفا راشدین ىر ست باشد و طبق این روایت بخواهیم از آنها تبعیت کنیم در این صورت دچار تناقض و تعارض می شویم
مثلا عمر دو متعه را حرام کرد در حالی که ابوبکر حلال می دانست در این صورت کدام یک پیروی شود؟!!
وحرم عمر المتعتین ولم یفعل ذلک أبو بکر. فلما ولى عمر خطب الناس وقال . . . أنهما کانتا متعتان على عهد رسول الله صلى الله علیه وآله وأنا أنهى عنهما وأعاقب علیهما : أحدهما متعة النساء . . والأخرى متعة الحج. سنن البیهقی ۷ : ۲۰۶ وتفسیر الطبری ۵ : ۱۳ وتفسیر الفخر الرازی ۳ : ۵۰ وتفسیر الدر المنثور ۲ : ۱۴۰ .
یا در خصوص جریان خالد عمر گفت او باید عزل شود اما ابوبکر ابی کرد
وأشار عمر إلى أبی بکر بعزل خالد بقتله لمالک بن نویرة فأبى علیه. وفیات الأعیان ۵ : ۶۶ - ۶۷ وتاریخ الطبری ۵ ، ۶۷
حال رفتار کدام را باید گرفت!!
غیر این در منابع خودتان آمده است خلیفه اول و دوم ، کاذب، خائن، و آثم بودن با این وجود چطور می شود آنها هادی باشند مگر اینکه بگوییم مراد از راشدین، اهل بیت هستند که حدیث ثقلین نیز این را ثابت می کند
را جع به نامه ششم امام علیه السلام نیز به این آدرس رجوع کنید
روایات و نقلهای فراوان وجود دارد که حضرت علی علیه السلام خود را مستحق خلافت می دانست نه کسی دیگر
در خصوص مسئله شوری که شما مطرح کردید این حرفتان تمام مطالب قبلی که در خصوص نص بر خلافت ابوبکر و عمر نقل کردید،باطل می کند و نشان می دهد که خودتان نیز در این خصوص به یک ثبات فکری نرسیده و دلیل قابل قبولی در خصوص خلافت پیدا نکردید
لذا اگر آن دو اگر منصوص از طرف پیامبر (ص) باشند در این صورت دیگر شوری معنا ندارد؟!!! یعنی پیامبر اول کسی را انتخاب بکند بعد بگوید درباره او شور کنید این رفتار از شخص عاقل سر نمی زند تا چه برسد به پیامبر!!!
در خصوص وصیت به امامت امام حسن علیه السلام نیز باید بگوییم از نظر شیعه ائمه علیهم السلام از طرف پیامبر (ص) معرفی شده اند و حتی در منابع اهل سنت نیز در این خصوص نقل شده است که امام علی علیه السلام به امامت ایشان وصیت کرد
ابن کثیر دمشقی سلفی می‌نویسد :
ثمّ بعدهم الحسن بن على لانّ علیّاً أوصى الیه و بایعه أهل العراق.
البدایة و النهایة - ج‏۶- ص‏۲۴۹ .
پس از خلفاى ‏پیشین ، حسن بن على به خلافت رسید چرا که على به امامت او وصیت کرد و مردم عراق نیز با او بیعت‏کردند .
لازم به یادآوری است که در خصوص امامت ائمه و امام حسن علیه السلام آنقدر ما شیعیان روایت داریم که اصلا نوبت به روایات وصیتی که شما دارید نقل می کنید، نمی رسد لذا از باب نمونه از کتب خودتان نقل کردیم تا برای شما روش شود با یک روایت ضعیف نمی شود اینهمه ادله را نادیده گرفت!!
شما مسئله غدیر به این مهمی را که شما نادیده گرفتید و به دنبال ادله دیگر هستید!!!
خوب یک مقدار در خصوص روایات علی ولی من بعدی و غیره را نیز مطالعه بکنید تا حقیقت برای شما آشکار شود
درباره اطلاع از روایات امامت ائمه علیهم السلام به این مقاله رجوع کنید
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
گروه پاسخ به شبهات
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت