آیا عید گرفتن غدیر بدعت نیست؟
آیا طبق احکام شیعه اگر کسی زنش بمیرد میتواند با مادرزن ازدواج کند؟
وقتی خدا در قرآن برای پیامبر گناه بیان می‌کند و پیامبر را توبیخ می‌کند، چطور ممکن است که امامان عصمت داشته باشند؟
با سلام
دوست گرامی جناب آقای معتصم
۱- آیا می‌خواهید نص صریح قرآن را منکر شوید ؟ «تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض» ! لا نفرق بین أحد منهم در مورد راه است ، نه در مورد مقام !
۲- شما هنوز ، نه معنی علم غیب (ی که حتی علمای شما برای رسول خدا قائل شدند) را می‌دانید و نه معنی معجزه را !
علم غیب ثابت شده ، یعنی طبق آیه قرآن ، خداوند به هرکس بخواهد ، علومی می‌دهد که در اختیار دیگران نیست ، و از دیگران پنهان است ! معجزه نیز یعنی خداوند به هرکس بخواهد قدرت انجام کاری می‌دهد که از دست مردم عادی خارج است ! بنابراین رسول خدا (ص) و ائمه هم علم غیب داشتند و هم معجزه !
البته از شما که در صحیح بخاری (معتبرترین کتاب اهل سنت) روایت دارید که دجال مرده زنده می‌کند و معجزه می‌کند ، عجیب است که معجزه رسول خدا و ائمه را منکر شوید !
۳- اگر اعتقاد ما در مورد عید ، ناشی از روایاتی باشد که در دست ما است ، آیا ما بدعت‌گذاریم ؟ مثلا یک فرقه به خاطر روایت می‌گوید در وضو باید گوش را شست و دیگری می‌گوید خیر ، آیا هرکدام باید دیگری را بدعت
گذار بداند ؟ یا این تنها اختلاف فقهی به خاطر روایات است ؟ جدای از اینکه اگر شما نیز ، به درستی روایات خود را می‌دیدید ، به عید بودن عید سعید غدیر خم ، پی می‌بردید !
۴- بهتر است به ما نسبت ندهید ! ما خود بهتر می‌دانیم چه اعتقادی داریم ،ما می‌گوییم در زمان رسول خدا (ص) چند نفر و از جمله امیرمومنان حافظ کل قرآن بودند !(طبق روایات اهل سنت) و گروهی نیز تمام قرآن را جمع کرده بودند و از جمله امیرمومنان . و بعد از رحلت رسول خدا (ص) امیرمومنان اولین تالیف قرآنی (نه قرآن) را انجام داد ؛ و به دستور آن حضرت ، آیات قرآن را به ترتیب نزول ، جمع آوری کرده و شان نزول هر کدام و تفسیر و محکم و متشابه و عام و خاص و مطلق و مقید را نیز در کنار آنها نوشت ؛ تا مانند یک تفسیر کامل ، راهنمای همه باشد ! و به اقرار علمای اهل سنت «لو اصبنا هذا الکتاب لکن فیه العلم» اما متاسفانه حکومت مانع استفاده از این کتاب شد ، و امیرمومنان فرمودند دیگر این کتاب را نخواهید دید ! و نه نسخه‌ای از آن در مشهد است و نه نسخه‌ای در نجف ! و آنکس که به شما گفته‌است مثل سابق دروغ بافته است !
اما راجع به فرق جزیی آن با مصحف عثمان ! ما در جریان این فرق نیستیم و دلیلی نیز برای ان وجود ندارد ؛ اما به اقرار علمای اهل سنت ، مصحف عثمان اختلافی جزیی (در لهجه عربی) با سایر مصاحف داشت و به همین علت دستور داد که سایر مصاحف را بسوزانند ، و تنها مصحف عثمان که به لهجه قریش نگاشته شده بود باقی بماند !
و این اعتقاد شیعه نیست ؛ بلکه اعتقاد اهل سنت است !
۵- آنچه راجع به تکفیر شیعه به خاطر تجویز وطی دبر ، آنهم به صورت کراهت شدیده ، به آن استدلال کردید ، به نظر اهل سنت سندش ضعیف است ، و آنکس که برای شما چنین روایتی را خوانده است ، باز هم سر شما را کلاه گذاشته است :
فی کراهیة إتیان الحائض
۷۶ حدثنا محمد بن بشار حدثنا یحیى وعبد الرحمن قالا حدثنا حماد بن سلمة عن حکیم الأثرم عن أبی تمیمة الهجیمی عن أبی هریرة عن النبی صلى الله علیه وسلم قال من أتى حائضا أو امرأة فی دبرها فقد کفر بما أنزل على محمد صلى الله علیه وسلم
سألت محمدا عن هذا الحدیث فلم یعرفه إلا من هذا الوجه وضعف هذا الحدیث جدا
علل الترمذی الکبیر ج ۱ ص ۵۹ ، اسم المؤلف: أبو طالب القاضی الوفاة: ۲۷۹ هـ ، دار النشر : عالم الکتب ,مکتبة النهضة العربیة - بیروت - ۱۴۰۹ ، الطبعة : الأولى ، تحقیق : صبحی السامرائی , أبو المعاطی النوری , محمود محمد الصعیدی
حال شما گفته‌اید «خدا لعنت کند آن محدث یا فقیه سنی را که آنرا جایز شمرده است» تنها محدثین و فقها نیستند ؛ گروهی از صحابه نیز چنین بوده‌اند ! و لعنت شما ، شامل حال آنها نیز می شود ! جدای از اینکه علمای شما لعن مسلمان (چه رسد به صحابه) را حرام و لعن صحابی را موجب کفر می‌دانند و طبق فتوای علمای شما ، الان شما کافر شده‌اید ! و باید دوباره به اسلام برگردید !!!
بسیاری از دانشمندان اهل سنت نقل کرده‌اند که روایات فراوانی وجود دارد که ثابت می‌کند ، بسیاری از بزرگان اصحاب، تابعین و همچنین مالک بن أنس، پیشوای مذهب مالکی آن را جایز می‌دانسته‌اند.
ابن عربی مالکی در تفسیر خود در این باره می‌نویسد:
اختلف العلماء فی جواز نکاح المرأة فی دبرها فجوزه طائفة کثیرة وقد جمع ذلک ابن شعبان فی کتاب جماع النسوان وأحکام القرآن وأسند جوازه إلى زمرة کریمة من الصحابة والتابعین وإلى مالک من روایات کثیرة.
دانشمندان، در باره جواز نزدیکی از پشت با همسر اختلاف کرده‌اند، پس طایفه بسیاری آن را جایز دانسته‌اند که ابن شعبان (نام این افراد را) در کتاب جماع النسوان و أحکام القرآن جمع کرده و جواز این عمل را به عده‌ای از بزرگان اصحاب و تابعین و همچنین مالک بن أنس با روایات فراوان نسبت داده است.
إبن العربی، ابوبکر محمد بن عبد الله (متوفای۵۴۳هـ)، أحکام القرآن، ج۱، ص۲۳۸، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، ناشر: دار الفکر للطباعة والنشر - لبنان.
۶- یک مدرک شیعه ارائه کنید که اگر کسی زنش مرد ، می تواند با مادر زنش ازدواج کند ! چه کسی چنین تهمت ناچسبی به شیعه زده است با اینکه کتب فتوای مراجع شیعه در روی اینترنت و در دسترس همه است ؟!
۷- متاسفانه شما حتی حاضر نیستید روایات صحیحه اهل سنت را (که نه صوفیه و بلکه بزرگترین علمای اهل سنت از جمله ابن حجر حکم به صحت آنها کرده‌اند) و جواز توسل را به خود رسول خدا و ابوبکر و ... منتسب می‌کند قبول کنید !
۸- قبول دارید که در روایات اهل سنت به فردی به نام محمد بن عبد الله به عنوان مهدی اشاره شده است ! پس رسول خدا (ص) از وقائع آخر الزمان آگاه بوده‌اند (و این چیزی جز علم غیب نیست) پس اعتقاد به مهدویت با اینکه در قرآن آیه‌ای برای آن نیست ، در کتب اهل سنت نیز آمده و علمای شما آن را قبول دارند !
۹- بهتر است تفاسیر را درست نگاه کنید ، کفار ، رسول خدا را به گناه متهم می‌کردند ، و خداوند فرمود من تمام گناهان تو را بخشیده‌ام ! (تا راه اشکال گرفتن کفار بر رسول خدا بسته شود) نه اینکه رسول خدا گناه کرده باشد ! آیا در قران نیامده است که «وما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی» و نطق به معنی قدرت تفکر است ، یعنی تمامی تفکرات رسول خدا با سرمنشا وحی است ! حال چنین کسی چگونه میتواند گناه کند ؟
۱۰- سخن شما در مورد صحیح بخاری ، مساوی با زیر سوال بردن اعتقاد اجماعی اهل سنت است ! زیرا همه اهل سنت اتفاق دارند که هر آنچه در بخاری و مسلم آمده صحیح است ! پس انکار صحت برخی از روایات بخاری و مسلم مساوی با انکار اعتقاد اهل سنت و خروج از دایره سنی بودن است !
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات | 
