درباره ما

بر اساس آیه ۷۱ تا ۷۳ سوره نسا و ۷ سوره نمل و ۱۰ سوره طه و ۲۹ سوره القصص آیا همسر هم جزء اهل بیت است؟ آیا بر اساس آیه ۱۰۳ سوره توبه اراده در آیه تطهیر تشریعی است؟ چگونه برای دیگر ائمه شیعه ادعای عصمت می‌کنید؛ در حالی که در آیه تطهیر نیستند؟ آیا روایتی که در آن پیامبر به ام سلمه می‌گوید جزء اهل بیت نیست صحیح است؟
کد سؤال: ۴۰۴۱۶امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت عامه »امامت عامه در قرآن » آیه تطهیر
چند سؤالی
عمومی »بررسی روایات
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت عامه »امامت عامه مفاهیم و کلیات »عصمت
تعداد بازدید: ۵۱
بر اساس آیه ۷۱ تا ۷۳ سوره نسا و ۷ سوره نمل و ۱۰ سوره طه و ۲۹ سوره القصص آیا همسر هم جزء اهل بیت است؟ آیا بر اساس آیه ۱۰۳ سوره توبه اراده در آیه تطهیر تشریعی است؟ چگونه برای دیگر ائمه شیعه ادعای عصمت می‌کنید؛ در حالی که در آیه تطهیر نیستند؟ آیا روایتی که در آن پیامبر به ام سلمه می‌گوید جزء اهل بیت نیست صحیح است؟

باسلام

دوست گرامی

سوره نساء اشتباه است بلکه سوره هود است و منظور ابراهیم و نسل ایشان است که سخن هم از بشارت در اعطای فرزند و نسل به ابراهیم بوده و خدا به آنها برکت داد و بسیاری از پیامبران را از آنها قرار داده است و در آیات دیگری از آنها یاد کرده « إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِینَ ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیم‏» و امام علی علیه السلام هم آن سلام را بر ابراهیم ع می دانند و در روایتی دیگر هم می خوانیم: ان آل إبراهیم هم آل محمد الذین هم اهله‏...به کتب تفسیری شیعه ذیل این آیه مراجعه کنید.در فتح الباری جلد۱۱ صفحه۱۶۲ هم چنین تعابیری آمده است.

در جریان موسی هم در هر سه آیه سخن از اهل است نه اهل بیت و این دو با همدیگر فرق دارند و منافاتی با آیه تطهیر ندارد.

درمورد اراده تشریعی و تکوینی هم ظاهرا برای شما خلطی صورت گرفته و اراده تکوینی و تشریعی به همان بیانی که در نظرات توضیح داده ایم صحیح است.

عصمت در ائمه به همان دلیلی که برای انبیا ثابت می شود ثابت است و همچنین آیاتی از قرآن همانند آیه صادقین بر آن دلالت دارد لطفا به این آدرس مراجعه کنید:www.valiasr-aj.com/fa/page.php و در بخش سخنرانیها هم بحثهایی آمده است.

روایت شرح صحیح بخاری را باسند بیاورید و صحیح بخاری شرحهای زیادی دارد نام آن را ذکر نکرده اید و اگر صحت داشته باشد هم در تعارض است با احادیث فراوان دیگر.

اما راویانی که ذکر کرده اید اولا این روایت در یازده مدرک دیگر هم آمده و ثانیا در سند مذکور فقط شهر بن حوشب است که وی از راویان صحیح مسام می باشد ابن حجر در موردش می گوید: شهر بن حوشب الاشعری الحمصی: ویقال انه دمشقی تابعی جلیل روى عن مولاته اسماء بنت یزید بن السکن وغیرها وحدث عنه جماعة من التابعین وغیرهم وکان عالما عابدا ناسکا لکن تکلم فیه جماعة بسبب اخذه خریطة من بیت المال بغیر اذن ولی الامر فعابوه وترکوه عرضة وترکوا حدیثه وانشدوا فیه الشعر منهم شعبة وغیره ویقال انه سرق غیرها فالله اعلم وقد وثقه جماعات آخرون وقبلوا روایته واثنوا علیه وعلى عبادته ودینه واجتهاده وقالوا لا یقدح فی روایته ما اخذه من بیت المال ان صح عنه وقد کان والیا علیه متصرفا فیه فالله اعلم

البدایة والنهایة ، إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی أبو الفداء ، دار النشر : مکتبة المعارف - بیروت ج۹ ص۳۰۴

ابی الحسن عجلی می گوید: تابعی ثقة

معرفة الثقات من رجال أهل العلم والحدیث ومن الضعفاء وذکر مذاهبهم وأخبارهم ، اسم المؤلف: أبی الحسن أحمد بن عبد الله بن صالح العجلی الکوفی نزیل طرابلس الغرب ، دار النشر : مکتبة الدار - المدینة المنورة - السعودیة - ۱۴۰۵ - ۱۹۸۵ ، الطبعة : الأولى ، تحقیق : عبد العلیم عبد العظیم البستوی ج۱ ص۴۶۱

السلام علی من اتبع الهدی

گروه پاسخ به شبهات

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت