درباره ما |
کد سؤال: ۴۰۳۹۷ | احکام فقهی »معاملات »خرید و فروش انسان (غلام ، عبد و کنیز ) | تعداد بازدید: ۳۳ |
با سلام دوست گرامی آیین اسلام، آیین آزادی و آزادگی است. و شیوههای برخورد اسلام، با مسألة بردهداری نیز یکی از مصادیق همین آزادی و آزادیخواهی است. چون در عصر ظهور اسلام، بردهداری در سراسر جهان معمول بوده است و با تار و پود جوامع بشری آمیخته بود، بخاطر همین اسلام روش تدریجی را برای مبارزه با برده گی برگزید، که با موفقیت هم روبرو شد،و اگر طریق مبارزه یکباره را پیش می گرفت، علاوه بر اینکه زیان بزرگی به جامعه نوپای اسلامی می زد، با موفقیت هم قرین نمی شد. همچنین اگر اسلام طبق یک فرمان عمومی دستور می داد همه بردگان را آزاد کنند، چه بسا بسیاری از آنان تلف می شدند، زیرا نه کسب و کار مستقلی داشتند و نه خانه و وسیلهای برای ادامه زندگی.از این رو باید تدریجاً آزاد می شدند و جذب جامعه می گردیدند تا نه جان خودشان به خطر بیافتد و نه امنیت جامعه را به خطر اندازند، اسلام این برنامه حساب شده را تعقیب کرد. و اگر نظام غلطى در بافت جامعهاى وارد شود، ریشهکن کردن آن احتیاج به زمان دارد، و هر حرکت حساب نشده، نتیجه معکوسى خواهد داشت، درست همانند انسانى که به یک بیمارى خطرناک، مبتلا شده و بیماریش کاملًا پیشرفت نموده است، و یا شخص معتادى که دهها سال، به اعتیاد زشت خو گرفته، در این گونه موارد حتماً باید از «برنامههاى زمان بندى شده»، استفاده کرد. از اینجا است که باید بردگان تدریجا آزاد شوند، و جذب جامعه گردند، نه جان خودشان به خطر بیفتد، و نه امنیت جامعه را به خطر اندازند، و اسلام درست این برنامه حساب شده را تعقیب کرد. این برنامه، مواد زیادى دارد که مهمترن موارد آن در جواب از چند نظر قبل، بیان شد. بنابراین اسلام ۱- با تأمین حقوق افراد با وضع قوانین در مورد کیفیت استرقاق (بنده گرفتن) و تحریم آن جز در موارد خاص. ۲- وضع قوانین در جهت حمایت از حقوق بردگان و تنظیم روابط صحیح بین مالک و برده . ۳- ترغیب مردم به آزادسازی بردگان و وضع قوانینی برای حصول این مقصود (مانند کفارات و شرایط عتق )، در مجموع شرایطی را برای بردگان فراهم ساخت که آنان به مقامات و درجات مهم علمی و سیاسی در جامعه اسلامی دست یافتند و حتی مدت ها حکومت ((ممالیک )) بر بسیاری از نقاط کشورهای اسلامی پدیدار شد. در حقیقت اسلام با فراهم آوردن شرایط انسانی و عاطفی برای زندگی بردگان , بردگان را از سراسر دنیا مشتاق به پیوستن به جامعه اسلامی نمود و آنان در بازگشت به موطن خود همراه با آزادی، مبلغ و مروج اسلام می شدند. اسلام راه برده شدن افراد آزاد را مسدود کرد و از سوی دیگر راه آزادی بردگان را گشود و مسلما" یکی از عوامل دگرگونی نظام بردگی در جهان , نقش اسلام در این زمینه بوده است . کنیزها نیز در این بین مشمول همین قاعده و قانون بوده اند. آنان از کشورهای دیگر که در جنگ با مسلمانان اسیر می شدند, و یا به صورت تجاری وارد ممالک اسلامی می گشتند, با فرهنگ اسلامی و مزایای نجات بخش آن آشنا شده و بسیاری از آنان همانند دیگر مردم در جامعه اسلامی زندگی می کردند و مالکیت کنیز در حکم عقد ازدواج بود و موجب محرمیت به مالک آن می گردید. سخن در این مقوله بسیار گسترده می باشد. اما توجه به این نکته مهم است که تنها عاملی که در اسلام مجوز استرقاق (گرفتن بنده و کنیز) است موردی است که کسانی در جنگ با اسلام به عنوان دین حق اسیر شده باشند. (استفاده شده از تفسیر نمونه، ج۲۱، ص: ۴۳۱ به بعد) توجّه به آنچه در بالا گفته شد طرح انسانى اسلام در این زمینه روشن مىگرد موفق باشید گروه پاسخ به شبهات |