درباره ما

اگر قرآن می‌خواست خمس مکاسب را هم بیان کند چرا نگفت واعلموا انما اموالکم و به جای آن از کلمه غنیمت استفاده کرد؟ آیا پیامبر و حضرت علی هم از مردم خمس می‌گرفتند؟
کد سؤال: ۴۰۳۵۵احکام فقهی »خمس
تعداد بازدید: ۶۹
اگر قرآن می‌خواست خمس مکاسب را هم بیان کند چرا نگفت واعلموا انما اموالکم و به جای آن از کلمه غنیمت استفاده کرد؟ آیا پیامبر و حضرت علی هم از مردم خمس می‌گرفتند؟

با سلام
دوست گرامی
در مقاله فوق بیان شده است که برای فهم هر واژه ای باید به لغت شناس رجوع کرد. در لفظ غنیمت نیز از زبان لغت شناسان نقل شد که غنیمت به معناى مطلق فائده اى است که انسان به دست مى آورد و اختصاصى به غنیمت جنگى ندارد.
جهت روش شدن مطلب نکاتی را ذکر می کنیم:
۱- کلمه غنیمت و غنِم یغنُمُ با هم تفاوت دارد؛ اگر کلمه غنیمة در آیه آمده بود بعید نبود که منصرف به غنیمت جنگ باشد اما آیه شریفه از کلمه غنیمة استفاده نکرده و از واژه غنمتم استفاده کرده به صیغه ماضی. هنگامی که به لغت مراجعه می­ کنیم این واژه، مخصوص غنیمت جنگ نیست بلکه به معنی استفاده و کسب یک چیز است خواه بدون زحمت یا با زحمت اندک. استعمال های عادی ما هم به همین شکل است. می­ گوییم غنمت فلان شیء یعنی بدون زحمت و به آسانی به آن دست یافتم. پس اگر انصراف مقبول باشد در کلمه «غنیمة» است نه در کلمه غنم و غنمتم و در آیه کریمه هم کلمه غنمتم آمده و بر این اساس به اطلاق غنمتم تمسک می­ کنیم و مقتضای اطلاق هم شمول هر فایده است خواه با جنگ به دست آمده باشد یا غیر جنگ مانند مؤونه مازاد.
۲-همچنین نکته دیگری که باید در اینجا مورد توجه قرار گیرد این است که بعد از کلمه «غَنِمْتُمْ» ، « مِنْ شَیْ‏ءٍ» آمده است که در قواعد عربی چنانچه لغت « مِنْ» قبل از کلمه ای بیاید که نکره باشد ، به معنای «هر» ترجمه می شود و در مجموع بدین صورت ترجمه می شود که « بدانید چنانچه غنیمتی از هر چیز بدست آوردید ، پس برای خدا و برای رسول ....است
۳-گذشته از همه اینها، در روایت معتبری (معروف به صحیحه علی بن مهزیار)، امام جواد علیه السلام غنیمت در آیه را به معنای گسترده‏ای در نظر گرفته و آن را به درآمد کسب تفسیر نموده است. در بخشی از آن آمده است: «فاما الغنائم و الفوائد فهی واجبة علیهم فی کل عام قال الله تعالی: و اعلموا انما غنمتم من شی‏ء فان لله خمسه...».وسائل الشیعه، ج ۶، باب ۸، ابواب ما یجب فیه الخمس، ح ۵. در این حدیث امام‏ علیه السلام واژه «الفوائد» را در کنار «الغنائم» جای داده و هر دو را مصداق آیه قلمداد نموده است و تردیدی نیست که منظور از «فواید» هر گونه سود و درآمدی است که به انسان می‏ رسد. بنابراین از مجموع موارد و قراین یاد شده، به دست می‏ آید که خمس درآمد در قرآن، به صراحت از آن یاد شده و بر وجوب آن دلالت می‏ کند؛ به ویژه آنکه حضرت‏ علیه السلام نیز از آن معنای وسیعی را دریافته و برای ما تبیین و تفسیر کرده است. چنانچه کسی در تمام آنچه که بیان شد، اشکال کند و آیه را در خمس غنایم جنگی منحصر کند، در پاسخ خواهیم گفت: به جز قرآن، روایات متعددی از ائمه ‏علیهم السلام وارد شده است که به خوبی بر وجوب خمس درآمد دلالت می‏ کند
بنابراین در بیان لفظ غنمتم که عمومیت دارد مصلحتی است که در لفظ اموالکم نیست
اما درباره سوال دومتان گفتیم که مقصود مصرف زکات بود که عمومی تر است نسبت به خمس
اما در خصوص سوال سومتان باید عرض شود که زکات به هر طلائی تعلق نمی گیرد بلکه به طلای مسکوک یعنی سکه رایج برای معامله تعلق می گیرد مانند سکه هایی که در زمان سلاطین گذشته در خرید و فروش رایج بوده و به عنوان ثمن رد و بدل می شده است که اگر به حد نصاب برسد باید زکات آن را بدهد.و سکه های طلای امروز سکه رایج معاملی نیست و به نظر بسیاری از فقها زکات ندارد
در باره مطلب چهارم نیز باید بگوییم در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله ، چون فقر عمومی بر جامعه حاکم بود و مسلمانان به جهت تنگدستی ، قدرت پرداخت خمس را نداشتند از اینرو پیامبر (ص) از جمع اوری خمس صرف نظر کردند. در عصر ائمه (علیهم السلام)تا زمان امام باقر (ع)به دلیل خفقان حاکم بر ان زمان و فشارهایی که حاکمان بر ائمه و پیروانشان داشتند این فریضه به اجرا در نیامد زیرا جمع اوری اموال را از وظایف حاکم و سلطان می دانستند و اگر شخص دیگری اقدام به این کار می کرد به اتهام جمع اوری سلاح و توطئه علیه حکومت ، تحت تعقیب و مجازات قرار می گرفت. اما از زمان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام وکلای حضرات معصومین علیهما السلام از مردم خمس را جمع آوری می کردند . خود عمل سایر معصومین قرینه است که در زمان حضرت علی علیه السلام زمینه موجود نبوده برای اجرا، نه اینکه وجوب خمس نبوده. و به مواردی در مقاله فوق اشاره شد که حضرت علی علیه السلام خمس را از مردم دریافت می کردند.
بنابراین لفظ «غنمتم» در قرآن مجید صرفاً به غنایم جنگی اختصاص ندارد؛ در روایات پیشوایان ما در تعریف غنیمت آمده است: «هی الإفادة یوماً بیوم؛غنیمت منفعت روزانه کسب وکار است». کافی، ج۱، ص۵۴۴. و یا «ما أفاد النّاس من قلیل أو کثیر؛ آنچه را مردم از فایده وسود می رسد، خمس به آن تعلق می گیرد چه کم باشد وچه بسیار».
و اصل یادکرد یا عدم یادکرد نام چیزی در قرآن یا میزان تکرار نام آن در مصحف شریف فقط تابع اهمیت یا بی اهمیتی آن چیز نیست، بلکه تابع مصالح بسیار وحکمت های بی شماری است که اهمیت شیء فقط یکی از آنهاست. بنابراین اگر در قرآن نام چیزی تکرار شود نشان دهنده اهمیت آن نیست و عکس این معنا نیز صحیح است: یعنی اگر نام چیزی یا شخصی در قرآن نیامده هرگز بی اهمیتی آن را ثابت نمی کند. و اگر در قرآن زکات بیشتر از خمس ذکر شده است دلیل بر بی اهمیتی خمس نیست.اگر ذکر کردن نام کسی یا چیزی در قرآن کریم، ملاک اهمیت آن چیز یا آن شخص باشد، می بایست نام مبارک رسول خاتم صلّی الله علیه وآله بیشتر از دیگر پیامبران در قرآن می آمد؛ زیرا مقام پیامبر صلی الله علیه و آله از همه بیشتر است.
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت