درباره ما

با توجه آیه ۲۹ سوره قصص و این که علمای تفسیر شیعه و سنی گفته‌اند منظور از این آیه همسر موسی است، آیا زنان جزء اهل بیت محسوب می‌شوند؟ چرا از تطهیر عصمت برداشت می‌کنید؛ در حالی که در آیات دیگر چنین معنایی ندارد؟ چرا اراده در آیه تطهیر تکوینی است؟
کد سؤال: ۴۰۳۲۹نبوت »حضرت محمد (ص) »همسران پیامبر (ص)
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت عامه »امامت عامه در قرآن » آیه تطهیر
چند سؤالی
تعداد بازدید: ۴۴
با توجه آیه ۲۹ سوره قصص و این که علمای تفسیر شیعه و سنی گفته‌اند منظور از این آیه همسر موسی است، آیا زنان جزء اهل بیت محسوب می‌شوند؟ چرا از تطهیر عصمت برداشت می‌کنید؛ در حالی که در آیات دیگر چنین معنایی ندارد؟ چرا اراده در آیه تطهیر تکوینی است؟

باسلام

دوست گرامی

۱. شما منظور ما را از این جواب متوجه نشده اید! منظور این است که اختلاف در تخاطب در یک آیه ممکن است. اما چون مستشکل این حقیقت را نمی پذیرد ما مثالی را از جای دیگری که او این واقعیت را پذیرفته(آیه غار) می آوریم تا او را در تناقض قرار دهیم و مجاب نماییم ما نظر او را در مورد آیه غار قبول نداریم ولی مساله دیگری که در عرض این مساله از استدلال فرد استفاده می شود را قبول داریم و آن اختلاف در خطاب است. لذا این استدلال اشکالی ندارد.

۲. در استناد به سخن علما اگر موافق انسان باشند می تواند قرینه ای بر صحت سخن ما باشد و چنین استناداتی در مباحث علمی یک روش کاملاً رایج است و برخی مواقع هم استناد بخاطر اقرار آنهاست که باز هم مورد استناد است و می تواند معارضی برای دیگر اقوال علما باشد و در تضعیف سخن آنها ما را یاری کند لذا ذکر می شود و اسنتاد به سخن یک عالم هیچ لزومی را برای استناد به سخن او در جاهای دیگر نمی آورد چون انسانها جایز الخطا اند و ممکن است در جای دیگر به خطا برود.

۳. اما در مورد سخن علما در مورد آیه ۲۹ قصص اولاً همراهی زن با حضرت موسی دلیل حضور او در ضمن کلمه اهل نمی شود چون معلوم نیست که چه افرادی همراه حضرت موسی بوده اند ثانیاً ذکر دلایل مختلف برای آوردن ضمیر جمع بخصوص در مجمع البیان برای بیان تمام احتمالات موجود در مساله است و دلالتی بر قبول آن از طرف ایشان نیست ثالثا همچنانکه در نظرات قبلی بیان داشتیم سخن در اینجا در مورد حضور زن در معنای لغوی اهل نیست بلکه در مورد معنای اصطلاحی آن در آیه تطهیر است بخصوص که در ایه تطهیر ابتدا رجس را از افرادی با ذکر ضمیر «کم» دور می داند سپس آنها را متصف به اهل البیت می کند لذا نمی توان به کلیت صفت استناد کرد.

علامه طباطبایی هم ذیل آیه می فرماید: «فی قوله خطابا لأهله: "امکثوا" إلخ، شهادة على أنه کان معها من یصح معه خطاب الجمع.» و آقای مکارم هم در تفسیر نمونه در ادامه سخنی که ذکر کردید می فرماید: ضمیر شما به صورت جمع است این تعبیر ممکن است به خاطر این بوده که علاوه بر همسرش فرزند یا فرزندانى نیز با او همراه بوده است ، چـرا که ده سال از ازدواج او در مدین گـذشته بوده.

۴. در مورد فرق بین آیه تطهیر و آیه زکات بسیار واضح و روشن است که در آیه زکات هدف از کار را بیان می کند ولی در آیه تطهیر خبر از کاری که به آن اراده قطعیه الهی تعلق گرفته می دهد و فرق بین این دو بسیار ظاهر است. چون وقتی هدف از کار را بیان می کند ممکن است هدف محقق شود و یا نشود چنانکه هدف از ارسال قرآن هدایت انسانها بوده(هدی للمتقین) ولی بسیاری از افراد هدایت نیافته اند. لذا نمی توان از آن، نتیجه ای که از آیه تطهیر گرفته می شود را گرفت. در آیه تطهیر خداوند خبر از اراده قطعی خود می دهد و مورد آن را هم مشخص کرده و آنها را با انما منحصر کرده لذا می توان به آن استناد کرد.

۵. اینکه چرا خداوند چنین نکرد و چنان کرد و آیه نداد و اینکه این مساله مهم است و فلان مهم نیست چرا در قرآن آمد یا نیامد چیزی جز فضولی در امر الهی نیست. خداوند هیچ گاه نگفته که من مسائل مهم را در قرآن می آورم و غیر مهم را نمی آورم و... چنین استدلالی را باید کسی انجام دهد که به تمام حکمتها و اسرار کتاب الهی با خبر اند نه من و شما!

۶. اراده تکوینی(نظام آفرینش) یعنی همان قول الهی که می فرماید وقتی در موررد چیزی اراده کنیم می گوییم کن فیکون اراده ای که تخلف بردار نیست.تمام سنن الهی ذیل این اراده الهی قرار دارند این اراده به فعل خداوند تعلق می گیرد. امام اراده تشریعی(نظام قانون گذاری) اراده ای است که اختیار انسانها در آن تاثیر دارد ممکن است انجام نشود اراده ای است که خداوند انجام آن را مقید به اراده انسانها کرده است تمام اوامر و نواهی الهی که در احکام مطرح است همانند نماز و روزه و... ذیل اراده تشریعی قرار می گیرند این اراده به افعال ما تعلق می گیرد نه فعل خداوند و انسانها هم مختارند لذا تخلف بردار است. حال با این تفسیر به آیه مورد بحث مراجعه می کنیم در این آیه واضح است که سخن از بیان فضیلت است و فضیلت بودن با اراده تکوینی سازگاری دارد چون اراده تشریعی خداوند بر پاکی و طهارت همه انسانها تعلق گرفته اینکه خداوند این افراد را منحصراً در این آیه به طهارت فضیلت داده باید اراده تکوینی باشد والا لغو خواهد بود. ثانیاً اراده به فعل خداوند تعلق گرفته و چنین اراده ای تکوینی است. ثالثاً اختیار انسانها در آن اخذ نشده و اصلا به فعل و اختیار انسان کاری ندارد. رابعاً اراده تشریعی خداوند بر پاکی انسانها مطلق است و بر طهارت همه انسانها قرار گرفته، انحصار اراده بر پاکی اهل بیت در این آیه باید اراده دیگری باشد والا با اطلاق آن که از آیات بسیاری استفاده می شود در تناقض خواهد بود. و...

۷. سنت، مفسر قرآن و در کنار قرآن است ولی به هیچ وجه بالاتر از آن نیست اما ممکن است یک روایت متواتر یا صحیح و یا مستفیض ظهور یک آیه را قید بزند چون سنت برای بیان قرآن آمده است . شما که به سخنان حضرت علی علیه السلام استناد می کنید خوب بود تمام سخنان ایشان را مد نظر قرار دهید بخصوص آن کلامی که ایشان به ابن عباس برای محاجه با خوارج بیان داشتند که فرمودند: با آنها بر اساس سنت بحث کن نه با قرآن چون قرآن تحمل معانی مختلف را دارد ولی سنت اینگونه نیست بلکه راه را بر آنها می بندد. ((لَا تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ یَقُولُونَ... وَ لَکِنْ حَاجِجْهُمْ بِالسُّنَّةِ فَإِنَّهُمْ لَنْ یَجِدُوا عَنْهَا مَحِیصاً .)) نامه ۷۷ نهج البلاغه.

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات

(۱)
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت