درباره ما

چگونه ابن ابی الحدید سنی است؛ در حالی که علی را افضل از ابوبکر می‌داند؟ چطور تا چند سال قبل می‌گفتید وفات حضرت زهرا؟ آیا ابوطالب کافر از دنیا رفته است و آیه ۵۶ سوره قصص در رابطه با او نازل شده است؟
کد سؤال: ۴۰۳۱۴چند سؤالی
اعلام و تراجم
ادیان و مذاهب »وهابیت »نقد کتب اهل سنت
عمومی
تعداد بازدید: ۵۱
چگونه ابن ابی الحدید سنی است؛ در حالی که علی را افضل از ابوبکر می‌داند؟ چطور تا چند سال قبل می‌گفتید وفات حضرت زهرا؟ آیا ابوطالب کافر از دنیا رفته است و آیه ۵۶ سوره قصص در رابطه با او نازل شده است؟

با سلام
دوست گرامی
۱- مستشکل گفته است « آدم میتواند شیعه باشد و امام زمان را قبول نداشته باشد مثل شیعه اسماعیلی و شیعه زیدی وووو»!
أ‌. آیا کلام شیعه زیدی و ... برای شیعه اثنی عشری حجت است ؟ که اهل سنت به کلام او بر ضد شیعه استشهاد می‌کنند ؟
ب‌. آیا ثابت نشده است که او علنا خود را شیعه نمی‌داند !
ت‌. آیا ثابت نشده است که او شافعی بود ؟!
و..
۲- گفته است «آدم نمیتواند سنی باشد و در همان حال علی را افضل تر از ابوبکر بداند این محال است پس ابن ابی الحدید سنی نیست»!
به عکس ! روایات اهل سنت حتی از عمر ،‌ با سند صحیح آمده است که بسیاری از مردم از او برتر بوده‌آند ! و...
بسیاری از اهل سنت در قدیم اعتقاد به افضلیت امیرمومنان بر خلفا (همگی یا بعضی از آنان)داشته‌اند.
۳- گفته است «شیعه های دوازده امامی تا این اواخر میگفتند وفات فاطمه….. و نمیگفتند شهادت فاطمه ! پس عدم اعتقاد ابن ابی الحدید به کشته شدن فاطمه،شیعه بودن او را نفی نمیکند»!
همانطور که در بخش پاسخ به پرسش‌ها گفته‌ایم ، لفظ وفات اعم از شهادت و مرگ طبیعی است ! یعنی استفاده از لفظ وفات ، منافات با شهادت ندارد !‌پیامبر به اجماع امت مسموم شدند و به شهادت رسیدند ، اما در مورد ایشان لفظ وفات به کار می‌رود !
اما منکر کل ماجرای هجوم و شهادت شدن ، امری دیگر است !
۴- گفته است :«حالا شما میگویید ابن ابی الحدید که حتی این حدیث های متفقآ علیه را قبول نداشت پس چطور میتوانست سنی باشد؟!!»
به عکس نظر این شخص ، علمای متاخر اهل سنت ، حتی در روایات متفق بخاری و مسلم اشکال کرده‌اند ! و این یکی از اشکالات ما به علمای متاخرین است که چرا خلاف مبنای همه سلف خویش عمل کرده اید ! در واقع این اشکال به اهل سنت وارد است که چرا علمای شما دچار تناقض گویی شده‌اند !
۵- گفته است « این درنزد سنی ها یک اصل ثابت است که ابوطالب کافر از دنیا رفته تمام مفسرین ما آیه: [إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللهَ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ] {القصص:۵۶}را درباره او میدانند حدیث های کفر او در بخاری و مسلم است در ماجراهای مختلف در باب های مختلف سخنانی از رسول الله است که کفر او را ثابت میکند پس ابن ابی الحدید که اینها را قبول ندارد نمیتواند بگویید که او سنی است»!
به عکس ، گروهی از علمای اهل سنت در مورد حضرت ابوطالب مخالفت کرده‌اند و حتی عده‌ای این آیه را دلیل برای حرمت بغض جناب ابوطالب می‌دانند ! زیرا پیامبر ایشان را دوست داشته است و تولی کفار حرام است !و... !البته سایرین انتهای آیه را نمی‌بینند که ولکن الله یهدی من یشاء ! مانند آیه وما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی ! این آیه منکر هدایت ابوطالب نمی‌شود ! می‌گوید اگر هدایت شود خداست که او را هدایت کرده است ! نه پیامبر !
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=۱&bank=maghalat&id=۱۴۹
۶- گفته است «اگر بعنوان شیعه قبولش ندارید پس سنی هم نیست اما یادتان باشد که شیعه ها یک فرقه نیستند، او بی شک شیعه است حالا اکر ۱۲ امامی نباشد یک چیز دیگر, اما سنی نیست.»!
عجیب است که از جهت اصولی معتزله است و از جهت فقهی شافعی ! اما سنی نیست !
۷- گفته است «در این حدیث رسول الله میگوید شاید که شفاعت من در روز قیامت به ابوطالب کمک کند و او را بر سطح آتش بیاورد و فقظ تا غوزک پا در آتش باشد اما مغزش از این آتش بجوش میاید»!
این روایت مخالف نص صریح قرآن است ! زیرا قرآن می‌فرماید ، در روز قیامت شفاعت هیچ سودی به کفار نخواهد داد ! چطور شفاعت پیامبر برای ابوطالب کافر ، فایده خواهد داشت ؟!
۷- گفته است «همین شرح، دلیلی است بر شیعه بودن او زیرا در نهج البلاغه اش نوشته است: عمر، حق علی را خورده است. اگر ابن ابی الحدید، نقدی بر نهج البلاغه می نوشت مسأله ای نبود، اما او شرح نوشته است»
او تنها عالم سنی نیست که بر نهج البلاغه شرح نوشته است ! علمای دیگری نیز بوده‌اند ! و حتی گروهی از آنان درباره آن تحقیق مفصل کرده‌اند !‌نسخه نهج البلاغه صبحی صالح سنی ، یکی از همین موارد است !
برای اثبات دشمنی امیرمومنان با عمر و ابوبکر نیز نیازی به نهج البلاغه نیست ! در صحیح بخاری و مسلم این مطلب ثابت شده است !
۸- گفته است «زیـرا معتـزلی، سنی نیست» بهتر است نگاهی به تمام کتب اصولی و کلامی اهل سنت بکنید تا ببینید که اعتزال ، نظری در میان متقدمین اهل سنت بوده است !
۹- گفته است «. او در مداین از شیعیان غالی و تند رو بود؛ به بغداد که رفت، معتـزلی شد»!
به چه دلیل؟ به صرف ادعا ؟!
۱۰- گفته است « ابن علقمی، همان کسی است که با هلاکـوخان مغول کنار آمد و خلافت عباسیان را به دست بت پرستان از بین برد و با این خیانت دو میلیون ازمردم بغداد قتل عام شدند و به نوامیس مسلمانان تجاوز شد»!
این ادعا را خود علمای اهل سنت قبول ندارند ! بهتر است به کتاب «سقوط الدولة العباسیة» سعد الغامدی از علمای مشهور عربستان مراجعه کند تا بداند این تهمت‌ها تنها از روی دشمنی به شیعه زده شده است !
۱۱- گفته است «بعضی از علمای معاصر شیعه نیز، او را هم مذهب خود می دانند» حتی اگر چنین باشد ، باز باید مدارک را ملاحظه کرد ! ما برای نظر خویش مدرک ارائه کرده‌ایم !
۱۲- گفته است «این همه مدارس اهل سنت وجود دارد، آیا در یک مدرسه هم کتاب نهج البلاغه تدریس می شود؟» این اشکال به اهل سنت وارد است ! چرا سخنان خلفای دیگر شما اینقدر مورد اهمیت است اما سخنان امیرمومنان علی علیه السلام خیر ؟!
۱۳- گفته است « اگر این کتاب گفتار حضرت علی رضی الله عنه باشد، اهل سنت آن را بر سر خود می گذارند»! این که این سخنان از امیرمومنان است ، شکی در آن نیست و حتی صفدی ، شاگرد ابن تیمیه از استاد خویش ، اقرار به این حقیقت را نقل می‌کند ! (ابن تیمیه اولین کسی بود که رسما در انتساب سخنان نهج البلاغه به امیرمومنان تشکیک کرد)
۱۴- گفته است «او در قرن هفتم زندگی می کرد! چرا شما از او حدیث نقل می کنید؟! آیا بر او وحی نازل می شد؟ اگر او حدیثی در کتابش آورده، حتماً از یک کتاب اصلی نقل قول کرده است. چرا شما از کتاب اصلی ما نقل قول نمی کنید؟ »
چه کسی گفته است که ما اگر روایت ، در سایر کتب آمده باشد ، و سایرین به آن اقرار کرده باشند ، ما به آن استناد نمی کنیم ؟! البته اقرار یک عالم سنی (ابن ابی الحدید) به اندازه خویش مورد استناد است !
۱۵- گفته است «ابن ابی الحدید چرا نزد شما عزیز است و نزد اهل سنت بی اهمیت»
به همان دلیل که سنن نسائی (با وجود ارزش علمی به اندازه صحیح مسلم) به اندازه ان اعتبار ندارد ! زیرا نسائی کمی از حقایق را ذکر می‌کرد !
۱۶- گفته است «ابن ابی الحدید، حضرت ابو هریره را رشوه خوار معرفی کرده است و کتب اهل سنت پر است از احادیث ابوهریره (رضی الله عنه)» تنها او نبوده است که این مطلب را نقل کرده است ! سایر علمای اهل سنت نیز چنین گفته اند ! برای آشنایی با ابوهریره به آدرس ذیل مراجعه کنید :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=۱۰۶
۱۷- گفته است «پس قاعدتاً ابن ابی الحدید احادیث یک راشی را قبول ندارد و در نتیجه کتابهای اهل سنت را قبول ندارد»! این اشکال به سایر علمای اهل سنت که این ماجرا را نقل کرده‌اند نیز وارد است !
۱۸- گفته است «حالا این هم دلایل شیعه بودن ابن ابی الحدید از زبان دو دانشمند معاصر شیعی:
هو عز الدین بن ابی الحسن بن ابی الحدید المدائنی صاحب شرح نهج البلاغة المشهور وهو من أکابر الفضلاء …. موالیا لأهل العصمة و الطهارة …… وحسب الدلالة على علو منزلته فی الدین وغلوه فی امیر المؤمنین علی علیه السلام شرحه الشریف الجامع لکل نفیسة وغریب.»!
کجای این عبارت آمده است که شیعه بود ؟! تنها آمده است موالی ، یعنی دوست دار اهل بیت ! و نه شیعه ! آیا شما علمای اهل سنت را دشمن اهل بیت می‌دانید ؟
۱۹- گفته است «وقال القمی فی کتابه الکنى والألقاب:
ابن ابی الحدید ولد فی المدائن وکان الغالب على أهل المدائن التشیع و التطرف والمغالاة فسار فی دربهم وتقیل مذهبهم و نظم العقائد المعروفة بالعلویات السبع على طریقتهم وفیها غالی و تشیع وذهب الإسراف فی کثیر من الأبیات کل مذهب ، ثم ذکر القمی بعض الأبیات التى قالهاً غالیا
ثم خف الى بغداد وجنح الى الاعتزال واصبح کما یقول صاحب نسخة السحر معتزلیاً جاهزیا فی اکثر شرحه بعد ان کان شیعیاً غالیا.»!
در کجای این عبارت آمده است که شیعه بود ؟ می‌گوید ابن ابی الحدید سنی در مدائن به دنیا آمد که بیشتر اهل مدائن شیعه بودند و علت نزدیکی او به شیعه همین امر است !

۲۰- گفته است «در این جا ابن ابی الحدید خجالت را کنار گذاشته است و واضح وصریح گفته که ابوبکر وعمر غاصبند»! آیا اعتراف به حقیقت دلیل بر شیعه بودن است ؟ یعنی هر کس به حقیقت اعتراف کند شیعه است ؟!
۲۱- گفته است «بخاری ده ها حدیث هم در مدح ابوبکر و عمر دارد، اما ابن ابی الحدید در مدح عمر و ابوبکر چیزی ننوشته است، بلکه آنها را مذمت هم میکند» به عکس ابن ابی الحدید در کتاب خویش تعریف‌های فراوانی از خلفا دارد !
۲۲- گفته است «حالا تیر خلاص را در عقیده شیعه میزنم بر طریق مماشات قبول کمیکنم که ابن ابی الحدید سنی است!! ابن ابی الحدید که در قرن هفتم میزیسته حالا گیریم که سنی باشد !از این چه ثابت میشود؟!!!»!
همان چیزی که این عالم سنی اینقدر تلاش کرده آن را مخفی کند ! اگر مهم نبود اینهمه مقدمه چینی برای اثبات سنی نبودن ابن ابی الحدید برای چه ؟! چطور ادعای سنی شدن یک جوان ۱۵ یا ۱۶ ساله شیعه ، خبری بسیار مهم برای اهل سنت است ! اما اعتراف به حقیقت یک عالم سنی ، مهم نیست ؟!
نتیجه گیری :
ادله این مستشکل سنی ، تنها اثبات تناقض در بین سخنان علمای اهل سنت و روایات آنان بود و نه نقد به شیعه ! و هیچ یک از ادله او مبنی بر شیعه بودن ابن ابی الحدید ، اعتبار نداشت !
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت