درباره ما

اگر عثمان همسر خود را کشته چرا پیامبر سکوت کرد؟ چرا پیامبر دخترش را به عثمان داد؟
کد سؤال: ۴۰۱۷۳نبوت »حضرت محمد (ص)
خلفا »عثمان
تعداد بازدید: ۲۷
اگر عثمان همسر خود را کشته چرا پیامبر سکوت کرد؟ چرا پیامبر دخترش را به عثمان داد؟

اشکال اولی که کرده‌اید ، بارها جواب داده شده است . ما تمام آن چه را که برای اثبات مطلب ضروری است ، نقل می‌کنیم شما اگر اشکالی دارید ، لطف کنید مورد به مورد برای ما تذکر دهید تا جواب شما داده شود .

اما این که چرا رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم سکوت فرمود :

اوّلاً: مطلب بر اساس روایات و اخبار موجود نزد شیعه کاملاً واضح و روشن است که آن حضرت به خوبی بر این مطلب تصریح داشته و سکوت نکرده‌اند ؛ چنانچه در مقاله از اصول کافی نقل شده است .

اما اگر منظور شما منابع اهل سنّت است ، انتظار نداشته باشید که چنین مطلبی در منابع اهل سنت آورده شود ؛ آن هم در باره شخصی همانند عثمان که از بنی امیه بود . در عین حال همین که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم با جمله‌ای کنایه آمیز آنچه را که لازم بود ، فرمودند ، برای اثبات مطلب کفایت می‌کند .

در حقیقت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم با ممانعت از ورود عثمان به داخل قبر ، از بی اهمیتی عثمان نسبت به چنین امر مهمی که هر انسان با عاطفه و با احساسی را در چنین شرایطی وادار به عکس العمل می‌کند خبر دادند .

چرا عثمان در شب وفات همسرش که دختر بهترین خلق خداست با زن دیگری همبستر می‌شود ؟ آیا این موضوع تا این اندازه برایش بی اهمیت بوده است ؟

همان طور که در متن مقاله آمده است ، ابن بطال در شرح مطلب بخاری می‌نویسد :

أراد النبی ( ص ) أن یحرم عثمان النزول فی قبرها . وقد کان أحق بها ، لأنه کان بعلها . وفقد منهم علقا لا عوض منه ، لأنه حین قال " علیه السلام " : " أیکم لم یقارف اللیلة أهله " سکت عثمان ، ولم یقل : أنا ، لأنه کان قد قارف لیلة ماتت بعض نسائه ، ولم یشغله الهم بالمصیبة ، وانقطاع صهره من النبی ( ص ) عن المقارفة ، فحرم بذلک ما کان حقا له ، وکان أولى به من أبی طلحة وغیره ، وهذا بین فی معنى الحدیث . ولعل النبی ( ص ) قد کان علم ذلک بالوحی ، فلم یقل له شیئا ، لأنه فعل فعلا حلالا ، غیر أن المصیبة لم تبلغ منه مبلغا یشغله ، حتى حرم ما حرم من ذلک ، بتعریض دون تصریح " .

پیامبر اراده نمود تا با این سخنش عثمان را از داخل شدن درون قبر رقیّه منع نماید و این در حالی بود که او سزاوار ترین افراد به این کار بود چرا که او همسرش بود وکسی را از دست داده بود که هیچ جایز گزینی برای آن نبود ؛ از این رو هنگامی که حضرت فرمود « چه کسی دیشب با همسرش همبسترنشده است ؟» عثمان سکوت کرد و نتوانست بگوید من . چرا که او در شب وفات همسرش بدون اهمیت به این مصیبت با دیگری همبستر شده بود و این به معنای قطع رابطه دامادی با رسول خدا صلی الله علیه [وآله] وسلم بود که به همین خاطر رسول خدا صلی الله علیه [ وآله ] وسلم او را از این حق محروم نمود در حالی که او از ابو طلحه و غیر او سزاوارتر برای داخل شدن در قبر بود و این مطلب از معنای حدیث به خوبی فهمیده می شود . و شاید هم پیامبر اکرم صلی الله علیه [ وآله ] وسلم از طریق وحی به این مطلب پی برده بود لذا به طور مستقیم سخنی با وی نگفت چون اگر چه او فعل حرامی مرتکب نشده بود ولی از آن جا که نسبت به مصیبت وارد شده هیچ اهمیتی نداده و ذهن خود را نیز به آن مشغول نساخته به همین جهت رسول خدا صلی الله علیه [ وآله ] وسلم بدون تصریح ؛ بلکه با تعریض و کنایه عثمان را از آنچه که باید محروم سازد محروم ساخت .

شرح صحیح البخاری ، ابن بطال ، ج ۳ ، ص ۳۲۸ و الروض الانف ، سهیلی ( قرن ۶ )، ج ۳ ، ص ۱۲۷ و ص ۱۸۴ و سمط النجوم العوالی ( قرن ۱۲) ، ج۱ ، ص ۵۱۲ .

ضمناً توصیه اکید ما به شما رعایت مبتدا و خبر و فعل و فاعل در جمله بندی‌هاست تا بتوان از مطلب شما سر در آورد و منظور سخنتان را فهمید

اما این که چرا رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم با این که علم غیب داشتند ، دخترشان را به عثمان دادند :

بنا نیست رسول خدا‌ صلی الله علیه و آله و سلّم در تمام امور زندگی روزمره خویش از علم غیب استفاده نموده و از طرق غیر متعارف به رتق و فتق مشکلات بپردازند ؛ زیرا آن حضرت طبق آیات قرآن کریم ، برای همه مسلمانان اسوه هستند و اگر قرار باشد که همواره از علم غیب استفاده نمایند ، نمی‌توانند برای ما اسوه باشند .

برای اطلاع بیشتر به این آدرس مراجعه بفرمایید :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=۷۲۱

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=۴۷۷

در موارد بسیاری رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم افرادی را که مهدور الدم و محکوم به قتل بودند، با توجه به مصالحی که وجود داشت ، آزاد کرد و از کشتن آن‌ها منصرف شد که ما به یک مورد اشاره می‌کنیم :

رسول خدا ص از کسانی که قصد ترور او را داشتند گذشت :

طبرانی در المعجم الکبیر می‌نویسد :

۸۳۳۱ - حدثنا موسى بن هارون ، ثنا إسحاق بن راهویه ، نا یحیى بن آدم ، ثنا أبو بکر بن عیاش ، عن الأعمش ، عن عمرو بن مرة ، عن عبد الله بن سلمة ، عن حذیفة بن الیمان قال : إنی لآخذ بزمام ناقة رسول الله صلى الله علیه وسلم أقوده ، وعمار یسوق به ، أو عمار یقوده ، وأنا أسوق به ، إذ استقبلنا اثنا عشر رجلا متلثمین قال : « هؤلاء المنافقون إلى یوم القیامة » . قلنا : یا رسول الله ، ألا تبعث إلى کل رجل منهم فتقتله ، فقال : « أکره أن یتحدث الناس أن محمدا یقتل أصحابه ، وعسى الله أن یکفینهم بالدبیلة » ، قلنا : وما الدبیلة ؟ قال : « شهاب من نار یوضع على نیاط (۱) قلب أحدهم فیقتله »

المعجم الاسط، طبرانی، ج ۱۷، ص ۴۰۹ و ج ۸، ص ۱۰۲. و نیز با اندک تفاوتی: البدایه والنهایه، ج ۵، ص ۱۹ و سیره ابن کثیر، ج۴ ص ۳۴.

و هیثمی در مجمع الزوائد می‌نویسد :

۴۲۲ - وعن حذیفة قال : کنت آخذا بزمام ناقة رسول الله صلى الله علیه و سلم أقود وعمار یسوق - أو عمار یقود وأنا أسوق به - إذ استقبلنا اثنا عشر رجلا متلثمین قال : " هؤلاء المنافقون إلى یوم القیامة " قلت : یا رسول الله ألا تبعث إلى کل رجل منهم فتقتله ؟ فقال : " أکره أن یتحدث الناس أن محمدا یقتل أصحابه وعسى أن تکفهم الدبیلة " . قلنا : وما الدبیلة ؟ قال : شهاب من نار یوضع على نیاط قلب أحدهم فیقتله " قلت : فی الصحیح بعضه . ص . ۳۰۳

مجمع الزوائد ، ج ۱ ، ص ۳۰۲ .

چه کسانی در ترور رسول خدا شرکت داشتند ؟

برخی از علمای اهل سنت همانند ابن حزم اندلسی که از استوانه‌های علمی اهل سنت به شمار می‌رود نام این افراد را آوره است . وی در کتاب المحلی می‌نویسد:

ان أبا بکر وعمر وعثمان وطلحة وسعد بن أبی وقاص رضی الله عنهم أرادوا قتل النبی صلى الله علیه وسلم وإلقاءه من العقبة فی تبوک.

المحلى، ابن حزم، ج ۱۱، ص ۲۲۴، وفات: ۴۵۶، ناشر: دار الفکر، توضیحات: طبعة مصححة ومقابلة على عدة مخطوطات ونسخ معتمدة کما قوبلت على النسخة التی حققها الأستاذ الشیخ أحمد محمد شاکر .

ابوبکر ، عمر ، عثمان ، طلحه ، سعد بن أبی وقاص ؛ قصد کشتن پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم ) را داشتند و می‌خواستند آن حضرت را از گردنه‌ای در تبوک به پایین پرتاب کنند .

برای اطلاع بیشتر به آدرس ذیل مراجعه بفرمایید :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=۱۲۵۷

والسلام علی من اتبع الهدی


گروه پاسخ به شبهات


مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)

* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت