درباره ما

دیوار برای تولد حضرت علی شکافت؟ تولد در کعبه فضیلت است؟
کد سؤال: ۴۰۱۴۴امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع) »ولادت
تعداد بازدید: ۵۶
دیوار برای تولد حضرت علی شکافت؟ تولد در کعبه فضیلت است؟

با سلام

دوست گرامی

اولا :ما در آن آدرسی که شما ارجاع دادید روایتی را ذکر نکردیم تا شما بیایید و زود قضاوت کنید و حکم جاری کنید که در هیچ یک از روایات متقدم درباره شکافته شدن کعبه چیزی وجود ندارد ما در آن مقاله به اقوال و ادعای تواتر آنها اشاره کردیم پس اقوال علماء با روایات فرق دارد !

ثانیا: تعجب ما از امثال شما این است که هرگاه بیان چیزی از شیعه با مزاق شما نمی خورد زود آن را یا دروغ می پندارید و یا متهم به غلو می کنید درحالی که کتب شما و روایات شما پر از مطالبی است که هیچ شکی نیست که غلو است اما درباره آن سکوت می کنید.نمونه از غلو را از کتابهای شما ذکر می کنیم و خود قضاوت کنید که آیا غلو هست یانه؟ ۱-روزی در مدینه زلزله شدیدی آمد و مردم ریختند بیرون و پناه آوردند به خلیفه دوم، خلیفه دوم شلاق خود را محکم بر زمین کوبید و گفت: أسکنی بإذن الله، فسکت. آرام باش به اذن خدا، زمین هم آرام شد؛ بعد از آن،‌ زمین مدینه دیگر زلزله نگرفت. تفسیر فخر رازی، ج۲۱، ص۸۸ ۲-یکی از خانه های مدینه آتش گرفت و سرایت کرد به بخش أعظمی از خانه های مدینه. مردم مانده بودند حیران و سرگردان که خانه ها آتش گرفته. عمر نوشت: فکتب عمر علی خزفة: یا نا أسکنی بإذن الله، فألقوها فی النار، فانطفأت فی الحال. ای آتش به اذن خدا ساکن و خاموش شو، و آن را انداخت در آتش و آتش در همان لحظه ساکت و خاموش شد. تفسیر فخر رازی، ج۲۱، ص۸۸ ۳-جناب عمر بن خطاب در مدینه مشغول خواندن خطبه نماز جمعه و آیات قرآن را می خواند؛ یک دفعه سه مرتبه گفت: «یا ساریه الجبل»، همه ماندند که چه اتفاقی افتاده؛ بعد از نماز از او پرسیدند که چه شد وسط خطبه این چنین گفتی؟ گفت: در حین خطبه خواندن، یک نگاهی کردم به ملکوت زمین و زمان، دیدم لشکری که برای فتح نهاوند فرستادیم، دشمنان از ۴ طرف می خواهند محاصره کنند و آنها را از بین ببرند، فرمانده شان آقای ساریه بود، او را صدا زدم که بیائید به طرف کوه و از یک طرف با دشمن بجنگید،البدایة و النهایة، ج۷، ص۹۴،

اینها در نظر شما غلو نیست اما اگر در شیعه این اتفاق بیفتد غلو است؟!

جهت اطلاع بیشتر به این آدرس رجوع کنید


ثالثا: به عنوان نمونه روایتی را از متقدمین ذکر می کنیم تا برای شما روش شود که دیوار کعبه شکافته شد

شیخ صدوق نقل می کند: حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى الدَّقَّاقُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الْأَسَدِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ ثَابِتِ بْنِ دِینَارٍ عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ قَالَ قَالَ یَزِیدُ بْنُ قَعْنَبٍ کُنْتُ جَالِساً مَعَ الْعَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ فَرِیقٍ مِنْ عَبْدِ الْعُزَّى بِإِزَاءِ بَیْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ إِذْ أَقْبَلَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ أَسَدٍ أُمُّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ کَانَتْ حَامِلَةً بِهِ لِتِسْعَةِ أَشْهُرٍ وَ قَدْ أَخَذَهَا الطَّلْقُ فَقَالَتْ رَبِّ إِنِّی مُؤْمِنَةٌ بِکَ وَ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِکَ مِنْ رُسُلٍ وَ کُتُبٍ وَ إِنِّی مُصَدِّقَةٌ بِکَلَامِ جَدِّی إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیلِ ع وَ أَنَّهُ بَنَى الْبَیْتَ الْعَتِیقَ فَبِحَقِّ الَّذِی بَنَى هَذَا الْبَیْتَ- وَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ الَّذِی فِی بَطْنِی لَمَّا یَسَّرْتَ عَلَیَّ وِلَادَتِی قَالَ یَزِیدُ بْنُ قَعْنَبٍ فَرَأَیْنَا الْبَیْتَ وَ قَدِ انْفَتَحَ عَنْ ظَهْرِهِ وَ دَخَلَتْ فَاطِمَةُ فِیهِ وَ غَابَتْ عَنْ أَبْصَارِنَا وَ الْتَزَقَ الْحَائِطُ فَرُمْنَا أَنْ یَنْفَتِحَ لَنَا قُفْلُ الْبَابِ فَلَمْ یَنْفَتِحْ فَعَلِمْنَا أَنَّ ذَلِکَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ خَرَجَتْ بَعْدَ الرَّابِعِ وَ بِیَدِهَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع ثُمَ‏

قَالَتْ إِنِّی فُضِّلْتُ عَلَى مَنْ تَقَدَّمَنِی مِنَ النِّسَاءِ لِأَنَّ آسِیَةَ بِنْتَ مُزَاحِمٍ عَبَدَتِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً فِی مَوْضِعٍ لَا یُحِبُّ أَنْ یُعْبَدَ اللَّهُ فِیهِ إِلَّا اضْطِرَاراً وَ أَنَّ مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ هَزَّتِ النَّخْلَةَ الْیَابِسَةَ بِیَدِهَا حَتَّى أَکَلَتْ مِنْهَا رُطَباً جَنِیًّا وَ أَنِّی دَخَلْتُ بَیْتَ اللَّهِ الْحَرَامَ فَأَکَلْتُ مِنْ ثِمَارِ الْجَنَّةِ وَ أَوْرَاقِهَا فَلَمَّا أَرَدْتُ أَنْ أَخْرُجَ هَتَفَ بِی هَاتِفٌ یَا فَاطِمَةُ سَمِّیهِ عَلِیّاً فَهُوَ عَلِیٌّ وَ اللَّهُ الْعَلِیُّ الْأَعْلَى یَقُولُ إِنِّی شَقَقْتُ اسْمَهُ مِنِ اسْمِی وَ أَدَّبْتُهُ بِأَدَبِی وَ وَقَفْتُهُ عَلَى غَامِضِ عِلْمِی وَ هُوَ الَّذِی یَکْسِرُ الْأَصْنَامَ فِی بَیْتِی وَ هُوَ الَّذِی یُؤَذِّنُ فَوْقَ ظَهْرِ بَیْتِی وَ یُقَدِّسُنِی وَ یُمَجِّدُنِی فَطُوبَى لِمَنْ أَحَبَّهُ وَ أَطَاعَهُ وَ وَیْلٌ لِمَنْ أَبْغَضَهُ وَ عَصَاهُ.

یزید بن قعنب گوید من با عباس بن عبد المطلب و جمعى از عبد العزى برابر خانه کعبه نشسته بودیم که فاطمه بنت اسد مادر امیر المؤمنین (ع) که نه ماه باو آبستن بود آمد و درد زائیدن داشت گفت خدایا من بتو ایمان دارم و بدان چه از نزد تو آمده است از رسولان و کتابها مؤمنم و بسخن جدم ابراهیم خلیل تصدیق دارم و او است که این بیت عتیق را ساخته بحق آنکه این خانه را ساخته و بحق مولودى که در شکم منست ولادت را بر من آسان کن، یزید بن قعنب گوید ما بچشم خود دیدیم که خانه از پشت شکافت و فاطمه بدرون آن رفت و از دیده ما نهان شد و دیوار بهم آمد و خواستیم قفل در خانه را بگشائیم گشوده نشد و دانستیم که این امر از طرف خداى عز و جل است و پس ازهار روز بیرون آمد و امیر المؤمنین را در دست داشت و سپس گفت من بر همه زنان گذشته فضیلت دارم زیرا آسیه بنت مزاحم خدا را بنهانى پرستید در آنجا که خوب نبود پرستش خدا جز از روى ناچارى و مریم دختر عمران نخل خشک را بدست خود جنبانید تا از آن خرماى تازه چید و خورد و من در خانه محترم خدا وارد شدم و از میوه بهشت و بار و برگش خوردم و چون خواستم بیرون آیم یک هاتفى آواز داد اى فاطمه نامش را على بگذار که او على است و خداى اعلى میفرماید من نام او را از نام خود گرفتم و بادب خود تادیبش نمودم و غامض علم خود را باو آموختم و اوست که بت‏ها را در خانه من میشکند و او است که در بام خانه‏ام اذان میگوید و مرا تقدیس و تمجید میکند خوشا بر کسى که او را دوست دارد و فرمان بردار و بدا بر کسى که او را دشمن دارد و نافرمانى کند و صلى اللَّه على نبینا محمد و آله الطیبین الطاهرین.ابن بابویه، محمد بن على، الأمالی (للصدوق)، ۱جلد، کتابچى - تهران، چاپ: ششم، ۱۳۷۶ش ص ۱۳۲

رابعا: شما تولد حضرت علی علیه السلام در کعبه را همچنانکه شبکه های وهابی می گویند فضلیتی نمی دانید حال ما یک سوال از شما داریم چرا این حرف را درباره یار غارتان نمی گویید چرا بودن ابوبکر در غار را چون در کنار پیامبر بود را به عنوان یک فضیلت استفاده می کنید اما اینجا که حضرت علی (ع) در خانه خدا متولد شد را فضیلت نمی دانید؟! آیا پیامبر مقامش نعوذا بالله از خدا بالاتر است؟

خامسا: اینکه شما تولد در مکه را فضیلت نمی دانی بخاطر این است که شما مقام و جایگاه مکه را نمی دانید درست است خانه ی خدا از سنگ ساخته شده ولی بودن بتها در قبل از اسلام در کعبه نشان دهنده این است که تمام اعراب برای مکه مقام و منزلت خاصی قائل بودند برای آنها هم خیلی مهم است که بتهایشان را کجا بگذارند حال وقتی اعراب بت پرست چنین چیزی را می دانستند تعجب از شماست که چرا انکار می کنی؟!

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت