تفاوت اهل سنت و وهابیت چیست؟
استاد قزوینی:nچشم، این را بار ها توضیح داده‌ایم آقا مجید بزرگوار.nاولا وهابی ها همهمسلمان ها را کافر می‌دانند.nبیننده:nاهل سنت را هم کافر می‌دانند؟nاستاد قزوینی:nوهابی ها می‌گویند هر گونه توسل به نبی اکرم و توسل به اولیا شرک است و فرقی در زنده و مرده بودن هم ندارد. محمد بن عبد الوهاب می‌گوید هر کس بین خودش و بین خدا واسطه قرار بدهد کافر و مرتدnحلال المال والدمnالرسائل الشخصیة، ج ۱، ص ۱۴۷nو مال و خونش حلال است. آیا واقعا اهل سنت هم این چنین هستند؟ و تعبیر آقای محمد بن عبدالوهاب را قبول داند که می‌گوید:nمن جعل بینه وبین الله وسائط یدعوهم أنه کافر مرتد حلال المال والدمnالرسائل الشخصیة، ج ۱، ص ۱۴۷nآیا سنی داریم که همچین عقیده ای داشته باشد؟nبیننده:nبله حاج آقاnاستاد قزوینی:nشما یکی از علمای اهل سنت را بگو که ایشان می‌گوید هر کس بین خود و خدا واسطه قرار بدهد، نمی‌گوید در حال حیات و ممات، می‌گوید:nمن جعل بینه وبین الله وسائط یدعوهم أنه کافر مرتد حلال المال والدمnالرسائل الشخصیة، ج ۱، ص ۱۴۷nکافر و مرتد و مال و خون او حلال استnاستاد قزوینی:nببینید عزیز من افراد را نام نبر آن جا هم آقای ابو القاسمی مفصل جواب شما را داد و از کتاب عبدالرحمن سربازی آرای علمای اهل سنت در رد وهابیت را آورد.nاستاد قزوینی:nبلهnاستاد قزوینی:nمگر گفتار آقای عبد الحمید وحی منزل است؟nبیننده:nنهnاستاد قزوینی:nنه وحی منزل است؟nاستاد قزوینی:nروی افراد نام نبرید، اولا کتاب‌هایی را که در دار العلوم مکی زاهدان تدریس می‌شود ان شاء الله یک روزی این ها را نقل می‌کنیم، جناب آقای مولوی مراد زهی هم این جا بودند من برای ایشان قطعی ثابت کردم.nحتی کتابی که آقای عبد المجید مراد زهی ترجمه کرده است که کتاب درسی است و تفکر وهابیت در آن وجود دارد و ما اصلا تفکرات آن ها را تفکر اهل سنت شافعی، مالکیو حنفی نمی‌دانیم. خیلی رک به شما عرض کنم که اگر آن ها را مثال می‌زنید؟ نه.nدر خود استان سیستان و بلوچستان نزدیک ۲۵۶ تا نماز جمعه است که همهاینها از بزرگان اهل سنت هستند، حتی شما ببینید در خود زاهدان علمای زیادی وجود دارند که مخالف تفکر این آقا هستند، ما نمی‌خواهیم روی این قضایا حرف بزنیم، اختلاف داشتن طبیعی کار است ولی می‌خواهیم بگویم نه این ها می‌گویند عبد الحمید نستجیر بالله کافر است نه عبد الحمید می‌گوید مخالفین من کافر هستند.nبحث این نیست، بحث این است که امروز وهابیت تمام مسلمان ها را غیر از خودشان کافر می‌دانند، شما برو کتاب مفتی مکهمکرمه زینی دحلان الدرر السنیه صفحه۴۶ را بخوان برادر عزیزم و ببین که به صراحت عقائد وهابیت و محمد بن عبد الوهاب را روشن کرده است.nدر مورد آیه۳۵ سورهمائده، برادر عزیزم شما برو ببین ابن کثیر، آقای قرطبی، آقای آلوسی چه حرفی زده اند؟ قطعا آن ها از نظر علمی به مراتب از این آقای بزرگواری که شما نام می‌برید بالاتر هستند.nشما برو در ذیل همین آیه ۵۷ سوره مائده ببین آقای آلوسی در ذیل آیه ۵۷ سورهاسراء می‌گوید:nتمام انبیا و تمام ملائکه واسطه‌شان با خدای عالم نبی مکرم بوده است.nتفسیر آقای آلوسی به نام روح المعانی جلد ۱۵ صفحه۱۲۶nاین عبارتی است که آقای آلوسی دارد و از نظر علمی از افرادی که حضرت عالی نام می‌برید به مراتب بالاتر هستند.nشما ببینید در رابطه با علمای بزرگ اهل سنت شما در کتاب الموسوعه الفقه الکویته می‌گوید:nذهب جمهور الفقهاء المالکیة والشافعیة ومتأخرو الحنفیة وهو المذهب عند الحنابلة إلى جواز هذا النوع من التوسل سواء فی حیاة النبی صلى الله علیه وسلم أو بعد وفاتهnالموسوعة الفقهیة الکویتیة، ج ۱۴، ص ۱۵۶nتمام فقهای اهل سنت مالکی ها، شافعی ها، حنبلی ها، و متأخرین از احناف معتقد هستند که انسان می‌تواند به پیغمبر چه در زمان حیاتش و چه بعد از وفاتش متوسل شود.nاگر واقعا دنبال این هستید که عقائد اهل سنت را بدانید این مدرک است. ولی اگر می‌خواهید بحث کنید و وقت برنامه را بگیرید این بحث جدایی است.nاستاد قزوینی:nاولین شاخصه وهابی این است که توسل به پیغمبر حرام و شرک است و کسی هم که متوسل شود کافر و مهدور الدم است.nهر کس همچین عقیده ای داشته باشد ما او را وهابی می‌دانیم و فرقی بین شیعه و سنی نیست، همین آقای شیعه ای که من دو ماه قبل سه ساعت و نیم با او در تهران مناظره داشتم که بنا نیست ما پخش کنیم، بچه شیعه است و خودش اجازهاجتهاد از جدش دارد به نام میرزا مهدی آشتیانی که یک آدم وهابی است و به قول آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی، آیت الله العظمی شیخ جعفر سبحانی می‌گویند:nما بر ناصبی بودن ایشان شک نداریم.nولی بچه شیعه است و در خانهشیعه بزرگ شده است. ببینید برادر عزیزم ما به هیچ وجهی روابط پسر عمویی و پسر خاله ای با کسی که نداریم و ملاکمان قرآن است.nآقا مجید عزیز ما از دور پیشانی شما را می‌بوسیم و از ادب و متانت شما هم تشکر می‌کنیم.nبیننده:nخیلی ممنون حاج آقا.nآقای محسنی:nسپاس گذاریم خدا نگه دارتان باشد.nاستاد قزوینی:nاما در رابطه با این سوالی که برادرمان آقای شریفی کردند، نمی‌دانم اگر آن کلیپ ها آمده است باشد، گر چه من بنا ندارم به این اراجیف حضرات جواب بدهم ولی چون آقای شریفی خواستند کوتاه جواب خواهم داد.nآقای محسنی:nهنوز آماده نشده است حاج آقا.nاستاد قزوینی:nهنوز آماده نیست. به من که گفته‌اند دارد آماده می‌شود.nآقای محسنی:nو الله حاج آقا به من این طور اشاره کردند.nاستاد قزوینی:nآماده است آن کلیپ یا نه؟nآقای محسنی:nحاج آقا اعلام می‌کنند هنوز نه. می‌خواهید حضرت عالی ادامه بدهید اگر آماده شد لا به لای بحث حاج آقا پخش می‌کنیم.nاستاد قزوینی:nایشان در این جا می‌آید می‌گوید بر این که حضرت امام عسکری اصلا فرزندی نداشت و جعفر کذاب امام همه بوده و عموم مردم قم هم با ایشان به عنوان امام بیعت کردند.nاین مباحث را مطرح می‌کند و از قول شیخ مفید و دیگران هم نقل می‌کند، بعد جالب این است که ایشان می‌آید از کتاب کمال الدین آقای شیخ صدوق نقل می‌کندکه:nامام عسکری اصلا فرزندی نداشته و بعد علت این که شیعه ها به این جعفر، جعفر کذاب می‌گویند به خاطر این بوده که بعد ها کذاب شده است وگرنه در عصر خودش امام وقت و برادر امام عسکری بوده.nآقای محسنی:nاگر دوستان ما آماده کرده اند.nاستاد قزوینی:nچون من هر چه بخواهم توضیح بدهم بدون این کلیپ نمی‌شودnآقای محسنی:nحاج آقا می‌گویند آماده نیست.nاستاد قزوینی:nدر رابطه با این قضیه من ناگزیر هستم یک چند نکته ای را برای بزرگواران عرض کنم که این آقایان می‌آیند از کتاب شیخ صدوق روایت می‌آورند که نقل کرده است:nامام حسن عسکری فرزندی نداشته است.nببینید این عبارتی است که این آقا آمده است از ابو الادیان بصری نقل می‌کند که در کمال الدین است که ایشان معتقد بوده که امام عسکری فرزندی نداشته است.nاین روایت ابو الادیان از عقید الخادم که ایشان نقل می‌کند و همه از عقید خادم نقل کردند که:nولد ولی الله الحجة ابن الحسن ابن علی... ولقبه المهدی وهو حجة الله عز وجل فی أرضه على جمیع خلقهnکمال الدین وتمام النعمة، الشیخ الصدوق، ص ۴۷۴nاین که ایشان می‌گوید در کتاب‌های شیعه آمده است که او پسری نداشته است مخصوصا در کمال الدین صدوق آمده است این جز دروغ چیز دیگری نیست.nاین آقا می‌گوید عموم مردم قم و عموم شیعیان به امامت جعفر کذاب عقیده داشتند. این دیگر متن کتاب کمال الدین است که آقای ابو الادیان می‌گوید:nمن خادم امام عسکری بودم هنگامی که حضرت بیماری داشتند به خدمت ایشان مشرف شدم، حضرت کتابی نوشت و گفت این را به مدائن ببر بعد از ۱۵ روز که بر می‌گردی و وارد سامرا شوی در خانهمن صدای شیون می‌شنوی و مرا می‌بینی که برای غسل دادن در بالای مغتسل گذاشته اند.nبعد ابو الادیان می‌گوید اگر چنانچه اتفاقی برای شما بیفتد بعد از شما امام کیست؟ حضرت فرمود:nمن طالبک بجوابات کتبی فهو القائم من بعدیnکمال الدین وتمام النعمة، الشیخ الصدوق، ص ۴۷۵nهر کس از تو پاسخ نامه‌های من را سوال کرد آن قائم بعد از من است.nعرض کردم آقا اضافه بر این توضیح بدهید، حضرت فرمود:nهر کس بر من نماز بخواند او قائم بعد از من است.nگفتم باز یک توضیح بیش تری بگویید، حضرت فرمود:nهر کس بگوید در داخل همیان چیست آن قائم بعد از من است، nابوالادیان می‌گوید خواستم دوباره بگویم داخل همیان چه است؟ ولی هیبت امام مانع شد.nبعد می‌گوید به مدائن رفتم و تمام جواب‌های نامه حضرت را گرفتم و هنگامی که بعد از ۱۵ روز وارد سامرا شدم دیدم در خانهامام عسکری شیون بلند است، وارد شدم دیدم حضرت را روی مغتسل غسل می‌دهند و دیدم جعفر بن علی که همان جعفر کذاب است دم در ایستاده است و شیعه ها به او تسلیت و تهنیت می‌گویند، تسلیت به خاطر شهادت حضرت و تهنیت به عنوان امامت بعدnفقلت فی نفسیnکمال الدین وتمام النعمة، الشیخ الصدوق، ص ۴۷۵nجناب آقای حیدری این دیگر شعبده بازی نیست این متن کمال الدین است، یک مقداری گوش هایت را باز کن. در آن عبارت‌های بدون نقاشی که گفته بودی عموم شیعیان امامت آقای جعفر کذاب را قبول کردند، همین ابو الادیان می‌گوید من گفتم:nإن یکن هذا الامام فقد بطلت الإمامةnکمال الدین وتمام النعمة، الشیخ الصدوق، ص ۴۷۵nاگر این جعفر امام شیعیان باشد امامت باطل است.nچرا؟ چون من می‌دیدم او شراب می‌خورد، می‌گوید من هم رفتم جلو تسلیت و تهنیت گفتم و از من چیزی سوال نکرد.nامام حسن عسگری گفته بود هر کس از تو در مورد جواب نامه ها سوال کرد بدان او امام بعد از من است پس یقین کردم که این آقا امام نیست چون از من چیزی سوال نکرد، بعد دیدم که عقید خادم آمد بیرون به جعفر کذاب گفت: برادر تو کفن شده آمادهنماز است، جعفر وارد شد و شیعه ها هم در اطراف او بودند، وقتی وارد خانه شدیم دیدم که امام حسن عسکری را بر روی تابوتی گذاشته‌اند و جعفر کذاب رفت جلو تا نماز بخواندnفلما هم بالتکبیر خرج صبی بوجهه سمرة بشعره قطط بأسنانه تفلیج فجبذ برداء جعفر بن علی وقال تأخر یا عم فأنا أحق بالصلاة على أبیnکمال الدین وتمام النعمة، الشیخ الصدوق، ص ۴۷۵nوقتی که آقای جعفر کذاب شروع کرد و خواست تکبیر بگویدnدیدیم یک آقا زاده ای آمد، گندم گون، موهای سرشان فرفری و دندان‌های مبارکشان با هم دیگر فاصله دارد که آمد ردا و عبای جعفر را کشید و گفت:nعمو کنار برو من شایسته هستم که بر پدرم نماز بخوانم.nدر روایت هم دارد:nإن الامام لا یغسله إلا الإمامnالکافی، الشیخ الکلینی، ج ۱، ص ۳۸۴nدر روایت دیگری می‌گوید:nالمعصوم لا یصلی علیه إلا معصومnجواهر الکلام، الشیخ الجواهری، ج ۱۲، ص ۲۲nفتأخر جعفر... فتقدم الصبی وصلى علیه ودفن إلى جانب قبر أبیه علیهما السلامnکمال الدین وتمام النعمة، الشیخ الصدوق، ص ۴۷۵ و ۴۷۶nجعفر کنار رفتnخلاصه صورتش بر افروخته و خیلی ناراحت شد.nو این آقا زاده رفت جلو رفت و نماز خواند.nاگر کلیپ آماده است کلیپ را پخش کنند.nکلیپ: آقای حیدری:nایشان مدعی امامت بوده و بسیاری از اهل قم از ایشان تبعیت می‌کردند و ایشان را امام می‌دانستند.nهیئت فرستادند، نامه فرستادند، برایش زکات یا به اصطلاح خمس می‌فرستادند.nپس بنا بر این آقای جعفر بن علی برادر همین حسن عسکری چون فرزندی نداشت، اگر فرزندی داشت که این اختلافات به وجود نمی‌آمد چون معمولا امامت بنا به توصیهامام قبلی به امام بعدی صورت می‌گیرد.nبرادر حضرت امام حسن عسکری از عدم وجود چنین وصیتی استفاده کرد و خودش را جانشین امام عسکری منصوب ساخته است، خصوصا حضرت عسکری فرزندی از خود باقی نگذاشته بود و جعفر بن علی به شیعیان گفت برادر امام حسن عسکری به رحمت پروردگار رفته و فرزندی اعم از پدر یا دختر از خود باقی نگذاشته است و من وصی او می‌باشم.nحضرت جعفر چنین ادعایی کرد و به شیعیان قم مرکز تشیع آن زمان نامه ای نوشت و آن ها را به امامت و پیروی خود دعوت کرده و ادعای علم حلال و حرام و ما یحتاج مردم از همه علوم را کرد.nصدوق در کتاب کمال الدین از ابو الادیان بصری نقل کرده است که بعد از مرگ حضرت عسکری، عموم شیعیان پیرامون جعفر بن علی جمع شدند و به او تبریک و تسلیت گفتند.nاستاد قزوینی:nبله عزیزان دیدند که این آقا از قول ابو الادیان بصری نقل می‌کند و این که عموم شیعیان قم او را به امامت قبول کرده اند.nدوستان همین عبارتی که من الان رسیده ام قشنگ دقت کنند که وقتی جعفر کذاب می‌خواهد نماز بخواند آقا امام زمان سلام الله علیه که آن زمان ۵ سال بیشتر نداشت می‌آید عمویش را کنار می‌زند و نماز می‌خواند، بعد آقای ابو الادیان می‌گوید دیدم امام زمان حضرت مهدی که نماز خواند به من گفت:nهات جوابات الکتب التی معک ، فدفعتها إلیه فقلت فی نفسی هذه بینتان بقی الهمیانnکمال الدین وتمام النعمة، الشیخ الصدوق، ص ۴۷۶nجواب نامه‌های پدرم را بیاور.nاین اولین نشانه ای است که امام حسن عسکری گفته بود هر کس از تو جواب نامه را خواست آن امام بعد از من است.nاین دومین بینه بود که هم نماز خواند و هم سوال کرد.nولی همیان باقی ماند.nبه طرف جعفر کذاب رفتم و دیدم بدنش از شدت ناراحتی می‌لرزد، تا این جایی که می‌گوید ما نشسته بودیمnإذ قدم نفر من قمnکمال الدین وتمام النعمة، الشیخ الصدوق، ص ۴۷۶nآقایان بیننده‌های عزیز دقت کنند که این آقا اضافه بر این که ناصبی است، عدوات امیر المومنین و امام زمان در قلبش هست و دروغ گو است، اصلا بساط وهابیت بر دروغ استوار است.nاین آقا گفت مردم قم خمس و زکات خود را برای او می‌فرستادند و به امامت او عقیده داشتند که از قول کمال الدین صدوق نقل شده است. این هم کمال الدین صدوق که می‌گوید:nفسألوا عن الحسن بن علی علیهما السلام فعرفوا موتهnکمال الدین وتمام النعمة، الشیخ الصدوق، ص ۴۷nسراغ امام عسکری رفتند متوجه شدند که حضرت از دنیا رفته استnگفتند به چه کسی تسلیت بگوییم؟ گفتند: جعفر کذابnفسلموا علیه وعزوه وهنوه وقالوا إن معنا کتبا ومالا فتقول ممن الکتب وکم المال فقام ینفض أثوابه ویقول تریدون منا أن نعلم الغیبnکمال الدین وتمام النعمة، الشیخ الصدوق، ص ۴۷۶nآمدند پیش جعفر سلام گفتند، تسلیت و تهنیت گفتند.nبعد گفتند:nگفتند آقای جعفر همراه ما نامه ها و اموالی است که از قم آوردیم می‌توانید بگویید این نامه ها و اموال را به چه کسی دهیم؟nشروع کرد به تکان دادن عبایش.nگفت شما تصور کرده‌اید که من علم غیب دارم؟nفخرج الخادم فقال معکم کتب فلان وفلان (وفلان) وهمیان فیه ألف دینار وعشرة دنانیر منها مطلیة فدفعوا إلیه الکتب والمال وقالوا : الذی وجه بک لاخذ ذلک هو الامامnکمال الدین وتمام النعمة، الشیخ الصدوق، ص ۴۷۶nخادم امام حسن عسکری آمد و گفت همراه شما نامه‌های فلان اشخاص است و همیانی که در آن هزار و ده دینار است که بعضی از این ها هم کاملا خطاطی شده است.nمردم قم وقتی این نشانه ها را از خادم شنیدندnتمام نامه ها و اموال را تقدیم او کردند و گفتند:nآن آقایی که تو را فرستاده و این نشانه ها را به تو گفته است او امام ماست.nدر روایت بعدی که خیلی مفصل تر آورده است، می‌گوید ما نشسته بودیم:nنحن من أهل قم ومعنا جماعة من الشیعة وغیرها وکنا نحمل إلى سیدنا أبی محمد الحسن بن علی الأموال فقال وأین هی قالوا معناnکمال الدین وتمام النعمة، الشیخ الصدوق، ص ۴۷۷nجمعی نزد جعفر کذاب آمدند و گفتند ما جماعتی از شیعیان قم هستیم.nو از قم اموال و وجوهاتی را برای امام حسن عسگری آوردیمnجعفر کذاب گفت این اموال مال کجا است؟nگفتند:nگفت بیاورید به من تحویل بدهید، گفتند:nإن لهذه الأموال خبرا طریفاnکمال الدین وتمام النعمة، الشیخ الصدوق، ص ۴۷۷nدر این اموال یک نشانه ای است.nگفت چه است؟ گفتند: این اموال از عموم شیعه‌های مدینه است که بعضی ها یک دینار و بعضی دو دینار و بعضی ها در کیسه گذاشته‌اند و بعضی ها هم مهر زده‌اند که ما وقتی وارد خدمت امام عسکری می‌شدیم امام عسکری دانه دانه می‌گفت این یک دینار مال فلان آقا است، این دو دینار مال فلان آقا است و تمام اسماء مردم را می‌گفت و می‌گفت در داخل همیانی که مهر خورده است چه است؟nفقال جعفر کذبتم تقولون على أخی ما لا یفعلهnکمال الدین وتمام النعمة، الشیخ الصدوق، ص ۴۷۷nشما دروغ می‌گویید برادر من امام عسکری این طور نبود.nوقتی که جمعیت این حرف شنیدند به هم دیگر نگاه کردند و گفتند ما از طرف مردم امانت دار هستیم، مردم این اموال را به ما داده‌اند به این شرط که به امام عسکری بدهیم و ایشان تمام نشانه ها را به ما بدهد.nجعفر کذاب هرکاری کرد که این اموال را بگیرد به او تحویل ندادند نزد حاکم بغداد رفت و گفت این ها یک سری اموالی آورده‌اند و به من نمی‌دهند. شیعیان را در دارالحکومه احضار کردند، حاکم گفت چرا این اموال را به جعفر نمی‌دهید؟nقضیه را برای حاکم شرح دادند و گفتند که ما وقتی خدمت امام حسن عسکری می‌آمدیم نشانه‌هایی را به ما می‌گفت و ما از طرف مردم مأمور هستیم که این اموال را به دست امام برسانیم. اگر جعفر نشانه ها را بگوید اموال را به او می‌دهیم ولی اگر نگوید نمی‌دهیم. بعد خود خلیفه برگشت گفت:nفقال الخلیفة القوم رسل وما على الرسول إلا البلاغ المبین قال فبهت جعفر ولم یرد جواباnکمال الدین وتمام النعمة، الشیخ الصدوق، ص ۴۷۸nجعفر این جمعیت نماینده هستند.nنماینده وظیفه اش این است که طبق دستور آن فردی که این ها را انتخاب کرده‌اند انجام بدهندnاگر راست می‌گویی اموال کیست و چقدر است؟ بعد می‌گوید:nجعفر کذاب مبهوت ماند و دیگر هیچ جوابی نداشت.nدر ادامه جعفر کذاب نزد خلیفه آمد و گفت من هر سال ۲۰ هزار دینار به تو پول می‌دهم به شرط این که من را به عنوان امام شیعه ها معرفی کنید، خیلی جالب است بینندگان عزیز قشنگ دقت کنند.nوقد کان جعفر الکذاب حمل إلى الخلیفة عشرین ألف دینار لما توفی الحسن بن علی علیهما السلام وقال یا أمیر المؤمنین تجعل لی مرتبة أخی الحسن ومنزلتهnکمال الدین وتمام النعمة، الشیخ الصدوق، ص ۴۷۹nاین ۲۰ هزار دینار را آوردم تا شما همان جایگاهی که برادرم امام عسکری میان شیعه ها داشت در میان شیعیان برای من قرار دهی و بگو تمام آن جایگاه ها را جعفر کذاب هم دارد.nدر جای دیگر دارد که خلیفه بر گشت گفت:nوقال له یا أحمق إن السلطان أعزه الله جرد سیفه وسوطه فی الذین زعموا أن أباک وأخاک أئمةnکمال الدین وتمام النعمة، الشیخ الصدوق، ص ۴۴nسلطان به جعفر کذاب گفت ای احمق.nسلطان شمشیرش را برهنه کرده است برای آن شیعه‌هایی که معتقدند برادر و پدر تو امام بودند آن وقت تو آمدی به ما می‌گویی ما جایگاه برادر تو را به تو بدهیم و تو را به عنوان امام شیعه ها معرفی بکنیم؟nراوی می‌گوید حاکم دستور داد جعفر کذاب را دیگر به هیچ وجه به دارالحکومه راه ندهند.nاین حقیقتی است که در کتاب‌های شیعه است، تمام حرف‌های این آقایان از قماش است.n الحمد الله من تشکر می‌کنم از عزیزانمان در کلمهطیبه که هر هفته چند برگی از جنایات، دروغ ها و تهمت‌های این ها آقایان را بر ملا می‌کنند.nاین هم از نعمت‌های الهی است بر ما که خدای عالم دشمنان ما را از جاهل ترین، دروغ ترین هتاک ترین و بی‌حیاترین افراد کرهزمین قرار داده است.nآقای محسنی:nممنون و سپاس گذاریم حاج آقا.nاستاد قزوینی:nبله من عذر می‌خواهم از این که یک مقدار از وقت هم گذشت.nآقای محسنی:nبرنامه با امام زمان گره خورد. ممنون هستیم.nاستاد قزوینی:nخدایا تو را قسمت می‌دهیم به آبروی محمد و آل محمد فرج مولای ما بقیه الله الاعظم نزدیک بگردان.n nاللهم عجل لولیک الفرجn |
