ارجلکم در آیه وضو به فاغسلوا برمیگردد؟
چطور حرف صحابه را قبول میکنید و میگویید صحابه مسح میکردند؛ در حالی که میگویید آنها مرتد شدند؟ استاد قزوینی:nمن امشب کاری میکنم که حضرت عالی با خیال راحت بخوابید.nاگر نماز مغرب و عشاء را با پای شسته خواندید، دوباره وضو بگیرد و با مسح پا نماز بخوانید.nشما بزرگواری کنید و این مطالبی را که بیان میکنم یادداشت کنید.nمتأسفانه پاورپوینت نیست و به صورت آفیس است؛ ولی مسئله خیلی روشن و واضح است.nشما اهل علم و فضل هستید.nدر آیه ۶ سوره مائده میفرماید:nفَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِnیک فاغسلوا داریم که یک فعل است و یک وامسحوا داریم که فعل دیگری است.nشما ۲ عامل دارید که یک معمول برءوسکم و یک معمول هم أرجلکم است.nاز نظر ادبیات عرب، اگر ۲ عامل بر یک معمول تنازع کنند، میگویند: أقرب عامل باید عمل کند.nشیعه میگوید: وامسحوا عمل کرده است و سنی میگوید: فاغسلوا عمل کرده است.nهر دو هم صلاحیت دارد.nفخر رازی میگوید:nلکن العاملان إذا اجتمعا على معمول واحد کان إعمال الأقرب أولىnالتفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص ۱۲۷nاگر ۲ عامل بر یک معمول جمع شود، آن عاملی که نزدیک است باید عمل کند.nوامسحوا باید عمل کند نه فاغسلوا.nفوجب أن یکون عامل النصب فی قوله وَأَرْجُلَکُمْ هو قوله وَامْسَحُواْ فثبت أن قراءة وَأَرْجُلَکُمْ بنصب اللام توجب المسح أیضاًnالتفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص ۱۲۷ و ۱۲۸nواجب است که وامسحوا در ارجل عمل کند، اگر ما ارجل را به نصب هم بخوانیم، باز هم واجب است که مسح کنیم.nجناب آقای انباری و دیگر کتب میگویند:nعطف الارجل علی الأیدی یترتب علیه الفصل بین العامل والمعمول بأجنبی بلا ضرورةnشما اگر بخواهید بگویید: فاغسلوا به ارجلکم عمل کرده است، شما ببینید که وجوهکم و أیدیکم و الی المرافق و وامسحوا و برءوسکم، تمامی اینها بین عامل و معمول فاصله شده است.nفاصله شدن بین عامل و معمول، بدون ضرورت صورت نمیگیرد و معمولا در ضرورت شعری میگویند: اشکالی ندارد و اگر ضرورت اقتضاء نکند، این باطل است.nخدای عالم میفرمود:nفاغسلوا وجوهکم و أیدیکم الی المرافق و أرجلکمnبعد میفرمود:nوامسحوا برءوسکمnاین چه اشکالی داشت؟nارجلکم را جلو میآورد که فاغسلوا در او عمل کند.nتعدادی از قراء سبعه ارجلکم به کسر لام ارجل خواندهاند و به فتح نخواندهاند؛ چون اگر ارجل به فتح بخوانیم، عطف بر محل برءوسکم است.nبرءوسکم جار و مجرور است که محلا منصوب است و مفعول به با واسطه وامسحوا است که ظاهرا مجرور است؛ ولی محلا منصوب است.nارجل هم به محل برءوسکم عطف شده است.nآقای احمد بن موسی بن عباس تمیمی که متوفای ۳۲۴ است، میگوید:nفقرأ ابن کثیر وحمزة وأبو عمرو وأرجلکم خفضاnالسبعة فی القراءات، ج ۱، ص ۲۴۲nابن کثیر ابو معبد که متوفای ۱۲۰ است و ابو عمرو تمیمی که متوفای ۱۵۴ است و حمزه بن حبیب تمیمی که متوفای ۵۶ است که هر ۳ از قراء سبعه قرآن است.nاینها ارجلکم را به کسر ارجل خواندهاند.nآقای ابوبکر از عاصم نقل کرده است:nوروى أبو بکر عن عاصم وأرجلکم خفضاnالسبعة فی القراءات، ج ۱، ص ۲۴۳nاگر چه بعضیها از عاصم به فتح ارجلکم را هم نقل کردند.nاین مطلب در کتاب الحجة للقراء السبعة در جلد ۳ صفحه ۲۱۴ و در کتاب الکشف الوجوع القرائات السبعة عللها وحججها در جلد ۱ صفحه ۴۰۶ که برای آقای ابو محمد مکی بن ابی طالب است و متوفای ۴۳۷ است هم آمده است.nآقای ابو زرعة بن زنجله که حدودا متوفای ۴۰۳ است، میگوید:nوقرأ ابن کثیر وأبو عمرو وحمزة وأبو بکر وأرجلکم خفضا عطفا على الرؤوس وحجتهم فی ذلک ما روی عن ابن عباس أنه قال الوضوء غسلتان ومسحتانnحجة القراءات، ج ۱، ص ۲۲۳nوضو ۲ تا شستشو دارد و ۲ تا غسل دارد.nشعبی هم میگوید:nنزل جبرائیل بالمسح ألا ترى أنه أهمل ما کان مسحا ومسح ما کان غسلا فی التیممnحجة القراءات، ج ۱، ص ۲۲۳nجبرئیل که آیه را آورده است، مسح پا را آورده است، آیا شما نمیبینید که در جایی که در وضو مسح میکشیم، در تیمم ترک شده است و جای غسل آمده است.nشما در تیمم، دستتان را به خاک میزنید و به صورت و دستتان میکشید.nجایی که در وضو میشستید، باید مسح کنید و جایی که در وضو مسح میکردید، در تیمم ترک میشود.nآقای دکتر محمد حبش، کتابی دارد به نام القرائات المتواترة وأثرها فی الرسم القرآنی.nاین شخص از دانشجویان بزرگ جامعة القران الکریم سودان است و این کتاب رسالة دکترای ایشان بوده است که مقدمه آن را دکتر وهبه زحیلی رئیس بخش فقه اسلامی دانشگاه دمشق نوشته است.nایشان هم در این کتاب میگوید: ۵ نفر از قراء وارجلکم به کسر خواندهاند.nابن عطیه اندلسی میگوید:nوقرأ ابن کثیر وأبو عمرو وحمزة وأرجلکم خفضا وقرأ نافع وابن عامر والکسائی وأرجلکم نصبا وروى أبو بکر عن عاصم الخفض وروى عنه حفص النصب وقرأ الحسن والأعمش وأرجلکم بالرفعnالمحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج ۲، ص ۱۶۳nابن کثیر و ابو عمرو و حمزه به کسر ارجلکم خواندهاند.nنافع و ابن عامر و کسائی به فتح خواندهاند.nبعضیها مثل حسن بصری و أعمش به رفع خواندهاند.nدر این که ارجلکم را به فتح و کسر و رفع بخوانیم، بین بزرگان اختلاف بوده است.nاین که الان به فتح میخوانیم، در زمان پیغمبر اکرم، قرآن نه نقطه داشته است و نه اعراب داشته است.nبعدا قرآن را اعراب گذاری کردند.nاگر شما دلیل آوردید که زمان نبی مکرم پیغمبر فرموده است که فتح بخوانید، ما از شما قبول میکنیم.nجناب آقای ازهری که از علمای بزرگ لغت است و متوفای ۳۷۰ است، ایشان هم میگوید: به کسر است و ابن کثیر و ابو عمرو و ابوبکر از عاصم و حمزه نقل میکند که به کسر خواندهاند.nجناب نووی در تهذیب الاسماء میگوید: به کسر ارجلکم است.nابن منظور که از بزرگان لغت نویس است، آقای زبیدی حنفی که متوفای ۱۲۰۵ است، اینها میگویند: به کسر ارجلکم است و این را به ابن کثیر و ابو عمرو و ابوبکر و حمزه نسبت دادهاند.nآقای ابن تیمیه هم میگوید:nومن قال إنه عطف على محل الجار والمجرور یکون المعنى وامسحوا برؤوسکم وامسحوا أرجلکم إلى الکعبینnمنهاج السنة النبویة، ج ۴، ص ۱۷۵ و ۱۷۶nآن کسانی که گفتند: ارجلکم عطف بر محل جار و مجرور است، در حقیقت یک وامسحوا در اینجا در تقدیر است.nآقای عبد الله بن عمرو عاص که من آن هفته هم خواندم، میگوید: ما در یکی از مسافرتها میرفتیم و وضو میگرفتیم:nفَجَعَلْنَا نَمْسَحُ على أَرْجُلِنَا فَنَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ وَیْلٌ لِلْأَعْقَابِ من النَّارِ مَرَّتَیْنِ أو ثَلَاثًاnصحیح البخاری، ج ۱، ص ۳۳ و صحیح البخاری، ج ۱، ص ۴۸ و صحیح مسلم، ج ۱، ص ۲۱۴nجلوی چشم پیغمبر، پیغمبر هم نمیفرماید: صحابه چرا شما مسح میکشید.nاگر مسح حرام و باطل بود، پیغمبر میفرمود: ای صحابه، شما که مسح کشیدید، وضوی شما باطل است.nپیغمبر فرمود: وای بر آن نسلهای آینده از آتش جهنم.nویل برای کسانی است که نسبت به نمازشان سهل انگاری میکنند.nجبرئیل برای پیغمبر وضو را آموزش میدهد.nجبرئیل در همان ابتدای بعث آمد:nفتوضأ ومحمد ینظر إلیه فغسل وجهه ویدیه إلى المرفقین ومسح رأسه ورجلیه إلى الکعبینnدلائل النبوة، ج ۲، ص ۱۴۵ و تاریخ الإسلام، ج ۱، ص ۱۲۹ و الخصائص الکبرى، ج ۱، ص ۱۵۹nپیغمبر هم به جبرئیل نگاه میکند که چه طور وضو میگیرد.nجبرئیل دست و صورتش را تا به مرفق شست و سر و پایش را مسح کشید.nصالحی شامی میگوید: این که جبرئیل آموزش میداده است:nوهذه الطرق یقوی بعضها بعضا ویدل على أن للقصة أصلاnسبل الهدى والرشاد، ج ۲، ص ۲۹۶nهمدیگر را تقویت میکند.nابن ماجه قزوینی از رفاعة بن رافع از پیغمبر اکرم نقل میکند:nلَا تَتِمُّ صَلَاةٌ لِأَحَدٍ حتى یُسْبِغَ الْوُضُوءَ کما أَمَرَهُ الله تَعَالَى یَغْسِلُ وَجْهَهُ وَیَدَیْهِ إلى الْمِرْفَقَیْنِ وَیَمْسَحُ بِرَأْسِهِ وَرِجْلَیْهِ إلى الْکَعْبَیْنِnسنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۱۵۶ و سنن أبی داود، ج ۱، ص ۲۲۶ و المعجم الکبیر، ج ۵، ص ۳۸ و سنن النسائی الکبرى، ج ۱، ص ۲۴۱ و شرح معانی الآثار، ج ۱، ص ۳۵ و تفسیر القرطبی، ج ۱، ص ۳۴۸nهیچ نمازی قبول نیست؛ مگر این که وضوی کامل گرفته باشد؛ همان طوری که خدا دستور داده است.nاین سخن پیغمبر است.nصورت و دستش را تا به مرفق بشوید و سر و پایش را مسح کشد.nحاکم نیشابوری هم در کتاب مستدرک علی الصحیحین میگوید: این روایت صحیح است و شرائط صحیح بخاری و مسلم را دارد.nذهبی هم میگوید: این روایت صحیح است.nدر این روایت میفرماید:nوَیَمْسَحُ بِرَأْسِهِ وَرِجْلَیْهِ إلى الْکَعْبَیْنِnسنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۱۵۶ و سنن أبی داود، ج ۱، ص ۲۲۶ و المعجم الکبیر، ج ۵، ص ۳۸ و سنن النسائی الکبرى، ج ۱، ص ۲۴۱ و شرح معانی الآثار، ج ۱، ص ۳۵ و تفسیر القرطبی، ج ۱، ص ۳۴۸nجناب بدر الدین عینی میگوید:nحسنه أبو علی الطوسی الحافظ وأبو عیسى الترمذی وأبو بکر البزار وصححه الحافظ ابن حبان وابن حزمnعمدة القاری، ج ۲، ص ۲۴۰nابو علی طوسی و ابو عیسی ترمذی و ابوبکر بزاز، گفتهاند این روایت حسن است و ابن حبان و ابن حزم هم گفتهاند: این روایت صحیح است.nاین سنت پیغمبر در مسح است.nآقای حمیدی روایتی را از امیرالمؤمنین نقل میکند:nإنی رأیت رسول الله صلى الله علیه وسلم مسح على ظهورهماnمسند الحمیدی، ج ۱، ص ۲۶nپیغمبر بر روی پاهایشان مسح کرد.nآقای ذهبی این روایت را نقل میکند و محقق کتاب میگوید:nرجاله ثقاتnهمین روایت را ابن حجر نقل میکند و میگوید:nواسناده صحیحnابن ابی شیبه نقل میکند که عثمان در دوران خلافتش آبی خواست و وضو گرفت:nدَعَا عُثْمَانَ بِمَاءٍ فَتَوَضَّأَ ثُمَّ ضَحِکَ فقال ألا تَسْأَلُونِی مِمَّا أَضْحَکُ قالوا یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ما اضحکک قال رَأَیْت رَسُولَ اللهِ صلى الله علیه وسلم تَوَضَّأَ کما تَوَضَّأْت فَمَضْمَضَ وَاسْتَنْشَقَ وَغَسَلَ وَجْهَهُ ثَلاَثًا وَیَدَیْهِ ثَلاَثًا وَمَسَحَ بِرَأْسِهِ وَظَهْرِ قَدَمَیْهِnمصنف ابن أبی شیبة، ج ۱، ص ۱۶ و مسند أحمد بن حنبل، ج ۱، ص ۵۸nخندید و گفت: از من سؤال نمیکنید که چرا نمیخندم؟nگفتند: یا امیرالمؤمنین چرا میخندید؟nگفت: دیدم که پیغمبر وضو میگیرد؛ همان طوری که الان من وضو میگیرم.nمض مضه کرد و استنشاق کرد و پیغمبر سر و روی پایش را مسح کشید.nهیثمی میگوید:nرواه البزار ورجاله رجال الصحیحnمجمع الزوائد، ج ۱، ص ۲۲۹nبزار این روایت را نقل کرده است و رجالش صحیح است.nعبد المعتیق قلعچی میگوید: روایت صحیح است.nعباد بن تمیم میگوید: ما پیغمبر را دیدیم:nیَتَوَضَّأُ وَیَمْسَحُ بِالْمَاءِ على رِجْلَیْهِnمسند أحمد بن حنبل، ج ۴، ص ۴۰nپیغمبر بر روی پایش مسح میکشیده است.nابن حجر هم میگوید:nرجاله ثقاتnالإصابة فی تمییز الصحابة، ج ۱، ص ۳۷۰nعباد از عمویش میگوید: من دیدم که پیغمبر وضو گرفت:nوَمَسَحَ على الْقَدَمَیْنِnشرح معانی الآثار، ج ۱، ص ۳۵ و العلل المتناهیة، ج ۱، ص ۳۴۹nابن عبد البر میگوید: این صحیح است.nآقای عینی هم از ابن خزیمه نقل میکند و میگوید: روایت صحیح است.nآقای اوس بن ابی اوس نقل میکند:nفتوضأ ومسح على قدمیهnتفسیر الطبری، ج ۶، ص ۱۳۴ و المعجم الکبیر، ج ۱، ص ۲۲۱ و کنز العمال، ج ۹، ص ۲۰۹nابن تیمیه هم در منهاج السنة میگوید: تفسیر طبری از تفاسیری است:nمتضمنة للمنقولات التی یعتمد علیها فی التفسیرnمنهاج السنة النبویة، ج ۷، ص ۱۷۹nطبرانی نقل میکند که ما دیدیم که پیغمبر:nومسح على قدمیهnالمعجم الأوسط، ج ۵، ص ۲۸۲ و المعجم الکبیر، ج ۱، ص ۲۲۱nآقای شوکانی روایت را میآورد و میگوید: روایت صحیح است.nاین سنت پیغمبر است.nپیغمبر اکرم سنت و سیرهاش قابل مناقشه نیست.nشما یک مقداری فکر کنید، ان شاء الله ما در جلسات بعدی که توفیق داشتیم و در خدمت شما بودیم، تشریف بیاورید و ببینید که این روایاتی که ما خواندیم، چقدر در روح نازنین و پاک و لطیف شما تأثیر گذاشت.nامیرالمؤمنین هم مسح میکشید که ابی مطر و نزال بن سبره روایت کردهاند.nاگر وضوی علی بن ابی طالب برای شما ملاک باشد، امیرالمؤمنین هم وقتی وضو میگرفتند، پای مبارکشان را مسح میکشیدند.nما برای آقای نوری احترام گذاشتیم که این همه مطلب ارائه دادیم.nاگر شما به سایت ولی عصر مراجعه کنید، بحثی که ما در سال گذشته در فقه مقارن داشتیم، شاید بالای ۴۰ جلسه در رابطه با وضو و مسح وضو بحث کردیم که روی سایت وجود دارد.nشما میتوانید از آنجا دانلود کنید.nتمام اشکالاتی که علمای اهل سنت به شیعه گرفتهاند، از ابن کثیر و ابن تیمیه و ابن حجر و دیگران، همه را آوردهایم.nیکی از این بزرگان میگوید: قرآن و سنت میفرمایند: مسح؛ ولی چه کار کنیم که تابعین خلفاء و علمای میگویند: غسل.nما ماندهایم که چه کار کنیم؛ ولی چون علمای ما میگویند: غسل، ناگزیر هستیم که از قرآن و سنت دست برداریم.nباید گفت:nانا لله وانا الیه راجعونn |