درباره ما |
کد سؤال: ۳۱۳۴۴ | امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع) ادیان و مذاهب »علل پیداش فرق و مذاهب امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع) و خلفاء | تعداد بازدید: ۱۶ |
استاد قزوینی:nمطالبی که میخواهید از کتب شیعه نقل کنید، ما مثل اهل سنت کتاب صحیح بخاری و مسلم نداریم.nکافی و تهذیب و دیگر کتب، هم روایات صحیح دارند و هم روایات ضعیف دارند.nشما اگر بخواهید به روایتی استدلال کنید، اول بررسی سندی کنید و بگویید: آیا سند این روایت صحیح است؟nبعد ببینیم که دلالت آن با دیگر روایات چگونه است.nما آن روایتی صحیحی که بارها خواندیم که شخصی به امام صادق سلام الله علیه گفت: با اهل سنت چگونه برخورد کنیم، حضرت میفرماید: به خدا سوگند اگر یک اهل سنت مریض شود به عیادتش میروم و اگر یک اهل سنت از دنیا برود به تشییع جنازهاش میروم.nآیا شما این روایات را در کافی میخوانید؟nاگر یک روایت ضعیف و مرسلی بود، اینها را میخوانید.nآن روایتی که میگوید: تعدادی از افراد ماجراجو هستند که احادیثی از خودشان جعل میکنند، در سب دشمنان ما و در سب خلفاء و در میان مردم منتشر میکنند تا ما را پیش مردم بد جلوه دهند. شما این روایات را هم بخوانید.nآنچه که مهم است، این است که عموم مردم نمیتواند روایات و آیات استفاده کنند؛ مگر کسی که واقعا مجتهد است و به درجه اجتهاد رسیده است.nمردم ما مقلد مراجع هستند و در هر عصری نظر مراجع حجت است.nعلامه امینی و مجلسی در عصر خودش یک جملهای گفته است، اگر مجتهد هم بود، برای مقلدین خودش حجت بود.nمرحوم بحرانی سخنش برای مقلدین عصر خودش حجت بود.nالان مراجع بزرگوار ما مثل حضرت آیت الله العظمی سیستانی و آیت الله العظمی وحید خراسانی و آیت الله العظمی مکارم شیرازی و آیت الله العظمی صافی گلپایگانی و آیت الله العظمی سبحانی و آیت الله العظمی شبیری زنجانی، اینها مراجع معاصر ما هستند.nآنچه که نظر اینها است برای شیعه حجت است.nاگر شما از این بزرگواران و از این مراجع معاصر حرفی دارید که بگوید: واجب است که شما تبری بجوئید و فحش دهید و ناسزا بگویید و اهل سنت را کافر و مشرک و مرتد بدانید، ما موظف هستیم که جواب دهیم؛ ولی نسبت به مراجع گذشته، الان نظرات آنها به عنوان عملی برای ما حجت نیست.nالان خودشان و مقلدین آنها رفتهاند.nامیرالمؤمنین در رابطه با قضیه فدک میگوید:nبلى کانت فی أیدینا فدک من کل ما أظلته السماء فشحت علیها نفوس قوم وسخت عنها نفوس آخرین ونعم الحکم الله.nبحار الأنوار، العلامة المجلسی، ج ۲۹، ص ۳۵۰nدر زیر آسمان کبود ما فقط یک فدک را داشتیم و تعدادی حسادت و دخالت کردند و تعداد دیگری از سخاوتمندان از کنارش رد شدند و از ما حمایت نکردند. فردای قیامت خدای عالم بهترین حکم است.nدر رابطه با این که امیرالمؤمنین سلام الله علیه خودش را امام نامیده است، ما در نهج البلاغه و دیگر کتب شیعه این مباحث را آوردیم که میفرماید:nلقد علمتم أنی أحق الناس بها من غیری ووالله لأسلمن ما سلمت أمور المسلمین ولم یکن فیها جور إلا علی خاصة التماسا لأجر ذلک وفضله وزهدا فیما تنافستموه من زخرفه وزبرجهnنهج البلاغة، خطب ۷۴nمن برای امامت از همه شایستگی بیشتری دارم.nدر خطبه ۱۱۷ نهج البلاغه میفرماید:nفوالله إنی لأولى الناس بالناسnمن شایستهترین انسانها به انسانها هستم.nهمان تعبیری که در آیه ۶ سوره احزاب است که میفرماید:nالنَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْnهمان تعبیر را امیرالمؤمنین در حق خودش در خطبه ۱۱۷ آورده است.nدر خطبه ۲ نهج البلاغه به صراحت قضایای خودش را مطرح میکند و میفرماید:nولهم خصائص حق الولایة وفیهم الوصیة والوراثةnولایت بر مردم حق مسلم ما است، وصیت پیغمبر مال ما است و وراثت رسالت مال ما است؛ یعنی امر رسالت و نشر رسالت ما هستیم.nوقتی که عثمان از دنیا میرود و امیرالمؤمنین انتخاب میشود میفرماید:nالآن إذ رجع الحق إلى أهله ونقل إلى منتقلهnنهج البلاغه خطبه ۲nالان حق به حقدار رسید، آن حقی که از ما برده بودند و ربوده بودند به جایگاه اصلیاش برگشت.nاگر علی خودش را حق نمیداند، معنای این جمله چیست؟nاین عبارات خطبه دوم نهج البلاغه است.nدر خطبه ۱۴۴ نهج البلاغه میفرماید:nإن الأئمة من قریش غرسوا فی هذا البطن من هاشم لا تصلح على سواهم ولا تصلح الولاة من غیرهمnامامت مال ما است، امامت بر غیر بنی هاشم جایز نیست و آن حاکمانی که از غیر بنی هاشم باشند، اینها صلاحیت ولایت را ندارند.nبحث امامت است.nآقای حاکم نیشابوری که از بزرگان شما است با سند صحیح نقل میکند: پیغمبر اکرم فرمود:nوإمام المتقینnالمستدرک على الصحیحین، ج ۳، ص ۱۴۸nامام همه پرهیزکاران است.nاگر کسی پرهیزکار است، علی امام او است. اگر که پرهیزکار نیست و علقه و مضغه است و از اراذل و اوباش است که هیچ.nآقای خوارزمی در کتاب مناقبشان میگوید: پیغمبر اکرم فرمود:nامام کل مؤمن ومؤمنة وولی کل مؤمن ومؤمنة بعدnالمناقب، الموفق الخوارزمی، ص ۶۱nاگر بخواهید واژه امام، ولی، وصی و هر عبارتی که شما بگویید، من میآورم.nخود خلیفه دوم میگوید: وقتی پیغمبر از دنیا رفت، ابوبکر گفت:nأنا وَلِیُّ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلمnصحیح البخاری، ج ۶، ص ۲۶۶۴ و صحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۳۷۸nکلمه ولی را استعمال کرد و گفت: من ولی پیغمبر هستم.nحاکم نیشابوری با سند صحیح و شرط مسلم نقل میکند:nأنت ولی کل مؤمن بعدی ومؤمنةnالمستدرک على الصحیحین، ج ۳، ص ۱۴۳nاگر کلمه خلیفه را میخواهید، همین آقای حاکم نیشابوری میگوید:nوأنت خلیفتیnالمستدرک على الصحیحین، ج ۳، ص ۱۴۳nما این همه از ما سؤال میکنید، ما جواب میدهیم.nشما هم ۲ تا دلیل یا آیه و روایتی در رابطه با جناب ابوبکر به ما ارائه دهید تا حداقل ما خوشحال شویم. ما چند ماه است که در این زمینه حرف میزنیم.nما این همه آیات و روایات آوردیم و شأن نزول آن را بیان کردیم.nامشب جناب آقای علاقی بزرگوار تازه آمده است و از الفبای قضیه که ما مفصل در ۴ ماه قبل مطرح کردیم و تمام شبهاتی که ابن تیمیه بر آیه دارد را مطرح کردیم، سؤال میکند.nاین بزرگوار تازه تحقیقاتی انجام داده است و یک سری آسمان و ریسمان را بافته است. ما خیلی احترام برای ایشان قائل هستیم.nایشان عزیز و نور چشم ما است و ما از دور پیشانی ایشان را بوسه میزنیم.nواقعا جزء علمای اهل سنت و از علمای مؤدب و محترم است.nما انتظار داریم که عزیزان بحث علمی کنند، نه بحث احساسی و این که نظر من این است.nهم رجال ونحن رجالnاین یک مقداری دور از شأن است که بخواهیم چیزی را به این شکل مطرح کنیم.nاحساس میکنم که ایشان به صورت ضمنی جسارتی به امثال آلوسی و زمخشری کردند.nپایان.n |