درباره ما

چرا پیامبر در حدیث انذار ولایت الهی را به همه تعارف می‌کند؟
کد سؤال: ۳۱۳۳۰امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت عامه »امامت عامه مفاهیم و کلیات »طریق تعیین امام
تعداد بازدید: ۳۷
چرا پیامبر در حدیث انذار ولایت الهی را به همه تعارف می‌کند؟

استاد قزوینی:nاین در حقیقت اتمام حجت بود که فردا قریشی که مدعی ریاست هستند و مدعی هستند که ما باید فرماندهی و ریاست را داشته باشیم، فردا نگویند:‌ اگر پیغمبر یک فضای دمکراسی درست کرده بود، ما ایمان می‌آوردیم تا خلافت به ما برسد.nپیغمبر خدا از روز اول هم می‌دانست که به وحی الهی هیچ کسی در این قضیه اقدام نمی‌کند و پاسخ نمی‌دهد و این برای نبی مکرم واضح و روشن بود.nخواست برای مردم و آن ۴۰ نفر و سران قریش هم اثبات کند که اگر یک فضای دمکراسی بود و برای شما هم این برنامه را داشتم، شما هم زیر بار حق نمی‌رفتید.nشما آدم‌های لجوج هستید و اهل منطق نیستید. فقط خواست برای آن‌ها اتمام حجت کند. همان طوری که خدا از ما امتحان می‌کند.nخدا مگر نمی‌داند که شمر یا اباذر یا فرعون یا موسی چه کاره است؟nخدا همه را می‌داند. برای این که برای اتمام حجت کند تا فردا فرعون نگوید: اگر برای ما پیغمبری فرستاده بودی، ما قبول می‌کردیم.nپیغمبر را هم فرستادیم و تو زیر بار نرفتی. برای همین رسول گرامی در آنجا یک فضای دمکراسی درست کرد:nأَیُّکُمْ یوالینیnمسند أحمد بن حنبل، ج ۱، ص ۳۳۰nچه کسی است از شما که چنین کاری را کند تا خلیفه و وصی من باشد.nیک فضایی درست کرد و هیچ کسی جواب نداد. پیغمبر خواست بفرماید: اگر دمکراسی و آزادی هم باشد، غیر از علی هیچ کسی جواب نمی‌دهد.nبیننده:nدر ابتدای امر بوده است و ایشان آن قدر از لحاظ اجتماعی و سیاسی قدرتی نداشتند و به خاطر همین کسی قبول نکرده است؛‌ ولی بعدا که این اتفاق می‌افتد و از لحاظ قدرت جایگاهی پیدا می‌کنند، دوباره سر خلافت و ولایت دعوا می‌شود، آنجا فضای دمکراسی مطرح نیست؟nاستاد قزوینی:nشما تنها آن را نباید ملاک قرار دهید. بحث سران قریش، حساب‌شان از توده مردم جدا است.nسران قریشی که سال‌ها ادعای ریاست بر مکه و فرماندهی و سیاست و پرده داری کعبه را داشتند، نبی مکرم با این‌ها این چنین می‌کند؛ ولی همین نبی مکرم وقتی با دیگران اقوام بحث رسالت‌شان را مطرح می‌کند، این‌ها می‌گویند:‌ یا رسول الله اگر ما بیاییم با تو بیعت کنیم، آیا حاضر هستید که ما را به عنوان خلیفه قرار دهید؟nدر رابطه با قبیله بنی عامر که یک قبیله خیلی بزرگی است، پیغمبر رسالتش را عرضه می‌کند، می‌گویند:nأیکون لنا الأمر من بعدکnتاریخ الطبری، ج ۱، ص ۵۵۶nیا رسول الله اگر ما به تو ایمان بیاوریم، خلافت بعد از تو نصیب ما خواهد شد؟nپیغمبر فرمود:nقال الأمر إلى الله یضعه حیث یشاءnتاریخ الطبری، ج ۱، ص ۵۵۶nامر خلافت بعد از من کارش دست خدا است، هر کس را صلاح بداند انتخاب می‌‌کند.nآن‌ها گفتند:‌ نه ما حاضر نیستیم گردن‌مان در برابر شمشیر مخالفین تو قرار دهیم:nفإذا ظهرت کان الأمر لغیرنا لا حاجة لنا فی هذا من أمرکnتاریخ الطبری، ج ۱، ص ۵۵۶ و الثقات، ج ۱، ص ۹۰ و ۹۱nوقتی که تو غالب شدی و نبوتت جهانی شد، ریاست و خلافت ما دیگری باشد، ما احتیاجی به رسالت تو نداریم.nدر قضیه حدیث الدار، قرآن می‌فرماید نبی مکرم:nوَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَىnسوره نجم آیه ۳ و ۴nآنجا به پیغمبر دستور می‌دهد که قریشی که این چنین ادعایی دارند، همچین طرح دمکراسی داشته باش؛‌ ولی نسبت به قبیله بنی عامر و عامر بن طفیل و دیگر افرادی که هستند، نسبت به آن‌ها می‌فرماید که به این شکل مطرح کن.nنسبت به هوذه شاعر زبردستی است که می‌گوید: یا رسول الله اگر من که خطیب قوم و شاعر قوم هستم، مبلغ تو باشم، تمام مردم را به طرف اسلام دعوت می‌کنم:nفاجعل لی بعض الأمر أتبعکnالطبقات الکبرى، ج ۱، ص ۲۶۲nپیغمبر! خلافت نه، یک قولی به ما بده که از این نمد برای ما کلاهی درست شود.nپیغمبر فرمود:‌ اگر بگوید:‌ من برای تو تبلیغ می‌کنم در عوض یک وجب از خاک ملک خودت را به من بده، من به او نخواهم داد.n
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت