درباره ما

آیا رد الشمس در کتب اهل سنت آمده است؟ آیا عمر با یهود در ارتباط بود؟
کد سؤال: ۳۱۳۱۸امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع) »فضائل امام علی (ع)
خلفا »عمر
عمومی »بررسی روایات
تعداد بازدید: ۶۲
آیا رد الشمس در کتب اهل سنت آمده است؟ آیا عمر با یهود در ارتباط بود؟

استاد قزوینی:nدر رابطه با جناب آقای موسوی، این را که حضرت عالی دیشب هم گفتید:‌ من از فلانی سؤال کردم و به من جواب نداده است، آن زمان هم گفتم، الان هم عرض می‌کنم: اگر شما سؤال از بحث تاریخی دارید، در رابطه با بنی قریظه چه بوده است و چه نبوده است و چه کار می‌کرده است، جناب آقای پیشوایی مجتهد در تاریخ است و در این زمینه هم متخصص است. ما برنامه‌ها را تقسیم کردیم.nبحث احکام را جناب آقای وحید پور دارند.nبحث مباحث قرآن را آقای دکتر رضایی دارند.nبحث مهدویت را حضرت آیت الله طبسی و آقای کلباسی دارند.nبرنامه‌ها تقسیم بندی شده است.nشما اگر بحث تاریخی دارید، در آن زمانی که بحث تاریخی می‌کنند تماس بگیرید.nاگر شما شبهات کلامی دارید؛ مثلا در رابطه با بنی قریظه اگر مسائل کلامی مطرح شده است، آن را بنده جواب می‌دهم.nشما این را ایمیل کنید یا جلسه دیگری تشریف بیاورید.nاگر سؤال کلامی نسبت به قضیه بنی قریظه دارید، ما در خدمت شما هستیم و اگر سؤال تاریخی دارید، آیت الله پیشوایی که ما افتخار به وجود ایشان می‌کنیم پاسخگو هستند.nدر رابطه با عمار که گفتید:‌ ما مدرک می‌خواهیم که آیا ایشان هم جزء قتله عثمان بودند یا خیر، شما کتاب البدایة والنهایة ابن کثیر دمشقی (تا جایی که در ذهن من است) می‌گوید:nوکان متعصبا على عثمان بسبب تادیبه له... وضربه ایاه فی ذلکnالبدایة والنهایة، ج ۷، ص ۱۷۱nعمار نسبت به عثمان تعصب شدید داشت؛ چون عثمان عمار را کتک زده بود و تأدیب کرده بود.nایشان جزء کسانی است که مردم را بر قتل عثمان تحریک کرده است.nدر روایت دیگری هم می‌گوید: چرا شما عثمان را کشتید؟nگفت:‌ ما اول کفر او را ثابت کردیم و بعد او را کشتیم.nمجری:nدر مورد قتل عمر هم سؤال داشتند.nاستاد قزوینی:nنه من همچین روایتی ندیدم و اگر هم باشد، ما این قضیه را تکذیب می‌کنیم؛ ولی در قتل عثمان شما به تاریخ طبری جلد ۳ صفحه ۴۰۱ و در بعضی‌ از چاپ‌ها در جلد ۵ صفحه ۱۵ و در بعضی از چاپ‌ها در جلد ۴ صفحه ۳۶۷ می‌گوید:‌ تمام صحابه که در مدینه بودند، بعد از این که عثمان یک سری بدعت‌هایی را گذاشت و مقداری از بیت المال را در اختیار نزدیکان خودش قرار داد و آن کسانی که مطرود پیغمبر و مطرود ابوبکر و عمر بودند و تبعیدی بودند، این‌ها را آورد و صحابه‌ای که در مدینه بودند، نامه نوشتند:nکتب من بالمدینة من أصحاب النبی إلى من بالآفاق منهمnتاریخ الطبری، ج ۲، ص ۶۶۲nتمام کسانی که از اصحاب پیغمبر در مدینه بودند، نامه نوشتند به تمام صحابه‌ای که خارج از مدینه بودند، در شهرها و کشورهای مختلف، گفتند:‌ شما برای جهاد دین خدا رفتید، خلیفه مسلمین دین خدا را فاسد کرده است.nفإن دین محمد قد أفسد من خلفکم وترک فهلموا فأقیموا دین محمدnتاریخ الطبری، ج ۲، ص ۶۶۲nاین خلیفه‌ای که شما در مدینه درست کرده بودید، دین پیغمبر را فاسد و رها کرده است، ای صحابه به مدینه بیایید تا دین پیغمبر را برپا بدارید.nبعد طبری می‌گوید:nفأقبلوا من کل أفق حتى قتلوهnتاریخ الطبری، ج ۲، ص ۶۶۲nصحابه‌ای که در هر کجای عالم بودند، وارد مدینه شدند تا این که عثمان را به قتل رساندند.nاین آدرس‌هایی که بنده دادم، بزرگواری کنید مراجعه کنید.nشاید چاپی که شما داشته باشید، در این آدرس‌ها نباشد.nدر کتاب کامل ابن اثیر حوادث ۳۵ در جلد ۳ صفحه ۱۶۸ آمده است.nاین‌ها قضایا را مفصل نقل کرده‌اند.nچندین بار هم امیرالمؤمنین بین عثمان و صحابه واسطه شد و صحابه سخن علی را پذیرفتند؛ ولی عثمان سخن علی را نپذیرفت و در نهج البلاغه هم وجود دارد که می‌فرماید: من به قدری واسطه شدم و در رابطه با عثمان خواهش کردم که می‌ترسم پیش خدا گناهکار محسوب شوم.nدر رابطه با حدیث رد الشمس، ما بارها در این رابطه صحبت کردیم و عرض کردیم جناب ابن حجر عسقلانی در کتاب فتح الباری مفصل مطرح کرده است و جناب طبرانی و حاکم نیشابوری از بیهقی نقل کرده است که پیغمبر اکرم بر روی زانوی امیرالمؤمنین خوابش برده بود:nففاتته صلاة العصر فردت الشمس حتى صلى علی ثم غربتnفتح الباری، ج ۶، ص ۲۲۲nنماز عصر از علی فوت شد، پیغمبر دعا کرد و آفتاب برگشت و علی بن ابی طالب نمازش را خواند.nبعد ابن حجر می‌گوید:nوهذا أبلغ فی المعجزةnفتح الباری، ج ۶، ص ۲۲۲nاین یک کار شایسته‌ای در معجزه است.nجناب طحاوی در حاشیه‌شان بر مراقی الفلاح می‌گوید:nأخرجه الطبرانی بسند حسن وصححه الطحاوی والقاضی عیاضnحاشیة الطحطاوی على مراقی الفلاح، ج ۱، ص ۱۱۸nروایت صحیح است.nاین که مثل ابن جوزی و دیگران این را تضعیف کرده‌اند، حرف این‌ها هیچ ارزشی ندارد.nآقای ابن عابدین حنفی که از فقهای بزرگ اهل سنت و حنفی مذهب‌ها است، کتابی دارد به نام حاشیه ابن عابدین، می‌گوید:nوالحدیث صححه الطحاوی وعیاض وأخرجه جماعة منهم الطبرانی بسند حسنnحاشیة ابن عابدین، ج ۱، ص ۳۶۰ و ۳۶۱nآقای طبرانی و قاضی عیاض گفته‌اند: حدیث رد الشمس صحیح است و جماعتی روایت رد الشمس را آورده‌اند و آقای طبرانی با سند حسن نقل کرده است.nهمچنین کتاب الصواعق المحرقه می‌گوید:nوحدیث ردها صححه الطحاوی والقاضی فی الشفاء وحسنه شیخ الإسلام أبو زرعة وتبعه غیرهnالصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج ۲، ص ۳۷۶nحدیث رد الشمس را طحاوی و قاضی عیاض و دیگران تصحیح کرده‌اند و ابو زرعه که از استوانه‌های رجالی اهل سنت است، ایشان هم گفته است: حدیث رد الشمس حسن است و آن‌هایی که گفته‌اند:‌ حدیث دروغ است، اشتباه کرده‌اند.n
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت