 |
درباره ما |  |
| کد سؤال: ۳۱۳۰۰ | چند سؤالی نهج البلاغه امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع) امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع) و خلفاء | تعداد بازدید: ۴۷ |
استاد قزوینی:nنامه ششم نهج البلاغهnبیننده:nزیرا از طریقه مومن تخلف کرده است. با این صراحت خود علی علیه السلام که تعیین خلیفه را موکول به رضایت مهاجر و انصار می فرماید و می گوید که هیچ کس حق تخلف از رای آن را ندارد.nو برای اثبات صحت خلافت خود به خلافت خلفا استدلال و استناد می فرماید.nآیا دیگر جایی دارد کسی بر خلاف فرمایش خود امیر بگوید علی خلیفه بلافصل است؟ و خلافت خلفا باطل بوده است؟nو در صفحه ۴۴۵ جلد اول نهج البلاغه قسم می فرماید که اصلا مایل به خلافت نبوده است و طلحه و زبیر او را وادار به خلافت کرده اند و نیر در صفحه ۱۹۸ می فرماید من محق تر از شما هستم نسبت به خلافت و من وزیر شما باشم بهتر است از اینکه امیر باشم. و صریحا خود را مطیع خلیفه معرفی می فرماید و برای خود مقام وزارت را بر مقام خلافت ترجیح می دهد و صلاح مسلمین را در آن می داند.nاستاد قزوینی:nفرمایشتان تمام شد؟nبینننده :nسوال دیگر هم دارم اگر اجازه بدهیدnاستاد قزوینی:nنه اجازه بدهید همین سوال را جواب بدهیم ، ما از اینکه بزرگواری کردید و خیلی مودبانه صحبت کردید تشکر می کنیم.nببینید برادر بزرگوارم! در اینجا امیرالمومنین طرف حسابش معاویه است معاویه ای که معتقد به خلافت حضرت امیر از کتاب سنت نیست، معاویه ای که در برابر ابوبکر و عمر و عثمان تسلیم بوده است می آید در برابر امیرالمومنین قیام می کند و با علی بیعت نمی کند.nامیر المومنین نامه می نویسد و می گوید: معاویه! همانطوری که مردم با ابابکر و عمر و عثمان بیعت کردند و تو پذیرفتی، همین ها با من بیعت کردند. چرا زیر بار خلافت ابوبکر و عمر و عثمان رفتی ولی زیر بار خلافت من نمی روی؟nدارد امیرالمومنین از باب جدال به احسن و از باب قاعده الزام می گوید اگر آنها را قبول داشتی و ملاک تو بیعت مردم بود، بیعت من هم همین شکلی بود؛ پس چرا درباره من این چنین می کنی؟nحتی از علمای بزرگ اهل سنت جناب آقای خوارزمی هم در المناقب خود صفحه ۲۰۲ می گوید:nنامه ای که امیرالمومنین به معاویه نوشتnلاخذ الحجة علیهnخواست حجت را معاویه تمام کند.nالمناقب - الموفق الخوارزمی - ص ۲۰۲nاین یک ، دوم حضرت می فرماید:nإنما الشورى للمهاجرین والأنصارnنهج البلاغة - خطب الإمام علی ( ع ) ( تحقیق صالح ) - ص ۷۵۰nما این را بارها گفتیم که شورا مال مهاجرین و انصار است.n می خواهد اولا: طعنه بزند به معاویه که تو نه از مهاجرینی و نه از انصار و اصلا شورایی کردن تو و وجود تو در شورا هیچ ارزشی ندارد چون پیامبر اکرم فرمود:nلا هجرة بعد الفتحnصحیح البخاری - البخاری - ج ۳ ص ۲۰۰nبعد از فتح مکه دیگر درب هجرت بسته شد و معاویه نه از مهاجرین است و نه انصارnمی گوید تو که دم از مهاجرین و انصار می زنی تو هیج کدام از آنها نیستی.n ثانیا ما هم قبول داریم اگر همه مهاجرین و همه انصار من جمله خود علی بن ابی طالب از مهاجرین است اگر کسی را بگوید امام است ما هم می گوییم امام است ولی شما بفرمایید آیا در خلافت ابوبکر همه مهاجرین و انصار بودند؟ در خلافت جناب عمر آیا مهاجرین و انصار بودند؟ در خلافت همه مهاجرین و انصار بودند؟nشما بفرمایید یک دلیل روایت ضعیف هم بیاورید می بوسیم و روی چشم خود می گذاریم.nدر قضیه ابوبکر این دیگر روایت صحیح بخاری است و ما بارها گفتیم بخاری جلد پنجم صفحه ۸۲ حدیث ۴۲۴۰ که می گوید امیرالمومنین بعد از ۶ ماه یعنی در طول ۶ ماه با ابوبکر بیعت نکرد و تعداد زیادی از مهاجرین و انصار بیعت نکردند. یک نفر از بنی هاشم بیعت نکردند.n اضافه در ذیل روایت چه می گوید؟ من بارها عرض کردم این آقایان قسمت آخر را برداشتند و کلیپ درست کردند حالا هر غلطی می خواهند بکنند بکنند.nولی امیرالمومنین در آخر همین خطبه نامه ششم می گوید:nاگر کسی مهاجرین و انصار او را امام قرار دادند که من هستمnفإن أبى قاتلوهnاگر کسی جلوی این امام و خلیفه ایستاد شما باید با او بجنگیدnعلى أتباعه غیر سبیل المؤمنین وولاه الله ما تولىnنهج البلاغة - خطب الإمام علی ( ع ) - ج ۳ ص ۷nخوب این اشاره است بر اینکه امیرالمومنین سلام الله علیه با این جمله اش اصلا معاویه را اهل جهنم می داند.n حالا من خیلی نمی خواهم توضیح بدهم در این زمینه که «نولی ما تولی» و غیره را شما اگر از قرآن در بیاورید آنجا دیگه برای شما عرض کنم کاملا مشخص و واضح است و اضافه آیا فقط همین نامه ششم از نهج البلاغه است ؟ یا نامه های دیگر هم در نهج البلاغه هست که امیرالمومنین سلام الله علیه در رابطه با خلافت و امامت خودش به صراحت سخن گفته است.nشما در خطبه ۷۴ می فرماید:nلقد علمتمnبه مهاجرین و انصار می گوید: شما علم داشتیدnأنی أحق الناس بها من غیریnمن شایسته ترین افراد بودم در میان مهاجرین برای خلافتnدر خطبه ۱۱۷ می فرماید:nفوالله إنی لأولى الناس بالناسnولایت من بر مردم از همه بالاتر استnیا برای شما عرض کنم در خطبه دوم نهج البلاغه این را هم عزیز جان دقت کن که حضرت می فرماید:nلا یقاس بآل محمد صلى الله علیه وآله من هذه الأمة أحدnهیچ یک از امت با آل محمد قابل مقایسه نیستندnتا آنجایی که می گوید:nولهم خصائص حق الولایة .nاصلا ولایت و امامت مال آل محمد استnوفیهم الوصیة والوراثةnپیامبر به آل محمد وصیت کرده است و آل محمد وارث او هستندnبعد از آنکه امیرالمومنین به خلافت می رسد در همان زمانی که نامه ششم را نوشته است در همان زمان هم بالای منبر می رود می گوید:nالآن إذ رجع الحق إلى أهله ونقل إلى منتقلهnنهج البلاغة - خطب الإمام علی ( ع ) - ج ۱ ص ۳۰nالان حق به حقدار رسید و اون خلافت غصب شده به جایگاه خود منتقل شد.n این خطبه دوم نهج البلاغه است و اضافه حالا مطالب دیگری که در خود نهج البلاغه است مانند انتقاد تندی که امیرالمومنین از خلفا می کند و غیره آنها هم سر جای خود است و الان فرصت بیان آنها نیست ولذا آقای محمد آقای بزرگوار! شما اگر می گویید امیرالمومنین خلافت دیگران زده و قبول دارد، نمی دونم اگر چنانچه من وزیر باشم بهتر از این است که خلیفه باشم، بحث خلافت، یک امری است و بحث امامت یک امر دیگری است.nیکی از مشکلات بعضی از عزیزان اهل سنت این است که فرقی بین خلافت و امامت نمی گذارند حالا ما انشاء الله در یکی از جلسات حبل المتین جایگاه امامت و شوون امامت را از دیگاه قرآن و سنت و از دیدگاه خود امیرالمومنین بیان می کنیم و انشاء الله به حول و قوه الهی ثابت می کنیم که خلافت یکی از شوونات امامت است.nامامت جابه جایی نیست، امامت جعل الهی استnإِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًاnسوره بقره أیه ۱۲۴nو امامت امیرالمومنین به هیچ وجهی قابل جابجایی و انتقال نیست و خلافت یعنی ریاست بر مردم و شرط خلافت این است که تا مردم نخواهند به هیچ وجهی بر امام واجب نیست که بیاید مردم را وادار کند که آی مردم من می خواهم حکومت تشکلیل دهم حتما بیایید زیر نظر من.nدر خطبه سوم هم مفصل امیرالمومنین این را مطرح کرده است.nمجری :nخیلی مممنون تقریبا ۱۲ دقیقه است که با شما صحبت می کنیم اجازه بدهید بیننده بعدی هم صحبت کنند.nبیننده :nمی توانم صحبت کنم ؟nو سوال دیگر را هم بپرسم؟nمجری:nاجازه بدهید شب دیگر در خدمت شما باشیم به هر صورت سوال مفصلی فرمودید و بحث مفصلی هم بود عزیزان دیگر هم پشت خط هستند.nاستاد قزوینی:nاگر فرمایشتان را برای ما پیامک بزنید من این را قول می دهم آقای محسنی یادآوری کنند ما جلسه بعد، اول سوال حضرت عالی را از طرف شما عینا می خوانیم و مطرح می کنیم.nبا کمال معذرتnمجری :nخیلی متشکریم و سپاسگذاری می کنیمn | ||