اگر پیغمبر از طریق وحی از غیب آگاه میشد، آیا میتوان گفت که ائمه دیگر علم غیب ندارند؛ چون وحی قطع شده است؟ استاد قزوینی:nالقرآن یفسر بعضه بعضاnدر یک جا قرآن میفرماید:nاللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَاnسوره زمر آیه ۴۲nخدا نفسها را قبض روح میکند.nبنابراین اگر این طور باشد، پس عزائیل و یارانش چه کاره هستند؟nدر آیات دیگر هم میفرماید:nقُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَnسوره سجده آیه ۱۱nاین دو آیه را باید کنار هم بگذاریم.nیک جا که قرآن میفرماید: خدا است که فقط شما را قبض روح میکند و یک جا هم میفرماید: ملک الموت قبض روح میکند، معنای آن این است: آن که واقعا در دنیا تمام افعال را صورت میدهد به صورت مستقل خداوند است.nتوفی الانفس و میراندن و زنده کردن همه برای خدا است؛ ولی خدای عالم که مستقیم، نمیآید افراد را قبض روح کند.nخدای عالم مستقیم روزی به من و شما نمیدهد، خدای عالم والمدبرات امرا است.nیک سری ملائکه دارد که تدبیر امور به عهده آنها است و میفرماید:nقُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَnسوره سجده آیه ۱۱nاز طرف خدای عالم وکیل هستند.nما بیش از ۱۰۰ آیه داریم که این طور است.nیک جا میفرماید: خدا روزی میدهد و در جای دیگری میفرماید: پدر و مادر روزی میدهند. یک جا میفرماید: کشاورزها زراعت میکنند و در جای دیگری میفرماید: خدا زراعت میکند.nدر بحث علم غیب هم، علم غیب استقلالی و ذاتی برای خدا است. غیر از خدای عالم احدی در دنیا علم غیب استقلالی ندارد.nپیغمبر اکرم که میفرماید:nوَلَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِیَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَnسوره اعراف آیه ۱۸۸nاگر من غیب میدانستم، تمام خیرات را به طرف خودم جذب میکردم.nیعنی من از پیش خودم علم غیب ندارم.nشما آیه ۱۸۸ سوره اعراف را در کنار آیه ۲۶ سوره جن بگذار.nدر آنجا میفرماید:nعَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًاnسوره جن آیه ۲۶ و ۲۷nخدای عالم غیبش را به کسی نشان نمیدهد و ظاهر نمیکند مگر برای پیامبران.nمعلوم میشود که پیامبران علم غیب دارند؛ ولی پیامبران از پیش خودشان علم غیب ندارند. اگر پیغمبری گفت: من از پیش خودم علم غیب دارم، نستجیر بالله این کفر است.nبرای همین در قضیه حضرت عیسی میفرماید:nأَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْیِی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآَیَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَnسوره آل عمران آیه ۴۹nمن از گل به صورت پرنده چیزی درست میکنم و در آن میدمم و به اذن خدا پرنده میشود. من آنچه که شما در خانههایتان میخورید، خبر دارم؛ نه تنها از خورد و خوراک شما خبر دارم؛ بلکه از تمام آذوقهها و مواد غذایی که در خانهتان ذخیره کردهاید، از آن هم خبر دارم.nآنچه که در عالم هستی مدبر واقعی است و فاعل استقلالی است، خدای عالم است و مابقی هرچه انجام میدهیم، الله خلقکم و ما تعملون.nهر کاری که بنده انجام میدهم؛ مثلا الان صحبت میکنم، اگر بگویم این من هستم که از پیش خودم صحبت میکنم، این کفر و شرک است.nلا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیمnامیدوارم که قضیه روشن شده باشد.nبیننده:nما قبول داریم که پیغمبر گرامی اسلام به وسیله وحی از علم غیب آگاه میشدند.nسؤالی که پیش میآید این است که بعد از پیغمبر وحی قطع میشود.nچه جوری امام صادق چیزی از آینده گفتهاند؟nاین را شما قبول دارید، وحی بعد از پیغمبر قطع شده است. اینها چه طوری از علم غیب آگاه شدهاند در صورتی که وحی نبوده است؟nاستاد قزوینی:nاگر شما به خود کتابهای اهل سنت مراجعه کنید، من یک حدیثی از صحیح مسلم برای شما میخوانم، که جواب شما است:n۲۸۹۱ وحدثنا محمد بن بَشَّارٍ حدثنا محمد بن جَعْفَرٍ حدثنا شُعْبَةُ ح وحدثنی أبو بَکْرِ بن نَافِعٍ حدثنا غُنْدَرٌ حدثنا شُعْبَةُ عن عَدِیِّ بن ثَابِتٍ عن عبد اللَّهِ بن یَزِیدَ عن حُذَیْفَةَ أَنَّهُ قال أخبرنی رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم بِمَا هو کَائِنٌ إلى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ فما منه شَیْءٌ إلا قد سَأَلْتُهُ إلا أَنِّی لم أَسْأَلْهُ ما یُخْرِجُ أَهْلَ الْمَدِینَةِ من الْمَدِینَةِnصحیح مسلم، ج ۴، ص ۲۲۱۷nحذیفه میگوید: پیغمبر از تمام اتفاقاتی که تا قیام قیامت، میافتد به من خبر داد.nپیغمبر اکرم که عالم غیب باذن الله است خبر میدهد و آقای حذیفه تا قیام قیامت از همه مطالب با خبر است.nاگر امام صادق هم از آینده و غیب خبر میدهد، این را از پدر بزرگوارشان امام باقر گرفته است و امام باقر از امام سجاد و امام سجاد از امام حسین و امام حسین از امیرالمؤمنین و امیرالمؤمنین از پیغمبر گرفته است. آیا این استبعاد دارد؟nدر صحیح مسلم اگر دو تا حدیث جلوتر بیایید، از ابو زید نقل میکنند:nصلى بِنَا رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم الْفَجْرَ وَصَعِدَ الْمِنْبَرَ فَخَطَبَنَا حتى حَضَرَتْ الظُّهْرُ فَنَزَلَ فَصَلَّى ثُمَّ صَعِدَ الْمِنْبَرَ فَخَطَبَنَا حتى حَضَرَتْ الْعَصْرُ ثُمَّ نَزَلَ فَصَلَّى ثُمَّ صَعِدَ الْمِنْبَرَ فَخَطَبَنَا حتى غَرَبَتْ الشَّمْسُ فَأَخْبَرَنَا بِمَا کان وَبِمَا هو کَائِنٌ فَأَعْلَمُنَا أَحْفَظُنَاnصحیح مسلم، ج ۴، ص ۲۲۱۷nپیغمبر نماز صبح را خواند و به منبر رفت و خطبه خواند تا نماز ظهر، نماز ظهر را خواند، دوباره خطبه خواند و نماز عصر را خواند و خطبه خواند تا غروب.nبعد از نماز صبح تا نماز عشاء، پیغمبر یک روز تمام خطبه خوانده است.nپیغمبر در این یک روز تمام آنچه که در گذشته اتفاق افتاده و در آینده بنا بود اتفاق بیافتد، همه را خبر داد، هر کدام از ما حافظهاش قویتر بود، مطالب را گرفتیم و هر کس حافظهاش قوی نبود، نتوانست مطلبی بگیرد.nاگر پیغمبر اکرم به باذن الله میداند و به صحابه میگوید، علی هم جزء همین صحابه است. امیرالمؤمنین احفظ صحابه است و تمام مطالب را گرفته است.nأنا مدینة العلم و علی بابهاnأنا مدینة الحکمة علی بابهاnبرای همین از امیرالمؤمنین به تدریج ائمه علیهم السلام گرفتهاند.nدر رابطه با خود خلیفه دوم، آقایان اهل سنت میگویند: پیغمبر فرمود: اگر بنا باشد یک فردی محدث باشد، یعنی ملائکه با او سخن بگویند، جناب عمر بن الخطاب است.nچه طور جناب خلیفه دوم این شأنیت و اهلیت را دارد که ملائکه با او سخن بگویند؛ ولی امیرالمؤمنین و فرزندان بزرگوارشان این شأنیت را ندارند؟n |