درباره ما

چرا امامت صریح نیامده است؟ چرا به ضریحی که هنوز نصب نشده است تبرک می‌جستند؟
کد سؤال: ۳۱۲۱۱امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت عامه »امامت عامه در قرآن
امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت عامه »امامت عامه در سنت و عقل
عقاید شیعه و پاسخ به شبهات آن »تبرک
تعداد بازدید: ۴۸
چرا امامت صریح نیامده است؟ چرا به ضریحی که هنوز نصب نشده است تبرک می‌جستند؟

استاد قزوینی: nما تشکر می‌کنیم و گلایه اول‌تان را وارد می‌دانیم.nدر همان جلسه‌ای که جناب آقای مراد زهی بودند، آقای یزدانی یک روایت را مطرح کرد و برداشتی داشت که به مزاق جناب آقای مولوی مراد زهی وقتی خوش نیامد، ایشان همان جا شروع کردن به تندی کردن. حتی تا این اندازه این آقایان زیر بار نمی‌روند.nوقتی می‌بیند که طرف مقابل دارد بر خلاف نظر این داره از روایت برداشت می‌کند، عصبانی و تند می‌شوند.nآقای نوری عزیز وقتی می‌بینیم که این‌ها به اهل بیت و شیعه و نوامیس شیعه اهانت می‌کنند؛ حتی نسبت‌های ناروا به مراجع می‌دهند که فلان مرجع دستش نجس است و فلانی کافر است و شیخ طوسی چنین است.nقرآن می‌فرماید:nفَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْnسوره بقره آیه ۱۹۴nاین منطق قرآن است.nقرآنی که می‌فرماید:nوَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا.nسوره بقره آیه ۸۳nبه عموم مردم با زبان خوب سخن بگویید؛ ولی در سوره جمعه نسبت به آن دسته از عالمانی که به عملشان عمل نمی‌کنند، قرآن می‌فرماید:nمَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا.nسوره جمعة آیه ۵nواژه حمار به کار می‌برد.nنسبت به بلعم باعورایی که به یک مقامات بالا رسیده و به اسم اعظم رسیده است می‌فرماید:nفَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ.nسوره اعراف آیه ۱۷۶nما هرچقدر بتوانیم با ادبیات اهل بیت در برابر این حرف‌های نادرست این‌ها صحبت می‌کنیم.nوَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا.nسوره فرقان آیه ۶۳nبنده خودم هم ذاتا روی این هستم که ما نباید تحت تأثیر قرار بگیریم و اگر یک جایی تحت تأثیر قرار می‌گیریم و عبارت تند می‌گوییم، این عبارت تند خارج از چهار چوب اسلامی نیست.nشما ببینید که آن‌ها چه کار می‌کنند، ببینید آن‌ها فحش می‌دهند و توهین می‌کنند و افتراء می‌بندند و عبارت‌های ریک به کار می‌برند.nما یک روایت را مطرح می‌کنیم و می‌گوییم که اگر کسی از شما سؤال‌ کند که آیا شما در خانواده‌تان به این روایت عمل می‌کنید یا نه چه جوابی می‌دهید.nما همان فحش‌های آن‌ها را با روایاتی که در کتاب‌های این‌ها وجود دارد جواب می‌دهیم.nمن وقتی این روایات را می‌خوانم چندین بار از عزیزان اهل سنت پوزش می‌طلبم.nمن در رابطه با عزاداری ام المؤمنین عائشه برای نبی مکرم قسمت اول روایت را دیدیدم و چند بار هم تدریس کردم؛ حتی آن شاگردهای من که ۲۵ سال در کلاس من بودند دیدند که قسمت اول روایت را آوردیم که می‌گوید:nفَمِنْ سفهی وَحَدَاثَةِ سنیnمسند أحمد بن حنبل، ج ۶، ص ۲۷۴nما گفتیم که این را نگویید؛ چون احساسات و عواطف اهل سنت را جریحه دار می‌کند.nشما می‌خواهید استناد کنید به قسمت دوم استناد کنید که می‌گوید:nأَلْتَدِمُ مع النِّسَاءِ واضرب وجهی.nمسند أحمد بن حنبل، ج ۶، ص ۲۷۴nاین آقا می‌گوید:‌ فلانی آمد روایت را تقطیع کرد و اول روایت را نیاورد.nگفتم: اول روایت را ما می‌دانیم؛ ولی چون اهانت و توهین و جسارت است نمی‌خوانیم.nشاید همان را بنی امیه اضافه کرده باشند یا اگر هم باشد، ما نباید این را در یک شبکه جهانی از قول عائشه بگوییم:nفَمِنْ سفهی وَحَدَاثَةِ سنیnمسند أحمد بن حنبل، ج ۶، ص ۲۷۴nمن چون سفیه و بچه بودم آمدم عزاداری کردم.nاین خیلی زشت است و توهین است.nشما از یک طرف می‌گویید: که پیغمبر فرمود: نصف دین‌تان را از عائشه بگیرید و از این طرف هم می‌گویید: عائشه سفیه بوده است.nاگر یک بخش روایت را ما می‌خوانیم، اگر مرتبط به بخش دیگر نباشد نیازی نیست که بخوانیم.nفقهای ما و فقهای اهل سنت بعضا به صدر روایت استناد می‌کنند یا به زیل روایت استناد می‌کنند؛ چون صدر و زیل مرتبط به همدیگر نیستند.nبعضی از موارد هم ما می‌بینیم که صدر و ذیل به هم مرتبط است ولی در آن توهین است؛ ولی ما این‌ها را قیچی می‌کنیم.nدر رابطه با روایت «آثما غادرا» که قضیه ابن عباس را قیچی می‌کنیم، می‌بینیم که با مقدسات اهل سنت نمی‌سازد؛ ولی من ذاتا با این حرف حضرت عالی و گلایه اول‌تان را وارد می‌دانم.nبعضی وقت‌ها انسان نمی‌تواند که جلوی عرق مذهبی و دینی را بگیرد.nدر رابطه با صحبت دوم‌تان ما کل مباحث را مطرح کردیم.nاین که امامت از اصول دین است، بزرگان شما و علمای اهل سنت این را آورده‌اند.nاین که قرآن بدون سنت هیچ معنایی ندارد.nابو حنیفه می‌گوید:nلولا السنة ما فهم أحد منا القران.nالمستخرج على المستدرک للحاکم، ج ۱، ص ۱۵nاگر سنت نباشد ما قرآن را نمی‌فهمیم.nدر آیه ۴۴ سوره نمل می‌فرماید:nوَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْnقرآن در کنار سنت برای ما حجت است.nأن جبریل کان ینزل بالسنة کما ینزل بالقرآنnالإتقان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۱۲۷ و سبل الهدى والرشاد، ج ۲، ص ۲۵۶ و الفتاوى الحدیثیة، ج ۱، ص ۱۵۰nما این دو را باید کنار هم قرار دهیم تا شریعت را بفهمیم.nآن روز آن عزیزمان آقا عبد الله از آلمان زنگ زد. من چیزی سؤال نکردم فقط گفتم شما اصل وجوب نماز را از قرآن برای من ثابت کن. نتوانست ثابت کند. رکعات نماز پیش کش‌تان.nنماز از اوجب واجبات است.nأَوَّلُ ما یسئل عنه الْعَبْدُ یسئل عن صَلَاتِهِ فَإِنْ تُقُبِّلَتْ منه تُقُبِّلَ منه سَائِرُ عَمَلِهِ وان رُدَّتْ علیه رُدَّ علیه سَائِرُ عَمَلِهِnمصنف ابن أبی شیبة، ج ۲، ص ۱۷۱nخدای عالم صلاح دیده است که در قرآن به این شکل بیاورد.nما که نمی‌توانیم برای خدا تعیین تکلیف کنیم.nخداوند در رابطه با مورچه یک سوره نازل کرده است و در رابطه با زن‌ها یک سوره نازل کرده است و بحث نماز را که از اهم واجبات است فرموده:nأَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّیْلِnسوره اسراء آیه ۷۸nاین کل آن چیزی است که آقایان نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با آن می‌خوانند و این را دلیل وجوب نماز‌‌های پنچگانه می‌دانند.nدر هیچ کجای این آیه نیست که شما نماز صبح و یا نماز ظهر و یا مغرب بخوانید.nاین که صلاة به معنی نماز است، این را شما از کجا استفاده کردید؟nإِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًاnسوره أحزاب آیه ۵۶nیا این آیه که می‌فرماید:nوَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْnسوره توبه آیه ۱۰۳nاین آیات به معنی دعا استعمال شده است.nبحث امامت را ما اگر مطرح کردیم، آمدیم هم آیات قرآن مثل آیه ولایت و اکمال و ابلاغ بیان کردیم و روایات صحیح را هم در ذیل این آیات آورده‌ایم.nگفتیم: برادر عزیز اگر آیه ۱۱ سوره نور که شما می‌گویید در حق عائشه نازل شده است، اسم عائشه که در آن نیست، به کمک سنت می‌گویید: این آیه در رابطه با عائشه است.nشما می‌گویید: آیه ۴۰ سوره در رابطه با ابو بکر است، اسم ابو بکر هم که در آن نیامده است، به کمک سنت می‌گویید در رابطه با ابو بکر است.nاگر یک آیه به کمک سنت در رابطه با ابو بکر و عمر نازل شود، باید دلالت کند؛ ولی اگر یک آیه به کمک روایات در رابطه با امیرالمؤمنین ما ثابت کردیم، ما حق ثابت کردنش را نداریم؟nاین یک بام و دو هوا است.nالفاظی که ما نقل کردیم در رابطه با امامت امیرالمؤمنین با عبارت‌های مختلف آمده است.nما تنها شبکه شیعی هستیم که آمدیم این تریبون را در اختیار عزیزان بزرگوار اهل سنت قرار دادیم.nمن خدمت جناب مهندس ضرغامی هم عرض کردم که کاری که ما کردیم صدا و سیمای جمهوری اسلامی نکرده است. شاید به خاطر بافت جمعیت کشور بوده یا این که برای‌شان محذوراتی بوده است. صلاح مملکت خویش خسروان دانند.nما اولین شبکه‌ای بودیم که مولوی‌های عزیز را از شرق و غرب کشور آورده‌ایم و این تریبون جهانی را در اختیارشان قرار دادیم.nاین آقایان از خلفاء و عائشه و صحابه تمجید کردند که مخالف عقائد ما بود؛ ولی ما گفتیم که این تریبون باشد تا به بینندگانی که از اهل سنت داریم ثابت کنیم که در این قضیه ما تعصب نداریم.nما الان هم از همه علمای بزرگوار و اساتید حوزه‌های علمیه و ائمه جمعه و جماعت اهل سنت دعوت می‌کنیم. در شبکه جهانی ولایت به روی همه باز است.nالبته ما دو شرط گذاشتیم:n۱- وارد بحث سیاسی نشوند؛ چون ما شبکه سیاسی نیستیم.n۲- نسبت به مبانی شیعه اهانت و جسارت نکنند؛ همان طوری که این ۱۲ بزرگوار که آمدند به همین شکل بوده‌اند.nما این برنامه را ادامه می‌دهیم.nدر رابطه با ضریح امام حسین هم نظر شخصی بنده این است، اگر چه این ضریح بر بالای قبر امام حسین نصب نشده است؛ ولی همین اندازه که منتسب به امام حسین است قداست دارد.nمثلا شما می‌روید و خیاطی و خیاط به شما می‌گوید: این لباس برای فلان پادشاه است که مورد تمجید و احترام شما است، همان جا با این که هنوز پادشاه آن لباس را نپوشیده است، بی‌اختیار به عنوان تبرک ودست روی لباس می‌کشد.nآن لباس یک قداست مخصوصی دارد.nاین که بالای قبر مطهر امام حسین قرار می‌گیرد، نه قبر امام حسین با آن ارتباطی دارد و چسبیده است و نه بدن مطهر امام حسین.nآنجا هم که هست، انتسابش به امام حسین است، اینجا هم که هست انتساب به امام حسین دارد و هیچ فرقی نمی‌کند.nقضیه پیرهن یوسف، این پیراهن را چه بپوشد و چه نپوشد.nهمین که انتساب به حضرت یوسف دارد، خدای عالم آن معجزه و آن کرامت را در پیرهن قرار می‌دهد و حال آن که این پیرهن نه جزء بدن حضرت یوسف است و نه چیز دیگری.nاین انتساب به یک بزرگ و انتساب به یک شخصیت برای آن چیز قداست می‌آورد؛ چه ضریح باشد و چه غیر ضریح.n
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت