چرا پیامبر در حج امامت حضرت علی را اعلام نکرد؟
آیا غدیر برای ماجرای جیش یمن بود؟
استاد قزوینی:nآن زمان مناطق دیگر هنوز فتح نشده بود.nسرزمین اسلامی منحصر به مدینه و مکه بود که جدیداً هم یمن فتح شده بود.nبیننده:nاینها همه مسیرشان یکی بود؟ با هم میرفتند و با هم برمیگشتند؟nاستاد قزوینی:nاز مدینه افراد آمدند و مردم مکه هم بودند و از یمن و طائف هم تعدادی آمده بودند.nغیر از این چهار شهر از هیچ شهری نیامده بودند.nبیننده:nچرا پیامبر در خانه خدا امامت حضرت علی را اعلام نکرد؟nاستاد قزوینی:nپیغمبر صلاح دیده است که جای دیگری بیان کند، به من و شما چه ارتباطی دارد؟nبیننده:nجایی که همه جمع هستند، چرا آنجا اعلام نکرده است و آمد در یک جای دیگری اعلام کرد؟nاستاد قزوینی:nپیغمبر اکرم در مکه صلاح ندیده است؛ بلکه در غدیر خم صلاح دیده است.nبیننده:nیعنی چه؟ برای چی صلاح ندیده است؟nاستاد قزوینی:nآیا پیغمبر عقلش نمیرسید که آنجا اعلام کند؟ اعتراض شما به پیغمبر است؟nبیننده:nنه. منظور من این است که همان جا اعلام میکرد که همه بدانند که حضرت علی جانشین پیامبر است.nاستاد قزوینی:nپیغمبر صلاح ندیده است. شما اعتراض به پیغمبر میکنید و کار پیغمبر را زیر سؤال میبرید.nبیننده:nچرا در آنجا اعلام نکرد تا همه بدانند و در جای دیگری فرمود: که تعدادی حضور نداشتند؟nمجری:nشما منکر غدیر هستید؟nبیننده:nغدیر اتفاق افتاده است؛ ولی برای جانشینی حضرت علی نبوده است.nاین یک قضیه دیگری بوده است که در یمن یک مشکلی پیش آمده بوده است که پیامبر خواست آن مشکل را حل کند.nاستاد قزوینی:nیمنیها و طائفیها رفتند و اهل مکه هم در شهر خود ماندند، چرا پیغمبر در بیابان این مسئله را مطرح کرد؟ اگر به خاطر اعتراض مردم یمن بود، باید در مکه مطرح میکرد و مردم یمن هم میشنیدند.nمیتوانید جواب دهید؟nدر حالی که در غدیر خم یمنیها و طائفیها رفته بودند و اهل مکه هم در مکه مانده بودند. چرا پیغمبر اکرم، چیزی که مربوط به یمن است، در جایی مطرح کرده است که مردم یمن در آنجا نیستند؟nبیننده:nمن سواد دینی ندارم.nمجری:nنوبت جواب دادن که میشود، دوستان میگویند: ما طلبه نیستیم و سواد دینی نداریم.nاستاد قزوینی:nشما با همین اطلاعاتتان به ما جواب دهید.nبیننده:nشما به مخالفانتان هرچی از دهنتان در میآید میگویید، با الفاظ خیلی بد با آنها صحبت میکنید. آقای ریگی که از خاش تماس گرفتند، شما گفتید: اصلا رافضی نیست.nوقتی که رافضی بود، شما گفتید: چنین و چنان، چرا کامل نمیخوانید؟nمجری:nشما که این را دوباره مطرح کردید. ما که این را کامل خواندیم و نشان دادیم.nبیننده:nشما گفتید: اصلا همچین چیزی نیست و آن را انکار کردید. وقتی که آوردید، گفتید: وجود دارد؛ ولی چنین و چنان است، دنبالش را کامل نخواندید.nمجری:nآن رافضی که هست، در صفحه قبلش است و ابن تیمیه میگوید:nوالجواب أن القدح لا یقبل...nمنهاج السنة النبویة، ج ۸، ص ۲۹۰nدارد حرف خودش را میزند.nاستاد قزوینی:nاین دوستان عزیز ما یا توجه ندارند یا خودشان را به بیتوجهی میزنند. این را دقت کن؛ چون اگر جای دیگری نقل کردید، فردای قیامت باید جواب دهید.nمیگوید:nقال الرافضی الثامن قوله فی مرض موته.... والجوابnمنهاج السنة النبویة، ج ۸، ص ۲۹۰nجواب رافضی این است.nبعد در جواب رافضی میگوید:nوغایة ما یقال إنه کبس البیت لینظر هل فیه شیء من مال الله الذی یقسمه وأن یعطیه لمستحقه.nمنهاج السنة النبویة، ج ۸، ص ۲۹۱nاین کجایش اشکال دارد و کجایش را ما حذف کردیم و کجایش را خیانت کردیم؟nبیننده:nمن منظورم این نیست که شما خیانت کردید، حدیث را شما کامل نمیخوانید.nاستاد قزوینی:nاینجا که ختم صحیح بخاری یا منهاج السنة نگرفتیم که بیاییم ۱۰ صفحه از منهاج السنة را بخوانیم. ابن تیمیه از علامه حلی مطلبی نقل کرده است و جواب میدهد.nدر این جواب یک بخشی که مرتبط به بحث ما است این است:nإنه کبس البیت لینظر هل فیه شیء من مال الله الذی یقسمه وأن یعطیه لمستحقهnمنهاج السنة النبویة، ج ۸، ص ۲۹۱nبه زور وارد خانه علی شدند.nما همین تعبیر را میخواهیم. شما از اول تا آخرش را بخوانید و ببینید که چه چیزی دارد که من بخواهم برای مردم بخوانم؟nابن تیمیه یک سری لاطائلات بافته است. اگر من بخواهم ۵ صفحه از اینها را بخوانم ۲ ساعت طول میکشد.nبیننده:nنمیخواهد تمامش را بخوانید، فقط چکیدهای از آن را بخوانید تا لب مطلب خوانده شود.nاستاد قزوینی:nما لب مطلب را اعلام میکنیم.nمیگوییم: که ایشان در کنار حرفهایی که میزند، اعتراف میکند که ابو بکر به زور وارد خانه حضرت زهرا سلام الله علیها شده است و علت آن هم این بود که میخواست ببیند که حضرت زهرا سلام الله علیها چیزی دزدیده است یا نه؟ آیا وجدان حضرت عالی این را قبول میکند؟nبیننده:nنه.nاستاد قزوینی:nخدا اموات شما را بیامرزد. این عبارت ابن تیمیه است:nوغایة ما یقال إنه کبس البیت لینظر هل فیه شیء من مال الله الذی یقسمه وأن یعطیه لمستحقه.nمنهاج السنة النبویة، ج ۸، ص ۲۹۱nنهایت چیزی که ما در جواب رافضی میگوییم، این است که ابو بکر (کبس البیت) یعنی به زور وارد خانه شد، تا ببیند که چیزی از بیت المال در آنجا وجود دارد که بردارد و به مستحقین بدهد.nآیا وجدان شما میپذیرد که در خانه علی و زهرا سلام الله علیهما، از بیت المال چیز غصبی بوده است و اینها نمیخواستند که به مستحقین بدهند؟nآقای ابا بکر میگوید: من میخواهم به زور وارد شوم و اموالی که شما دزدیدهاید و به زور در خانه گذاشتهاید، به مستحقین بدهم.n |