درباره ما |
کد سؤال: ۳۱۱۷۳ | چند سؤالی نهج البلاغه امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امامت خاصه در روایات »حدیث غدیر ادیان و مذاهب »وهابیت »بنیانگزاران وهابیت امامت و ائمه (علیهم السلام) »حضرت زهرا (س) | تعداد بازدید: ۵۸ |
استاد قزوینی:nنهج البلاغه مگر در نزد شما حجت است؟nاگر در نهج البلاغه باشد، شما میپذیرید؟nبیننده:nدر کتاب نهج البلاغه حضرت علی اشارهای کرده است؟nاستاد قزوینی:nبله.nدر چند جا اشاره کرده است و ما بارها این را گفتهایم.nمجری:nتمام کلمات حضرت علی در نهج البلاغه نیست.nاستاد قزوینی:n۴۰ هزار روایت از حضرت امیر نقل شده است.nموسوعه امیرالمؤمنین را ببینید که ۱۰ جلد است.nسید رضی فقط خطب امیرالمؤمنین را جمع کرده است.nدر نهج البلاغه بودن برای شما که سند نیست.nشما اگر میخواهید که حجت تمام شود، کتابهای معتبر شما و آقای حاکم نیشابوری نقل میکند که پیغمبر فرمود:nإن علیا منی وأنا منه وولی کل مؤمن.nالمستدرک على الصحیحین، ج ۳، ص ۱۱۹nمراد از ولی چیست؟nبیننده:nاین حدیث که ضعیف است.nاستاد قزوینی:nشما از کجا فهمیدی این حدیث ضعیف است؟nبیننده:nمن از طلاب هستم. از علماء پرسیدم و تحقیق کردم.nاستاد قزوینی:nآن کسی که به شما گفته است که ضعیف است، آدرس عوضی داده است.nآقای حاکم نیشابوری میگوید:nهذا حدیث صحیح على شرط مسلم ولم یخرجاهnالمستدرک على الصحیحین، ج ۳، ص ۱۱۹nشما امشب مراجعه کن.nبیننده:nمیشود لفظش را بگویید؟nاستاد قزوینی:nإن علیا منی وأنا منه وولی کل مؤمن.nالمستدرک على الصحیحین، ج ۳، ص ۱۱۹nبیننده:nدر غدیر، پیامبر به حضرت علی چه گفته است؟nمجری:nمن کنت مولاه فهذا علی مولاه؟nبیننده:nبله.nمجری:nاین ضعیف است؟nبیننده:nنه.nادامهاش که میگوید:nاللهم وال من والاه.nوال یعنی دوست داشتن.nدوست بدار کسی را که او را دوست دارد.nبا سرپرست معنی نمیدهد.nو در ادامه هم میگوید:nوعاد من عاداه.nعاد به معنی دشمنی است.nاز ادامه این کلام مشخص میشود.nشما خودتان عربی خواندهاید و در علم نحو تخصص دارید.nاگر معنی یک حرف مشخص نشد، بر اساس معنی بعدیش هم فهمیده میشود.nاز «عاد» که دشمنی است مشخص میشود که «وال» به معنی دوست داشتن است.nاستاد قزوینی:nپیغمبر قبل از این که بفرماید:nمن کنت مولاه فعلی مولاهnچه فرموده است؟nفرموده است:nألست أولى بالمؤمنین من أنفسهم قلت بلى یا رسول الله قال من کنت مولاه فعلی مولاهnمصنف ابن أبی شیبة، ج ۶، ص ۳۷۴nآیا این را پیغمبر فرموده است؟nبیننده:nاین جوری که نیست.nاز آنجا شروع میشود که میفرماید:nمن کنت مولاه.nاستاد قزوینی:nشما قضایا را مطالعه کن.nبیننده:nمیگویم: در کتب اهل سنت: این جوری نیست.nاستاد قزوینی:nآیا این جمله که میفرماید:nألست أولى بکم من أنفسکمnالسنة لابن أبی عاصم، ج ۲، ص ۶۰۶nدر کتب اهل سنت آمده است؟nدر آیه ۶ سوره احزاب خدای عالم میفرماید:nالنَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْnیعنی در حقیقت یک ولایت تامهای است که خدای عالم بر پیغمبر اکرم تثبیت کرده است و بزرگان و علمای شما هم اعتراف صریح دارند بر این که این آیه یعنی پیغمبر بر همه مؤمنین ولایت تامه دارد؛ هم در امور دینی و هم در امور دنیایی.nشما کشاف زمخشری جلد۳ صفحه ۲۵۱ را مطالعه کنید که ذیل آیه ۶ سوره احزاب میگوید.nدر تفسیر بیضاوی دارد:nفی الأمور کلها.nتفسیر البیضاوی، ج ۴، ص ۳۶۴nپیغمبر فرمود:nألست أولى بکم من أنفسکم قالوا بلى.nالسنة لابن أبی عاصم، ج ۲، ص ۶۰۶nبعد از این فرمود:nمن کنت مولاه فعلی مولاه.nالسنة لابن أبی عاصم، ج ۲، ص ۶۰۶nروایتش هم صحیح است.nبیننده:nالنبی آیه قرآنی است.nاستاد قزوینی:nپیغمبر اکرم قبل از این که بفرماید:nمن کنت مولاه فعلی مولاهnالسنة لابن أبی عاصم، ج ۲، ص ۶۰۶nفرموده است:nألست أولى بکم من أنفسکم قالوا بلى.nالسنة لابن أبی عاصم، ج ۲، ص ۶۰۶nبرای چی پیغمبر به آیه ۶ سوره احزاب استناد کرد؟nاین را شما برای من توضیح دهید.nبیننده:nشما قبلا گفتید: در کتب ابن تیمیه آمده است که فاطمه را زدند، ما رفتیم دیدیم که در آنجا گفته بود:nقال الرافضیnیعنی این را از قول رافضی میآورد.nاستاد قزوینی:nاین چه ربطی به سؤال من دارد.nمجری:nاگر نمیتوانید جواب دهید، اشکالی ندارد. لازم نیست بحث را عوض کنید. این را جواب دهید. مردم متوجه میشوند که شما از بحث فرار میکنید.nبیننده:nمن میروم این را تحقیق میکنم؛ ولی میگویم که مثل آن مورد نباشد.nاستاد قزوینی:nاگر الان من البدایة والنهایة را نشان دهم.nبیننده:nالبدایة والنهایة کتاب تاریخی معتبری نیست.nاستاد قزوینی:nاولین باری است که ما میشنویم.nالبدایة والنهایة مال ابن کثیر دمشقی است و کتابی است تحقیقی و علمی.nشما اول بین کتاب تحقیقی و علمی و بین کتاب تاریخی فرق بگذارید.nبیننده:nشما چرا در مورد قضیه حضرت زهرا گفتید: این قدر واضح بوده است که ابن تیمیه هم نتوانسته انکار کند.nبعد رفتم دیدم که ابن تیمیه در کتاب خودش از زبان رافضی میگوید.nاستاد قزوینی:nمن الان نشان میدهم تا ببینیم که در اینجا کلمه قال الرافضی آمده است یا نه؟nشما طلبه هستید؟nبیننده:nنه من طلبه نیستم، من دانشجو هستم.nاستاد قزوینی:nایرادی ندارد. شما دروغ نگو. چهار حرفی چرندی که در شبکههای شیطانی میزنند، شما را گول نزد. شما این عبارت را میبینید؟nبیننده:nتماس قطع شد.nاستاد قزوینی:nآقای ریگی عزیز که فرار کردی این کتاب منهاج السنة ابن تیمیه است که میگوید:nوغایة ما یقال إنه کبس البیت لینظر هل فیه شیء من مال الله الذی یقسمه وأن یعطیه لمستحقه.nمنهاج السنة النبویة، ج ۸، ص ۲۹۱nنهایت چیزی که در این رابطه میشود گفت: (حرف آقای علامه حلی را میآورد و جواب میدهد و جوابش هم به درد نمیخورد) این قضیه هجوم خلیفه دوم به خانه حضرت زهرا نهایتش این است که به زور وارد خانه شدهاند تا ببیند که در خانه فاطمه زهرا چیزی از بیت المال دزدی کردهاند و گذاشتهاند که خلیفه اول بردارد و در میان مستحقین تقسیم کند.nاین حرف خود ابن تیمیه است.nچرا دروغ میگویی؟nاینجا آشپزخانه خانهتان نیست که حرف دروغ بزنی و ما رها کنیم.nدروغ به این آشکاری؟nاین از دروغ شاخ دار هم گذشت.nمیگوید: این کبس البیت حرف رافضی است.nکجا دارد که این حرف رافضی است؟nدر صفحه قبل دارد:nقال الرافضی الثامن قوله فی مرض....nمنهاج السنة النبویة، ج ۸، ص ۲۹۰nاین عبارت را میآورد و در ادامهاش میگوید:nوالجواب أن القدح لا یقبل...nمنهاج السنة النبویة، ج ۸، ص ۲۹۰nبعد میگوید: نهایت چیزی ما در اینجا میتوانیم بگوییم:nوغایة ما یقالnمنهاج السنة النبویة، ج ۸، ص ۲۹۱nاین حرف ابن تیمیه است و از رافضه جواب میدهد و میگوید:nإنه کبس البیت لینظر هل فیه شیء من مال الله الذی یقسمه وأن یعطیه لمستحقهnمنهاج السنة النبویة، ج ۸، ص ۲۹۱nآقای خلیفه اول به زور وارد خانه شد برای این که نگاه کند که آیا از بیت المال چیزی هست و حضرت زهرا و حضرت امیر چیزی دزدی کردهاند یا نه؟nاین توهین و اهانت صریح به حضرت امیر و حضرت زهرا سلام الله علیهما است.nمجری:nما از بینندگان عزیز میخواهیم که بحثهای عالمانه مطرح کنند.nاستاد قزوینی:nآقای ریگی شما مسند بزار را که کتاب تاریخی نیست نگاه کن که میگوید: پیغمبر فرمود:nألست أولى بالمؤمنین من أنفسهم من کنت ولیه فإن علیا ولیه.nمسند البزار، ج ۴، ص ۴۱nآیا ولایت من نسبت به مؤمنین از خودشان بیشتر نیست و عامتر نیست؟nهر کس من ولی امر او هستم، علی هم ولی امر او است.nهیثمی هم که مجمع الزوائد را نوشته است و کتاب تاریخی هم نیست میگوید:nرواه البزار ورجاله ثقات.nمجمع الزوائد، ج ۹، ص ۱۰۷n |