سؤال نداشت
استاد قزوینی:nیعنی شما مؤمنین ولی شما مؤمنین هستید.nمجری:nیعنی شما مؤمنین همه‌تان ولی هستید.nبیننده:nخیلی پاسخ‌های دیگری هم می‌شود داد.nاستاد قزوینی:nمن واقعاً از این خواهر عزیزمان تشکر می‌کنم، خیلی زیبا و با آن لهجه نیمه اصفهانی مطرح کردند، مخصوصا این دو موضوعی که آخر مطرح کردند.nاین آقایان عقل و وجدان‌شان را می‌توانند به کار بیندازند یا مصداق این آیه است که می‌فرماید:nعَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا.nسوره محمد آیه ۲۴nشما می‌گویید در این آیه به معنی دوست است، این آقا آن روز می‌گفت: انما ولیکم الله به معنای امام باشد؛ یعنی: امام شما خدا است.nاگر این را می‌گیرید، در حدیث ۴۴۶۸ صحیح مسلم که جناب عمر می‌گوید:nفلما تُوُفِّیَ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم قال أبو بَکْرٍ أنا وَلِیُّ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم.nصحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۳۷۸nمن امام پیغمبر هستم.nدر آنجا هم همین معنا را می‌کنید؟nشما می‌گوید: آنجا به معنای دوست است؛ پس در اینجا ابوبکر گفته است: من دوست پیغمبر هستم؛ یعنی هیچ کدام از این صحابه دوست پیغمبر نیستید و همه دشمن پیغمبر هستید و فقط من دوست پیغمبر هستم.nثُمَّ تُوُفِّیَ أبو بَکْرٍ وأنا وَلِیُّ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم وَوَلِیُّ أبی بَکْرٍ .nصحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۳۷۸nعمر می‌گوید: وقتی که ابو بکر از دنیا رفت من گفتم: من ولی پیغمبر و ولی عمر هستم؛ یعنی من دوست پیغمبر و دوست عمر هستم و هیچ کدام از شما دوست پیغمبر و دوست ابو بکر نیستید.nآیا معنای آن این است؟nیا این‌که ابوبکر گفته است:nولیتکم ولست بخیرکمnالبدایة والنهایة - ابن کثیر، ج ۵، ص ۲۶۹nابوبکر من ولی شما شدم و بهتر از شما نیستم؛ یعنی دوست و ناصر شما شدم؟nشما در این روایات هر معنایی برای «ولی» گرفتید در اینجا هم همان را در نظر بگیرید، چرا این طور بی‌راهه می‌روید؟nاین‌که شما بگویید:nانما ولیکم اللهnولی شما خدا است؛ یعنی دوست شما خدا است.nورسولهnو دوست شما پیامبر است (این خطاب به مؤمنین است).nای آقایان مسلمان‌ها دوست شما خدا و رسولش است و کسانی که ایمان آورده‌اند.nشما مؤمنین دوست خودتان هستید.nهمان طوری که خواهر اشاره کرد، اتحاد ولی و مولی علیه لازم می‌آید.nخدای عالم یک ویژگی را برای الذین آمنوا آورده است که می‌فرماید: تمام مؤمنین دوست شما نیستند، آن‌هایی که در رکوع زکات می‌دهند دوست شما هستند؛ یعنی هر کس در رکوع زکات ندهد دوست شما نیست.nشما ببینید که این در دنیا مصداقی دارد یا نه؟nمجری:nاستاد ابو القاسمی می‌گفتند: خیلی از این‌ها بعداً می‌رفتند در رکوع نماز و کسی می‌آمد، می‌خواستند زکاتی بدهند که این آیه دوباره نازل شود.nاستاد قزوینی:nخود جناب خلیفه دوم هم چندین بار به سائل گفت: من به نماز می‌روم و بیا انگشتر را از انگشت من بردار، شاید یک آیه در رابطه با من نازل شود.n |
