 |
درباره ما |  |
| کد سؤال: ۳۱۰۹۲ | امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع) و خلفاء عدالت صحابه | تعداد بازدید: ۴۰ |
استاد قزوینی:nاز دیدگاه شیعه یا از دیدگاه اهل سنت؟nبیننده:nکلاً.nاستاد قزوینی:nنه، این‌ها با هم فرق می‌کند.nمجری:nاز دیدگاه اهل سنت را استاد فرمودند؛ ولی از دیدگاه شیعه کاملاً متفاوت است.nاستاد قزوینی:nاز دیدگاه شیعه حتی یک ساعت هم بیعت نکردند.nبیننده:nمگر شما نهج البلاغه را قبول ندارید؟nاستاد قزوینی:nبله، قبول داریم.nبیننده:nمگر در نهج البلاغه نمی‌فرماید: آن‌هایی که با ابوبکر و عمر بیعت کردند با من بیعت کردند.nاستاد قزوینی:nاین چه ربطی به بیعت امیرالمؤمنین دارد؟nشما یک روایت از نهج البلاغه بیارید که امیرالمؤمنین بفرماید: من با ابوبکر بیعت کردم.nبیننده:nمگر بعد از شش ماه بیعت نکرد؟nمجری:nاین از کتب اهل سنت است.nاستاد قزوینی:nمن که عرض کردم که شما اگر از کتب شیعه بیاورید ما در خدمت هستیم.nاز اهل سنت عرض کردم که در صحیح بخاری می‌گوید: بعد از شش ماه بیعت کرد؛ ولی در میان شیعه‌ها مرحوم سید مرتضی با کمال صراحت می‌گوید:nلم یبایع ساعة قط.nالفصول المختارة - الشیخ المفید، ص ۵۶nامیرالمؤمنین یک ساعت هم با این‌ها بیعت نکرده است.nاین رأی شیعه است.nبیننده:nآن که در نهج البلاغه است مگر نمی‌فرماید: آن‌هایی که با ابوبکر و عمر بیعت کردند با من هم بیعت کردند.nاستاد قزوینی:nمیفرماید: آن‌هایی که با ابو بکر بیعت کردند با من بیعت کردند.nنمی‌فرماید: من با ابوبکر بیعت کردم.nبیننده:nشما چرا با آقایان مناظره نمی‌گذارید؟ شما می‌گویید: آن‌ها به ایران بیایند، آن‌ها نمی‌توانند به ایران بیایند؛ ولی شما راحت می‌توانی بروی آنجا.nاستاد قزوینی:nما نگفتیم آن‌ها بیایند اینجا.nشما خطبه ۶ نهج البلاغه را مطرح می‌کنید. در این خطبه، همان طوری که حضرت عالی می‌گویید: اولاً: اتمام حجتی است بر معاویه و نامه‌ای است که برای معاویه می‌نویسد و میفرماید: معاویه تو چه طور ابوبکر و عمر را قبول کردی؛ ولی بیعت من را قبول نمی‌کنی؟ همان کسانی که با ابو بکر و عمر بیعت کردند، با من هم بیعت کردند. چرا از زیر بار بیعت من فرار کردی؟nحضرت برای معاویه اتمام حجت می‌کند، در آنجا که نمی‌فرماید: من با ابابکر و عمر بیعت کردم. شما الحمد لله اهل فضل و خوش ذوق و با معرفت هستید، میفرماید: آن‌هایی که با ابو بکر و عمر بیعت کردند با من هم بیعت کردند.nبیننده:nشما می‌گویید: غیر از چهار صحابه، همه کافر شدند.nاستاد قزوینی:nاین چیزی است که خود آقایان اهل سنت هم دارند.nبیننده:nما کتاب صحیح بخاری و مسلم داریم؛ ولی شما از کتاب‌های دیگر می‌خوانید.nما اگر بخواهیم از کتاب‌های شیعه بیاوریم، در همه کتاب‌های شیعه چیزهایی می‌توانیم بیاوریم. من که اهل سنت هستم اگر این کار را انجام بدهم فردا اطلاعات می‌ریزد دم در خانه‌ام.nاستاد قزوینی:nاین مگر صحیح بخاری نیست که می‌گوید: بعد از پیغمبر تمام صحابه غیر از عده اندکی، وارد آتش جهنم می‌شوند؟nبیننده:nاسم‌های این عده اندکی را آورده است؟nاستاد قزوینی:nاین عبارتی است که در صحیح بخاری است که پیغمبر اکرم میفرماید: در کنار حوض صحابه را می‌آورند و نمی‌گذارند که آب بخورند. می‌گویند: کجا برمی‌گردانید؟nقال إلى النَّارِ والله.nبه خدا سوگند این صحابه را به طرف آتش جهنم می‌بریم و همین طور دسته‌های بعدی.nبعد پیغمبر میفرماید:nما شَأْنُهُمْ .nچه گناهی کرده‌اند که به آتش جهنم می‌برید؟nجواب می‌دهند:nإِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَکَ على أَدْبَارِهِمْ القهقریnبعد از تو این‌ها همه مرتد شدند.nبعد پیغمبر میفرماید:nفلا أُرَاهُ یَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِnصحیح البخاری، ج ۵، ص ۲۴۰۷nجز تعداد اندکی از این‌ها از آتش جهنم نجات پیدا نمی‌کنند.nعزیز دل من، این روایت صحیح بخاری است.nبیننده:nاین که شما می‌گویید؛ یعنی پیغمبر در تبلیغ خودش موفق نبوده است.nاستاد قزوینی:nاین کتاب شما است و به ما ارتباطی ندارد و شما باید جواب بدهید.nبیننده:nشما می‌گویید به غیر از چهار نفر همه مرتد شدند.nاستاد قزوینی:nاگر ما چهار تا را داریم در روایات شما این چهار تا را هم ندارید،این روایت جناب عائشه است که می‌گوید:nارتدت العرب قاطبة.nالبدایة والنهایة، ج ۶، ص ۳۰۴nاین مال ما که نیست، شما حداقل به کتاب‌های خودتان مراجعه کنید.nبیننده:nبه کتاب‌های خودمان مراجعه کردیم، این اندکی که گفته است، مشخص نکرده است که چه کسانی بوده است.nاستاد قزوینی:nهَمَلِ النَّعَمِnاین یعنی چه؟nبیننده:nنمی‌دانم شما باید ترجمه کنید.nاستاد قزوینی:nهَمَلِ النَّعَمِnیعنی تعداد اندک.nبیننده:nیعنی تعداد اندکی مرتد شدند.nاستاد قزوینی:nمی‌گوید:nفلا أُرَاهُ یَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِnصحیح البخاری، ج ۵، ص ۲۴۰۷nاز آتش جهنم جز اندکی خلاصی پیدا نمی‌کنند.nبیننده:nشما توی این کتاب‌های ما یک حدیث را جداگانه می‌خوانید، تمام حدیث را بخوانید.nاستاد قزوینی:nتمام حدیث همین است.nبیننده:nنه، منظور این است که پیامبر یک خبرهایی می‌دهد که باید همه خبرها را بخوانیم تا این خبر مفهوم دهد، شما یکی را می‌خوانید و بقیه را کنار می‌گذارید.nاستاد قزوینی:nشما اسم کتاب البدایه و النهایه که مال ابن کثیر دمشقی است شنیده‌اید؟nبیننده:nاصلا ما قبول نداریم.nاستاد قزوینی:nابن کثیر را قبول ندارید؟nبیننده:nابن کثیر حدیث‌های موضوعی زیاد دارد.nاستاد قزوینی:nاصلا این طور نیست، ابن کثیر دمشقی مورد تأیید تمام علمای اهل سنت است، شما یک نفر به ما نشان بده که بگوید: من ابن کثیر را قبول ندارم.nبیننده:nهیچ کسی غیر از پیامبر معصوم نیست و اشتباه می‌کند.nاستاد قزوینی:nبرادر عزیز این روایت صحیح است که آقای ابن کثیر نقل کرده است.nبیننده:nاز صحیح بخاری برای من بیاور.nاستاد قزوینی:nمن که از صحیح بخاری برای شما آوردم. آن را هم شما قبول نداری؟nبیننده:nحدیث قبلی و بعدی‌اش را هم بخوان تا مفهوم کامل را بدهد.nاستاد قزوینی:nچشم، حدیث قبلی و بعدی‌اش را هم می‌خوانم.اجازه بدهید عبارت ابن کثیر را هم بخوانم. از عائشه همسر پیغمبر نقل می‌کند و می‌گوید:nلما قبض رسول الله ارتدت العرب قاطبة وأشربت النفاق.nالبدایة والنهایة، ج ۶، ص ۳۰۴nبعد از این‌که پیغمبر از دنیا رفت، عرب همگی مرتد شدند و پرچم نفاق در میان مردم برخواسته شد.nآقای ابن حجر عسقلانی که گمان نمی‌کنم بگویید قبولش ندارم.nبیننده:nنه قبول ندارم، من صحیح مسلم و بخاری را قبول دارم.nاستاد قزوینی:nپس با شما نمی‌توان صحبت کرد.nبیننده:nاز صحیح مسلم و بخاری همه روایت‌ها را بخوان.nاستاد قزوینی:nحدیث از ابراهیم بن منذر است تا آنجایی که از ابو هریره نقل می‌کند که پیغمبر فرمود: من در کنار حوض کوثر هستم تا افرادی می‌آیند بین من و بین حوض و می‌خواهند آب بخورند:nفقال هَلُمَّ فقلت أَیْنَ قال إلى النَّارِ والله قلت وما شَأْنُهُمْ قال إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَکَ على أَدْبَارِهِمْ القهقری.nمی‌گویند: بیا این طرف؛ پس گفتم: این‌ها را کجا می‌برید؟ گفت به طرف آتش. گفتم مگر چه گناهی کردند؟ این‌ها بعد از تو مرتد شدند و به زمان جاهلیت برگشتند، چند دسته همین طور آمدند تا این‌که می‌گوید:nفلا أُرَاهُ یَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ.nصحیح البخاری، ج ۵، ص ۲۴۰۷nجز تعداد اندکی از صحابه از آتش جهنم نجات پیدا نمی‌کنند.nشما جواب این را به من بدهید.nبیننده:nاین که معین نکرده است تمام صحابه را کی گفته است تمام صحابه مرتد شدند.nمی‌گوید: عده‌ای از صحابه مرتد شدند.nاستاد قزوینی:nکجا می‌گوید عده‌ای؟nمجری:nارتدوا جمع است.nاستاد قزوینی:nارتدوا معنایش چیست؟nبینندهnجمع از سه نفر را می‌گیرد تا آخر را، نمی‌گوید که تمام صحابه را.چرا نمی‌گوید کلهم.nاستاد قزوینی:nدر ادامه می‌گوید: که جز تعداد اندکی کسی نجات پیدا نمی‌کند.nمجری:nاستثناء از کل می‌شود.nاستاد قزوینی:nشما بنا نیست که خدای ناکرده این ذهن مبارکتان را قفل بزنید.nبیننده:nنه قفل نزده‌ام.nاستاد قزوینی:nاین‌که پیغمبر میفرماید:nفلا أُرَاهُ یَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِnبیننده:nآن عده‌ای از آنان که رفتند به خاطر این است که نشان دهد عده‌ای از صحابه بعد از پیامبر مرتد می‌شوند، این را نشان می‌دهد و نمی‌گوید:nکلهم ارتدواnهمه مرتد شدند.nاستاد قزوینی:nآخر این را بخوان و معنا کن.nبیننده:nمنافق داخل صحابه نبوده است؟nاستاد قزوینی:nچه ربطی به منافق دارد، شما که می‌گویید: تمام صحابه عادل هستند.nبیننده:nنه ما نمی‌گوییم تمام صحابه عادل هستند، می‌گوییم در میان صحابه منافق هم بوده است.nاستاد قزوینی:nخواهش می‌کنم مغز مبارکتان را آزاد بگذارید و قفل نزن برادر عزیزم.nبیننده:nحاج آقا قفل نزده‌ام.nاستاد قزوینی:nعزیزم در ذهنت را قفل زده‌ای.nپیغمبر میفرماید:nفلا أُرَاهُ یَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِnصحیح البخاری، ج ۵، ص ۲۴۰۷nاز این صحابه جز تعداد اندک، از آتش جهنم خلاصی پیدا نمی‌کنند.nخانم عائشه می‌گوید:nارتدت العرب قاطبة.nالبدایة والنهایة، ج ۶، ص ۳۰۴nاین را من نیاورده‌ام که بگویید: این قضیه مال ما نیست و مال شیعه است.nدر کتاب غریب الحدیث خطابی می‌گوید:nقالت لما قبض رسول الله ارتدت العرب قاطبة.nغریب الحدیث للخطابی، ج ۲، ص ۵۸۴nتاریخ مدینه ابن عساکر می‌گوید: عائشه می‌گفت: بعد از پیغمبر تمام عرب مرتد شدند.nتاریخ مدینة دمشق، ج۳۰، ص ۳۱۴nدر کتاب النهایة فی غریب الاثر که مال ابن اثیر است می‌گوید:nارتدت العرب قاطبة.nالنهایة فی غریب الأثر، ج ۴، ص ۷۹nابن منظور در لسان العرب می‌گوید: عائشه گفته است:nارتدت العرب قاطبة.nلسان العرب، ج۱، ص ۶۸۱nدر کتاب البدایة والنهایة ابن کثیر دمشقی می‌گوید:nارتدت العرب قاطبة.nالبدایة والنهایة، ج۶، ص ۳۰۴nدر کتاب البحر المحیط که مال آقای زرکشی که از علمای بزرگ اهل سنت است می‌گوید:nارْتَدَّتْ الْعَرَبُ قَاطِبَةً.nالبحر المحیط فی أصول الفقه، ج۲، ص ۲۳۸nآقای زبیدی در کتاب تاج العروس خود با صراحت از قول عائشه نقل می‌کند:nوفی حدیث عائشةَ، رضِیَ اللَّهُ عنها : (لَمَّا قُبِضَ سَیّدُنا رسولُ اللَّهِ ، صلى الله علیه وسلم ارْتَدَّتِ العَرَبُ قاطِبَةً) ، أَی : جمیعُهُمْ .nتاج العروس، ج ۴، ص ۶۰nمن حدیث بخاری می‌آورم می‌گویی: اول و آخر حدیث را بخوان.nاول تا آخر حدیث را هم آورده‌ایم می‌گوید: حدیث قبل و بعد را برای من بخوان.nما که در اینجا بنا نداریم ختم بخاری داشته باشیم.nمی‌گویم: از ابن کثیر، می‌گویی: ابن کثیر را قبول ندارم.nما با آن دسته از اهل سنت بحث می‌کنیم که سنی باشند.nکسی که سنی نیست لطف کنند و تماس نگیرند.nما تا به حال سنی ندیده‌ایم که بگوید: ابن حجر را قبول ندارم.nمی‌گوید: از صحیح بخاری و مسلم بیاور.nاز صحیح بخاری می‌آوریم می‌گوید: اینجا نگفته است که همه.nاین‌که گفته باشد همه را ما از ده کتاب اهل سنت برای شما آورده‌ایم.nمن به عنوان یک برادر کوچک شما را نصیحت می‌کنم، شاید این نصیحت من تلخ باشد برای شما، قرآن میفرماید:nفَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ.nسوره زمر آیه ۱۷ و ۱۸nبرادر عزیز این ذهنت را باز بگذار قفل را از این مغز و وجدان عزیز و مبارکتان باز کن و بنداز دور که برود ته دریا که دسترسی به آن نداشته باشی.nما نمی‌گوییم بیا شیعه شو و حرف شیعه را بپذیر؛ ولی حداقل این کتاب‌های خودتان را خیلی با روح باز و با فکر باز مطالعه کن.nآن برادر عزیزمان که محمد آقا بود از اصفهان می‌گوید: این آقایان یک سری به عنوان طلسم شکن می‌آورند. افرادی که خودشان می‌گویند: ما دلقک و خر بودیم و ماهیت خودشان را نشان می‌دهند، در آنجا فحاشی می‌کنند. بگذارید فحاشی کنند.nقسم به جان امیرالمؤمنین این فحاشی‌ها بهترین خدمت به شیعه است.nهمین فحاشی‌ها هزاران سنی و وهابی را از خواب بیدار می‌کند و می‌گویند: اگر آن‌ها اهل منطق بودند چرا فحش می‌دهند؟nالان ما در ماه رمضان یک برنامه رهیافتگان داریم که هر روز نیم ساعت قبل از غروب یکی از شخصیت‌های اهل سنت که این‌ها بعد از تحقیق و بررسی آمده‌اند شیعه شدند که هر روز هم از یک کشور می‌آوریم و از کشور ایران هم نیاورده‌ایم.nببینید حرف این آقایان چیست و چرا شیعه شدند.nاز مصر بوده است و از تانزانیا بوده است و امروز غروب از ساحل عاج بوده است و از کشورهای مختلف آمده‌اند کار و تحقیق و بررسی کرده‌اند و بعد از تحقیق و بررسی برای‌شان ثابت شده است که مذهب شیعه حق است و پذیرفته‌اند.nاگر یک نفر تحقیق کند و بگوید: من تحقیق کرده‌ام و مذهب سنی را حق دیدم و مذهب سنی را پذیرفتم، ما می‌گوییم: اهلاً و سهلاً؛ ولی به شرط این‌که با منطق و با دلیل و با برهان باشد.nنه مثل این عزیزی که آمده است به ذهن مبارکش قفل زده است و کلید آن را زیر خاک‌ها دفن کند و روی آن بتن ریزی کند. فردای قیامت خدای عالم عقل را به عنوان یک پیغمبر باطنی برای ما قرار داده است که ما از این عقل خودمان استفاده کنیم.nبا این بیاناتی که در این شبکه‌ها مطرح می‌شود حجت برای همه تمام است.nاگر قبلا مستضعفی بوده است الان معنایی برای مستضعف وجود ندارد.n | ||