چرا پیامبر حدیث قرطاس را ننوشت تا جلوی گمراهی مردم را بگیرد؟ استاد حسینی قزوینی:nشما میفرمایید کسی بعد از او به پیغمبر نگفت، آیا برای این شما دلیلی دارید که نگفتهاند و یا نه همینطوری حضرتعالی از پیش خودتان بر این باور هستید که بعد از آن قضایا دیگر به پیغمبر چیزی نگفتهاند؟ میتوانید بفرمایید؟ این را تحقیق کردهاید یا نه از پیش خودتان میفرمایید؟من احساس میکنم که حضرتعالی یک چیزهایی در ذهن مبارکتان پروراندهاید و این را دارید ارائه میدهید. اگر شما مراجعه بفرمایید به کتابهای اهل سنت در طبقات کبری از آقای ابن سعد ج ۲ ص ۲۴۲، میگوید:n فقال بعض من کان عنده إن نبی الله لیهجر.nبعد از این قضایا که مردم رفتند بعضی از افراد من جمله ابن عباس گفت:nألا نوتیک بما طلبته.nای پیغمبر! آیا آن قلم و کاغذی که خواستید من نیاورم برای شما؟nپیغمبر فرمود:nأو بعد ماذا قال؟nبعد از اینکه این مرد من را به هذیانگویی متهم کرد؟!nالان من بنویسم میگویند پیغمبر داشت هذیان میگفت این هذیان دارد میگوید ، هذیان نوشته در آنجا! پس شما اگر طبقات کبری ابن سعد را نگاه کنید ج ۲ ص ۲۴۲، امتاع الاسماع آقای مقریزی ج ۱۴ ص ۴۴۹، اینها میگویند بعد از این که پیغمبر این را گفت:nفأفاقnحرف مقریزی این است پیغمبر حالش بهتر شد.nفقال رجل من أهل البیت یا رسول الله ألا نوتیک بصحیفة التی طلبت و دوات به تکتب لها فیها ما لا نختلف بعدا. فقال الان بعد ما قلتم یهجر؟ فلم افعل.nمن همان قلم کاغذی که خواسته بودید برای شما نیاورم که بنویسید؟ من را متهم به هذیان گویی کردید. نخواهم نوشت.nچون اگر پیغمبر این را مینوشت اولا میگفتند پیغمبر هذیان گفتهاست و هیچ ارزشی ندارد و دیگر روایات پیغمبر هم زیر سوال میرفت جناب آقای حسینی عزیز، من در خدمت حضرتعالی هستم بفرمایید.n |