درباره ما

آیا روایت عشره مبشره درست است؟
کد سؤال: ۳۰۶۳۱عمومی »بررسی روایات
عدالت صحابه
تعداد بازدید: ۴۳
آیا روایت عشره مبشره درست است؟

در رابطه با «عشرة مبشرة» قبلاً هم قول داده‌ایم و إن شاء الله یک یا دو جلسه صحبت خواهیم کرد. ولی به صورت مختصر و مفید عرض کنم:n nنکته اول:nاین آقایان می‌گویند: «پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به این ۱۰ نفر، بشارت بهشت داده است». معنای این روایت چیست؟ این آقایان از آن طرف می‌گویند: «تمام صحابه عادل هستند و وارد بهشت می‌شوند» و کسی حق ندارد بگوید بالای چشم صحابه ابروست و خود آقای سیوطی هم در تدریب الراوی می‌گوید:nوقتی پیامبر (صلی الله علیه و سلم) از دنیا می‌رفت، ۱۲۰ هزار صحابه داشت.nیعنی آیا فقط ۱۰ نفر از آنها بشارت بهشت دارند و بقیه‌شان معلوم نیست که به جهنم می‌روند یا به بهشت؟! این آقایان این سؤال را به ما جواب بدهند. اگر بقیه صحابه هم وارد بهشت می‌شوند، پس «عشرة مبشرة» معنایی ندارد و اگر غیر از این ۱۰ نفر، بقیه صحابه وارد جهنم می‌شوند، پس با این عقیده شما که «تمام صحابه عادل هستند» و «رضی الله عنهم» هستند و وارد بهشت می‌شوند، منافات دارد.n nنکته دوم:nشما که می‌گویید پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به اینها بشارت بهشت داده است، این‌که هنر نیست؛ چون خداوند هم در قرآن می‌فرماید:nوَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُُ ... وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فیها خالِدُونَnبه کسانی که ایمان آورده‌اند و عمل صالح دارند، بشارت ده که باغ‌هایی از بهشت برای آنها است که نهرها از زیر درختانش جاری است.... و برای آنها همسرانی پاک و پاکیزه است و در آن جاودانه خواهند بود.nسوره بقره / آیه ۲۵nبه اینها هم گفته می‌شود «گروه مبشره».nدر آیه ۱۵ سوره آل عمران هم خداوند می‌فرماید:nلِلَّذینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِnبرای کسانی که پرهیزکاری پیشه کرده‌اند، در نزد پروردگارشان، باغ‌هایی است که نهرها از پای درختانش می‌گذرد که همیشه در آن خواهند بود و همسرانی پاکیزه و خشنودی خداوند نصیب آنهاست.nپس همه کسانی که تقوا پیشه کنند، وارد بهشت می‌شوند.nدر آیه ۱۹۸ سوره آل عمران هم می‌فرماید:nلکِنِ الَّذینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیهاnولی آنها که از پروردگارشان می‌پرهیزند، برای آنها باغ‌هایی از بهشت است که از زیر درختان آن نهرها جریان دارد و همیشه در آن خواهند بود.nاگر غرض این است که خداوند به این ۱۰ نفر بشارت داده است، این خلاف قرآن است و قرآن به تمام مؤمنینی که عمل صالح انجام می‌دهند، بشارت بهشت داده است.n nنکته سوم:nشما که می‌گویید «پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به این ۱۰ نفر بشارت به بهشت داده است و هیچ گناهی برای اینها نوشته نمی‌شود»، معنایش این است که اینها چه گناه بکنند و چه گناه نکنند، وارد بهشت می‌شوند و نماز بخوانند یا نخوانند، وارد بهشت می‌شوند! اگر این است، این مخالفت صریح با قرآن است و قرار دادن جایگاهی بالاتر از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برای آنهاست. خداوند در آیه ۷۴ و ۷۵ سوره إسراء می‌فرماید:nوَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناکَ لَقَدْ کِدْتَ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئاً قَلیلاً / إِذاً لَأَذَقْناکَ ضِعْفَ الْحَیاةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ثُمَّ لا تَجِدُ لَکَ عَلَیْنا نَصیراًnو اگر ما تو را ثابت قدم نمی‌ساختیم (و در پرتو مقام عصمت مصون از انحراف نبودی)، نزدیک بود کمی به آنها تمایل کنی / و اگر چنین می‌کردی (و کوچک‌ترین تخلفی می‌کردی)، ما دو برابر مجازات (مشرکان) در حیات دنیا و دو برابر (مجازات آنها) را بعد از مرگ به تو می‌چشانیدیم، سپس در برابر ما یاوری نمی‌یافتی.nهم‌چنین در آیه ۴۴ و ۴۵ و ۴۷ سوره حاقه می‌فرماید:nوَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنا بَعْضَ الْأَقاویلِ / لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْیَمینِ / ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتینَ / فَما مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزینَnاگر او (پیامبر) سخنى دروغ بر ما مى‌بست / ما او را با قدرت مى‌گرفتیم / سپس رگ قلبش را قطع مى‌کردیم / و أحدى از شما نمى‌توانست مانع شود و از او حمایت کند.nیعنی این «عشرة مبشرة» هر گناهی بکنند، باز هم مجازات نمی‌شوند، ولی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) اگر گناهی بکند، مجازات می‌شود و آنها بالاتر از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هستند!!! این خلاف قرآن است؛ مضافاً بر این‌که این روایت هم اشکال سندی دارد.n۲. این تعبیر عمر نبود، بلکه گفتار صحابه‌ای بود که در آنجا بودند:nفقالوا: إن رسول الله صلی الله علیه و‌‌ سلم یهجر.nفقالوا: هجر رسول الله صلى الله علیه و سلم.nصحیح مسلم لمسلم بن حجاج النیشابوری، ج ۵، ص ۷۶، ح ۴۱۲۴، کتاب الوصیة، باب ترک الوصیة لمن لیس له شىء یوصی فیه ـ صحیح البخاری لمحمد بن اسماعیل البخاری، ج ۴، ص ۳۱، ح ۳۰۵۳، کتاب الجهاد و السیر، باب ۱۷۶ ، باب هل یستشفع إلى أهل الذمة و معاملتهمnآنچه که از عمر نقل می‌کنند این است که گفت:nإن رسول الله صلی الله علیه و‌‌ سلم قد غلب علیه الوجع [قد غلبه الوجع].nرسول الله (صلی الله علیه و‌‌ سلم) به خاطر غلبه این بیماری‌اش این حرف‌ها را می‌زند و هذیان می‌گوید.nصحیح البخاری لمحمد بن اسماعیل البخاری، ج ۱، ص ۳۷، ح ۱۱۴، کتاب العلم، باب ۳۹ ، باب کتابة العلم و ج ۷ ص ۹، ح ۵۶۶۹، کتاب المرضى، باب ۱۷ ، باب قول المریض قوموا عنی ـ صحیح مسلم لمسلم بن حجاج النیشابوری، ج ۵، ص ۷۶، ح ۴۱۲۵، کتاب الوصیة، باب ترک الوصیة لمن لیس له شىء یوصی فیهnجالب این است که آقای عمر گفت:nو عندکم القرآن، حسبنا کتاب الله.nقرآن نزد ما هست و کتاب خدا کافی است و نیازی به سخن رسول الله (صلی الله علیه و‌‌ سلم) نداریم.nاین تعبیر خیلی تند و زشت است!nچند روز پیش، تعدادی از طلاب حوزه علمیه زاهدان که در قم بودند و یک نشستی با آنها داشتم، می‌گفتند:nجناب آقای مولوی عبد الحمید گفته است: «پیامبر (صلی الله علیه و سلم) گفت: شما قلم و کاغذی بیاورید» و صحابه هم گفتند: «رسول الله (صلی الله علیه و‌‌ سلم) الآن مریض است و او را به زحمت نیاندازیم».nآقای مولوی عبد الحمید که می‌گوید صحابه این‌چنین گفتند، بداند که در صحیح بخاری و صحیح مسلم چیز دیگری آمده است و صحابه گفتند:nفقالوا: إن رسول الله صلی الله علیه و‌‌ سلم یهجر.nفقالوا: هجر رسول الله صلى الله علیه و سلم.nو پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم عصبانی شد و فرمود:nقوموا عنی.nاز خانه من خارج شوید.nاین جمله صحابه، برای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) زجرآور بود و آن حضرت را به زحمت انداختند و عصبانی کردند. مضافاً که خود إبن عباس می‌گوید:nإن الرزیة کل الرزیة ما حال بین رسول الله صلى الله علیه و سلم و بین أن یکتب لهم ذلک الکتاب لاختلافهم و لغطهم.nتمام مصیبت‌های جهان اسلام از روزی آغاز شد که با اختلاف و سر و صدای صحابه، نگذاشتند رسول الله (صلی الله علیه و‌‌ سلم) وصیت‌نامه خود را بنویسد.nصحیح البخاری لمحمد بن اسماعیل البخاری، ج ۱، ص ۳۷ ، ح ۱۱۴، کتاب العلم، باب ۳۹ ، باب کتابة العلم و ج ۵، ص ۱۳۸، ح ۴۴۳۲، کتاب المغازى، باب ۸۳ ، باب مرض النبی صلى الله علیه و سلم و وفاته و ج ۷، ص ۹، ح ۵۶۶۹، کتاب المرضى، باب ۱۷ ، باب قول المریض قوموا عنی و ج ۸، ص ۱۶۱ ـ صحیح مسلم لمسلم بن حجاج النیشابوری، ج ۵، ص ۷۶، ح ۴۱۲۵، کتاب الوصیة، باب ترک الوصیة لمن لیس له شىء یوصی فیهnولی این آقا می‌گوید دل صحابه برای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) سوخت و خواستند که ایشان به زحمت نیفتد!nدر کتاب ادب المفرد آقای بخاری هم آمده است که حضرت علی (علیه السلام) به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:nبگو، من حفظ می‌کنم، نیازی به نوشتن نیست.nشما بعد از این، به جای ختم صحیح بخاری، ختم ادب المفرد بخاری بگیرید.nجالب این است که در مسند احمد که از صحیح‌ترین کتاب‌های آقایان أهل سنت است و خود احمد بن حنبل هم می‌گوید:nهر روایتی که در این کتاب نباشد، بدانید که صحیح نیست.nدر جلد ۳، صفحه ۳۴۶ آمده است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) قلم و کاغذی خواست و:nفخالف علیها عمر بن الخطاب حتی رفضها.nعمر بن خطاب با این دستور رسول الله (صلی الله علیه و‌‌ سلم) مخالفت کرد و مانع از نوشن آن شد.nدر مسند احمد، جلد ۱، صفحه ۳۲۴ و ۳۲۵ آمده است که إبن عباس نقل می‌کند و می‌گوید:nو غم رسول الله صلی الله علیه و‌‌ سلم.nاین آقایی که می‌گوید غیرت صحابه، این غیرت صحابه کجا رفت که باعث غمگین شدن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شدند؟! سپس پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند:nقوموا عنی.nاز خانه من خارج شوید.nآقای مولوی عبد الحمید که می‌گوید: «دل صحابه سوخت و می‌خواستند یک خدمتی به پیامبر (صلی الله علیه و سلم) بکنند»، آقای علامه بدر الدین عینی، در کتاب عمدة القاری شرح صحیح البخاری، جلد ۱۴، صفحه ۲۹۸ می‌گوید:nهذه العبارات کلها فیها ترک الأدب و الذکر بما لا یلیق بحق النبی صلى الله علیه و سلم و لقد أفحش من أتى بهذه العبارة.nاین برخوردی که صحابه با رسول الله (صلی الله علیه و‌‌ سلم) کردند و سر و صدا و اختلاف ایجاد کردند و گفتند آن حضرت هذیان می‌گوید و بیماری بر او غلبه کرده است، همه‌اش کلمات بی‌ادبانه بوده است و این برخورد، شایسته رسول الله (صلی الله علیه و‌‌ سلم) نبود و کسی که هم‌چنین تعابیری را به کار برده است، به آن حضرت فحش داده و عبارت زشت و وقیحی بر زبان آورده است.nجناب خلیفه دوم که می‌گوید: «و عندکم القرآن، حسبنا کتاب الله»، آقای خطیب بغدادی در کتاب الکفایة فی علم الدرایة، صفحه ۳۰ و جناب إبن عبد البر در کتاب جامع بیان العلم و فضله، جلد ۲، صفحه ۱۹۱ نقل می‌کنند از یک نفر و او از عمران بن حصین که یکی از بزرگان أهل سنت است که می‌گوید یک نفر آمد و گفت:nلا تحدثونا إلا بالقرآن.nفقط با قرآن با ما حرف بزنید.nعمران بن حصین به او گفت:nأرأیت لو وکلت أنت و أصحابک إلى القرآن، أکنت تجد فیه صلاة الظهر أربعا و صلاة العصر أربعا و المغرب ثلاثا.nاگر تو و یارانت فقط به قرآن مراجعه کنید، آیا می‌توانید در قرآن بیابید که نماز ظهر ۴ رکعت است و نماز عصر ۴ رکعت است و نماز مغرب ۳ رکعت است؟nهم‌چنین ایوب سختیانی که آقای أبو حاتم نسائی در تهذیب التهذیب إبن حجر عسقلانی، جلد ۱، صفحه ۳۴۸ او را توثیق کرده است، می‌گوید:nإذا حدثت الرجل بالسنة، فقال: «دعنا من هذه و حدثنا من القرآن»، فاعلم أنه ضال مضل.nاگر برای کسی از سنت رسول الله (صلی الله علیه و‌‌ سلم) گفتی و او گفت: «سنت رسول الله (صلی الله علیه و‌‌ سلم) را کنار بگذار و از قرآن برای ما بگو»، بدان که او گمراه و گمراه کننده است.nالکفایة فی علم الروایة للخطیب البغدادی، ص ۳۱ ـ الطبقات الکبرى لمحمد بن سعد، ج ۷، ص ۱۸۴ ـ سیر أعلام النبلاء للذهبی، ج ۴، ص ۴۷۲ ـ تاریخ الإسلام للذهبی، ج ۷، ص ۲۹۷n۳. ما بارها این را جواب داده‌ایم و در کتاب الإتقان سیوطی، جلد ۱، صفحه ۱۹۰ با سند موثق از عمر نقل شده است که می‌گوید:nالقرآن ألف ألف حرف و سبعة و عشرون ألف حرف.nقرآن یک میلیون و ۲۷ هزار حرف دارد.nالدر المنثور لجلال الدین السیوطی، ج ۶، ص ۴۲۲ ـ میزان الإعتدال للذهبی، ج ۳، ص ۶۳۹ ـ مجمع الزوائد و منبع الفوائد للهیثمی، ج ۷، ص ۱۶۳ـ لسان المیزان لإبن حجر العسقلانی، ج ۵، ص ۲۷۷nبا این‌که خود آقای امام قرطبی در تفسیر الجامع لأحکام القرآن، جلد ۱، صفحه ۶۴ از قول بزرگان أهل سنت نقل می‌کند:nوقتی در زمان حجاج قرآن را شمارش کردند، تمام حروف قرآن ۳۴۰ هزار و ۷۴۰ حرف شد.nیعنی اگر این عبارت جناب عمر را قبول کنیم، ۷۵? از قرآن از بین رفته است!!!n
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

بازگشت