درباره ما |
کد سؤال: ۳۰۴۵۸ | چند سؤالی نبوت »حضرت محمد (ص) »همسران پیامبر (ص) قرآن و کتب آسمانی »تدوین قرآن امامت و ائمه (علیهم السلام) »امامت خاصه »امام علی (ع) | تعداد بازدید: ۲۹ |
أولاً:nیکدفعه میگوییم که زنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، آیا از نظر أهل لغت و عرف، أهل بیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هستند یا خیر؟ بله، زنان هر کسی، جز أهل اوست. در رابطه با حضرت موسی (علیه السلام) آمده است:nقَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آَنَسْتُ نَارًاnسوره قصص/آیه۲۹nدر رابطه با حضرت ابراهیم (علیه السلام) هم همینگونه آمده است.n nثانیاً:nولی دعوا و اختلاف ما با أهل سنت این نیست که آیا زنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم جز أهل بیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هستند یا خیر؟ بحث ما بر این است که آیه تطهیر که میفرماید:nإِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًاnسوره أحزاب/آیه۳۳nو هر گونه رجس و پلیدی را از أهل بیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برداشته است، آیا این آیه با این شاخصهها، تحت عنوان أهل البیت، شامل زنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم میشود یا نمیشود؟ ما به دنبال این هستیم. بر فرض هم بگوییم که در عرف اینگونه است که همسر هر کسی، أهل بیت اوست. ما بر سر این مسئله اختلاف نداریم. اختلاف ما این است که آیا این آیه، شامل زنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم هست یا خیر؟n nثالثاً:nآقای آلوسی وهابی، از مفسران بنام أهل سنت میگوید:nأن النساء المطهرات غیر داخلات فی أهل البیت الذین هم أحد الثقلین.nزنان پیامبر (صلی الله علیه و سلم)، داخل در أهل بیتی که یکی از ثقلین است، نیستند.nتفسیر الآلوسی، ج۲۲، ص۱۶nجناب آقای طحاوی، از فقهاء و متکلمین نامی أهل سنت، در مشکل الآثار، جلد ۱، صفحه ۲۳۰، حدیث ۷۸۲ این تعبیر را دارد:nأن المراد بما فیها هم رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و علی و فاطمة و الحسن و الحسین دون ما سواهم.nمراد از آیه تطهیر، رسول الله (صلی الله علیه و سلم) و علی و فاطمه و حسن و حسین هستند و غیر از اینها را شامل نمیشود.nدر صفحه ۲۳۱ هم صراحت دارد که این آیه، منحصراً مربوط به أهل بیت (علیهم السلام) است.nهمین مطلب را جناب قسطلانی در المواهب اللدنیة، صفحه ۵۲۹ آورده است. آقای إبن حجر هیثمی در الصواعق المحرقة، صفحه ۱۴۳ آورده است. آقای ملا علی قاری در شرح کتاب فقه اکبر آقای أبو حنیفه، صفحه ۲۱۰ آورده است. جناب سمهودی در جواهر العقدین، صفحه ۲۰۴، باب اول آورده است که این آیه تطهیر، شامل زنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیست.n nرابعاً:nبر فرض اینها هم نگفته باشند، خود زنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم ادعا نکردهاند. شما یک روایت بیاورید که مثلاً عایشه، ام سلمه، حفصه یا ام حبیبه در یک روایت ضعیفی گفته باشند که ما هم مشمول آیه تطهیر هستیم. دعوای ما بر سر آیه تطهیر است. وگرنه دعوای بر این نیست که عرفاً یا لغةً چه میگویند. دعوای ما در آنجا نیست و آنجا هم مشکلی را حلّ نمیکند. اینها واضح و روشن است. n nخامساً:nمضافاً که خود آیه خیلی واضح و روشن است:nإِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًاnسوره أحزاب/آیه۳۳nیک بار کلمه بیت در قبل از این آیه آمده است و یک بار هم در بعد از این آیه آمده است و در هر دو هم کلمه بیوت آمده است:nوَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّnسوره أحزاب/آیه۳۳nوَ اذْکُرْنَ مَا یُتْلَی فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آَیَاتِ اللَّهِnسوره أحزاب/آیه۳۴nپیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم فقط یک زن نداشت؛ زنان متعددی داشت که واژه بیوت آمده است. ولی در آیه تطهیر، کلمه بیت آمده است:nإِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًاnاین خیلی واضح و روشن است.n nسادساً:nمضافاً لحنی که در رابطه با زنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است، لحن توبیخی و تهدیدی است:nیَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَ زِینَتَهَا فَتَعَالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَ أُسَرِّحْکُنَّ سَرَاحًا جَمِیلًاnسوره أحزاب/آیه۲۸nوَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الْآَخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْکُنَّ أَجْرًا عَظِیمًاnسوره أحزاب/آیه۲۹nیَا نِسَاءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَیْنِnسوره أحزاب/آیه۳۰nیَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًاnسوره أحزاب/آیه۳۲nوَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَیnسوره أحزاب/آیه۳۳nتمام اینها، لحن تهدید و توبیخ است. ولی وقتی به آیه تطهیر میرسد، لحن تمجیدی و تکریمی دارد.n۲. بله، آیات منسوخه، در قرآن وجود دارد. مثلاً در آیه ۱۸۷ سوره بقره میفرماید:nأُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَی نِسَائِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَ عَفَا عَنْکُمْ فَالْآَنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیَامَ إِلَی اللَّیْلِ وَ لَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آَیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَnوقتی روزه میگرفتند، به مجرد اینکه نماز میخواندند، در حالیکه افطار نکرده بودند، کسی حق نداشت غذا بخورد و شبهای ماه رمضان با همسرانشان نزدیکی کنند.nیکی دیگر از موارد منسوخه، حرمت همخوابگی با همسر بوده که نسخ شده است.n۳. در این مورد هم باید بگوییم که اگر بنا بود أمیر المؤمنین (علیه السلام) فقط از افراد مورد تائید خودش استفاده کند، شاید به اندازه تعداد انگشتان دستش هم کسی نمیماند. حتی نسبت به إبن عباس، پسر عموی خودش مشکلاتی داشت و نسبت به عثمان بن حنیف که به بصره میآید و در یک مجلس مهمانی شرکت میکند که فقط ثروتمندان را دعوت کردهاند، ایشان را توبیخ میکند:nو ما ظننت أنک تجیب إلی طعام قوم عائلهم مجفو و غنیهم مدعو. فانظر إلی ما تقضمه من هذا المقضم، فما اشتبه علیک علمه فالفظه و ما أیقنت بطیب وجوهه فنل منه.nگمان نمیکردم مهمانیِ مردمی را بپذیری که نیازمندانشان با ستم محروم شده و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شدهاند. اندیشه کن در کجایی و بر سر کدام سفره میخوری؟ پس آن غذایی که حلال و حرام بودنش را نمیدانی دور بیفکن و آنچه را به پاکیزگی و حلال بودنش یقین داری، مصرف کن.nألا و إن لکل مأموم إماما یقتدی به و یستضئ بنور علمه، ألا و إن إمامکم قد اکتفی من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه. ألا و إنکم لا تقدرون علی ذلک و لکن أعینونی بورع و اجتهاد و عقة و سداد.nآگاه باش! هر پیروی را امامی است که از او پیروی میکند و از نور دانشش روشنی میگیرد، آگاه باش! (من) امام شما از دنیای خود به ۲ جامه فرسوده و ۲ قرص نان رضایت داده است، بدانید که شما توانایی چنین کاری را ندارید، امّا با پرهیزکاری و تلاش فراوان و پاکدامنی و راستی، مرا یاری دهید.nنهج البلاغه، نامه۴۵nأمیر المؤمنین (علیه السلام) دل پرخونی داشت و مظلومیتش در یکجا یا چند جا نبود. حتی أمیر المؤمنین (علیه السلام) در میان یاران خودش در اوج مظلومیت بود. خدا میداند که مظلومیت أمیر المؤمنین (علیه السلام)، همان است که در زیارتنامه آمده است:nالسلام علیک یا ولی الله، أنت أول مظلوم و أول من غصب حقه.nالکافی للشیخ الکلینی، ج۴، ص۵۶۹ ـ من لا یحضره الفقیه للشیخ الصدوق، ج۲، ص۵۸۷ ـ تهذیب الأحکام للشیخ الطوسی، ج۶، ص۲۸ ـ وسائل الشیعة (چاپ آل البیت) للحر العاملی، ج۱۴، ص۳۹۴ ـ کامل الزیارات لجعفر بن محمد بن قولویه، ص۹۵nأمیر المؤمنین (علیه السلام) میفرماید:nو لقد أصبحت الأمم تخاف ظلم رعاتها و أصبحت أخاف ظلم رعیتی.nو هر آینه، ملّتهای جهان صبح میکنند در حالیکه از ستم زمامدارانشان در ترس و وحشت هستند و من صبح میکنم در حالیکه از ستمگری پیروان خود وحشت دارم.nنهج البلاغه، خطبه ۹۷nدر جنگ خوارج، یاران حضرت علی (علیه السلام) شمشیر بر روی ایشان میکشند! با این وضعیت، حضرت علی (علیه السلام) چه کار باید بکند؟nتا جایی که أمیر المؤمنین (علیه السلام) میفرماید:nلوددت أنی لم أرکم و لم أعرفکم، معرفة و الله جرت ندما و أعقبت سدما، قاتلکم الله! لقد ملأتم قلبی قیحا و شحنتم صدری غیظا و جرعتمونی نغب التهمام أنفاسا و أفسدتم علی رأیی بالعصیان و الخذلان.nچقدر دوست داشتم که شما را هرگز نمیدیدم و هرگز نمیشناختم، شناسایی شما، سوگند به خدا! که جز پشیمانی حاصلی نداشت و اندوهی غمبار سرانجام آن شد. خدا شما را بکشد که دل من از دست شما پر خون و سینهام از خشم شما مالامال است، کاسههای غم و اندوه را، جرعه جرعه به من نوشاندید و با نافرمانی و ذلّتپذیری، رأی و تدبیر مرا تباه کردید.nنهج البلاغه، خطبه ۲۷nأللهم إنی قد مللتهم و ملونی و سئمتهم و سئمونی، فأبدلنی بهم خیرا منهم و أبدلهم بی شرا منی.nخدایا! من این مردم را با پند و تذکّرهای مداوم خسته کردم و آنها نیز مرا خسته نمودند، آنها از من به ستوه آمده و من از آنان به ستوه آمده و دلشکستهام. به جای آنان، افرادی بهتر به من مرحمت فرما و به جای من، بدتر از من بر آنها مسلّط کن.nنهج البلاغه، خطبه ۲۵nافرادی را أمیر المؤمنین (علیه السلام) میآورد که ظاهر الصلاح هستند. إن شاء ا... اگر فرصت شد، مطالبی را راجع به أبو موسی أشعری بیان خواهم کرد. إبن عباس میآید برای أبو موسی أشعری واسطه میشود که آدم خوبی است و میبینیم که چه مصیبتهایی را أبو موسی أشعری بر سر أمیر المؤمنین (علیه السلام) میآورد و چه مصیبتها، مشکلات و توطئههایی را علیه أمیر المؤمنین (علیه السلام) انجام میدهد. أبو موسی أشعری که مثلاً بهترین بوده است، اینگونه میشود.n |